میلانوویچ با ترکیب تبیینهای انتقادی از سنجشها و نظریههای نابرابری نشان میدهد که باید تعادلی از درآمد متوسط در سراسر جهان وجود داشته باشد در غیر این صورت شاهد افت جهانیشدن خواهیم بود.
6 دقیقه
جی.پی.ای — آیا دو شخصیت داستانی «الیزابت بنِت» و «آنا کارنینا» در اصل به دنبال ثروت بودند؟ آیا این دو قهرمانِ زنِ مشهور از قمار عشق برای غلبه بر نابرابریای که در آن زمان به وجود آمده بود استفاده کردند و با این کار خود را در زمرهٔ ۱ درصد ثروتمند وارد کردند. کتاب دارا و ندارِ برانکو میلانویچ، نمونههایی چون کتاب غرور و تعصب و آنا کارنینا را برای شرح روند تاریخی نابرابری و معرفی بحثی که نابرابری جهانی را احاطه کرده است، بهکار میگیرد. میلانوویچ با ترکیب تبیینهای انتقادی از سنجشها و نظریههای نابرابری که دیدگاه آکادمیک را تحت تأثیر نمونههای دنیای واقعی قرار میدهد، خوانندگان خود را با واژگانی اولیه از نابرابری مسلح میکند و در نهایت نشان میدهد که باید تعادلی از درآمد متوسط در سراسر جهان وجود داشته باشد در غیر این صورت شاهد افت جهانیشدن خواهیم بود. اطلاعات ارائه شده به خوبی تبیین شده و قابل فهم هستند، با این حال اگر دربارهٔ نظریههایی که معرفی کرده کمی بیشتر بحث انتقادی میشد و برای آنچه که میتواند در جهت کاهش نابرابری جهانی انجام داد پیشنهاداتی ملموس ارائه میکرد، خواننده منتفع میشد.
میلانوویج مسئلهٔ نابرابری را به سه نوع عمده (نابرابری درون هر کشور، در میان ملتها و در میان افراد در سرتاسر جهان) تقسیمبندی میکند و به هرکدام یک بخش را اختصاص میدهد. وی بحث در مورد هر یک از انواع نابرابری را با یک مقاله آغاز میکند تا خوانندگان را به سمت گفتمانی آکادمیک که در حال حاضر موجود است، هدایت کند و شرایط ضروری مرتبط با هرکدام از انواع نابرابری را تعریف میکند. به دنبال مقاله مجموعهای از شرحهای کوتاه آمده است که خواننده را مجبور میکند به اینکه بلافاصله دانش بهدست آمده را بهکار ببندد.
فصل اول، «مردم نابرابر»، به بررسی نابرابری در میان افراد درون یک کشور، با نگاه به توزیع درآمد، برنامههای رفاهی و بهویژه اندازهگیری ضریب جینی اختصاص دارد. مشروحاتی که در ادامه آمده، این نظریات و روابط جدید را در انواع بسترهایی قرار میدهد که فرض میشود با دانش رایج سازگاراند.
فصل بعدی، «ملتهای نابرابر»، مقیاس نابرابری را با توجه به تفاوتها و عدم تقارن کشورها تغییر میدهد. میلانوویچ مفاهیمی چون برابری قدرت خرید، اختلاف سطح درآمد و اهمیت توسعه اقتصادی را در چین و هندِ فوقالعاده پرجمعیت تعریف میکند و سپس این ایده را در توصیفاتی با استفاده از زمینههای مصطلحِ مهاجرت، کمونیسم و موفقیت اوباما بیشتر بررسی میکند.
میلانوویچ در فصل آخر خود، «دنیای نابرابر»، نابرابری را در بستر شهروندیِ جهانی واکاوی میکند. در توضیحات و مشروحاتی که در ادامه میآید، خوانندگان را به شرکت در مباحثه فرامیخواند و این مشارکت با تعیین جایگاه خود در بین توزیع درآمد جهانی مانند کشف نتایج مشخصِ روابط بین درجات مختلف نابرابری با تبیینی از نابرابری سنجشپذیر در آمریکای لاتین و آسیا صورت میگیرد.
تبیینهای نویسنده تنها و تنها بر اصطلاحاتی که درون هر فصل تعریف میشود تکیه دارد و بااینکه نتایج در گفتاری قابلفهم و تحسینبرانگیز حاصل میشود، برخی از انتقادات موجود از این نظریات ارائه نشده است. گرچه این کتاب را بهعنوان معرفینامهای برای بحث و گفتوگو در باب نابرابری در نظر میگیرند ولی مهم است که نقایص ذاتی برخی از محتوای مطرحشده را دربر بگیرد. برای مثال استفادهٔ میلانوویچ از ضریب جینی در بحث خود نافذ و فراگیر است و بهطور صحیحی اهمیت این ضریب در مباحث بینالمللی را بازخورد میدهد. بههرحال ضریب جینی کمبودهایی واقعی در بازنمایی درصد جمعیتهایی که درون هر کشور واقعاً در فقر زندگی میکنند دارد. کشورهایی با ضریب جینی متفاوت میتوانند توزیع درآمد بسیار متفاوتی داشته باشند. اما این واقعیت (به همهٔ ابعاد قضیه) توجه کافی ندارد؛ بنابراین خواننده بدون هیچ دید قبلی از موضوع، با محدودیتهای اندازهگیری و با آنچه نظرات انتقادی باید تفسیر کنند، آشنا نمیشود.
استفاده از توصیفات میلانوویچ، ممکن است به بهای بحث فعالتری دربارهٔ برخورد با نابرابری تمام شود. از یک سو، این واقعیت که او راههای بسیار متفاوتتری را برای تفکر دربارهٔ نابرابری فراهم میکند، مثل استفاده از گفتگوی محاورهای مانند ارزیابی «ونتی» از استارباکس (ص، ۱۱۶)، کمک میکند که کتابش برای وسیعترین دایره از مخاطبان قابلفهم باشد. تعداد زیاد توصیفات به خوانندگان با انواع مختلف یادگیری این اجازه را میدهد تا مفاهیم مرکزی نابرابری را دریابند و نظریههای مقالات را در انواع بسترهایی که ممکن است توضیحدهندگی و تعریف متفاوتی برای هر فرد داشته باشند، اعمال کنند. از سوی دیگر، بحث صرفاً توصیفی است و به نابرابری بومی وصف شده توسط میلانوویچ و آنچه باید در قبال آن انجام پذیرد، اشارهٔ مختصری شده است. پیشنهاداتی که میلانوویچ برای همگرایی درآمد جهانی یا توقف نیروهای جهانیشدن ارائه میکند، با نشانهٔ اندکی از امکان مشاهدهٔ هر دو اقدام ضروری برای آغاز این تغییرات همراه است. پرداختن به این مسائل برخی جهات را به خوانندگان با جدیدترین دانستههایشان از نابرابری جهانی نشان میدهد.
میلانوویچ مقالات و توضیحات مختصر را بهطور منحصربهفردی ترکیب کرده و متنی قابلفهم برای علاقهمندان به فهم بستر تاریخی و مدرن نابرابری فراهم آورده است. در حال حاضر مخاطبی که تا حدودی از موضوع نابرابریای آگاهی دارد شاید بخواهد بر چیستی گام بعدی برای پایان دادن به نابرابری بیشتر تأکید شود. درمجموع، برای کسانی که تازه با موضوع آشنا شدهاند و حتی کسانی که مواجههٔ قبلی با آن داشتهاند، کتاب میلانوویچ بحثی خوشایند از مسألهای مهم و البته اغلب پیچیده و ناراحتکننده است.
اطلاعات کتابشناختی:
Milanovic, Branko. The Haves and the Have-Nots: A brief and idiosyncratic history of global inequality. Basic books, 2010.