نگاهی به کتاب «فلسفۀ حقوق: مختصر و مفید» نوشتهٔ ریموند وکس
هیچ جامعهای را نمیتوان بدون داشتن شناختی منسجم از حقوق و نظریههای حقوقی آن، شناخت یا توصیف کرد. اهمیت مبانی فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی حقوق و نظریههایی که این مبانی را شکل داده با توجیه میکنند، کمتر از نص قواعد حقوقی نیست. تعریف خود حقوق یکی از موضوعاتی است که در قلمروی وسیع نظریۀ حقوقی قرار دارد. بدیهی است پیش از آغاز بحث دربارۀ چیستی حقوق، باید بدانیم که از این مفهومِ اغلب گنگ و مبهم، چه چیزی مدنظر است.
5 دقیقه
کتاب فلسفۀ حقوق: مختصر و مفید نوشتۀ ریموند وکس، استاد بازنشستۀ فلسفۀ حقوق و رئیس اسبق دانشکدۀ حقوقِ (۱۹۹۳-۱۹۸۶) دانشگاه هنگکنگ، به سفارش دانشگاه آکسفورد تهیه شده است. دانشگاه آکسفورد در حال منتشرکردنِ مجموعهای از کتابهای مختصر و مفید در موضوعات مختلف است که هر کدام مدخلی برای مطالعات مفصل دربارۀ یک موضوع هستند. این کتابها به دست استادان مشهور و برجسته تهیه میشوند. این کتاب نخستینبار در سال ۲۰۰۶ چاپ شده و تاکنون به زبانهای مختلفی ازجمله یونانی، چینی، ژاپنی وگرجی ترجمه شده است. این کتاب در واقع خلاصهای است از کتاب مفصل ریموند وکس با عنوان فهم فلسفۀ حقوق: مقدمهای بر نظریۀ حقوقی که دانشگاه آکسفورد آن را در سال ۲۰۰۵ منتشر کرده است.
کتاب فلسفۀ حقوق: مختصر و مفید، مزیتهای گوناگونی نسبت به سایر کتابهای فلسفۀ حقوقی دارد ازجمله آنکه:
الف) تقریباً به تمامی مسائل مهمی که در فلسفۀ حقوق مطرح است، اشاره کرده است و با معرفی کتابهای متناسب با موضوع هر فصل، این امکان را برای مخاطب ایجاد کرده که مسائل مهمِ مورد علاقۀ خود را از طریق مطالعۀ منابع پیشنهادی پیگیری کند. وکس مسائل مهم فلسفه حقوق را در شش فصل خلاصه کرده است: حقوق طبیعی (هابز، لاک، روسو، فینیس، فولر)، اثباتگرایی (هارت، بنتام، آستین، کلسن و رز)، حقوق بهمثابۀ تفسیر (دورکین)، حقوق بنیادین و عدالت (هوفلد، پاسنر و رالز) حقوق و جامعه (دورکیم، وبر، مارکس، هابرماس و فوکو) و نظریۀ انتقادی حقوق ( مطالعات انتقادی حقوق، آنگر، لاکان، دریدا، نظریۀ حقوقی فمینیستی و نظریۀ انتقادی نژادی). بدین ترتیب میتوان گفت نویسنده بهخوبی توانسته است در کتابی کمحجم به موضوعات مختلف بپردازد.ب) این کتاب بهخاطر حجم کمش برای تدریس در درس فلسفۀ حقوق در دورۀ کارشناسی بسیار مناسب است. متناسب با این حجم کم، نویسنده از ورود به جزئیات مسائل خودداری کرده است که این خود، مزیتی دیگر به شمار میرود.
ج) در این کتاب، برخلاف سایر کتابهای فلسفۀ حقوقیِ ترجمهشده، تقریباً توجه یکسانی به موضوعات گوناگون شده است و صفحات اختصاصیافته به هر کدام از فصول متناسب با سایر فصول و کل حجم کتاب است.
د) خوانندۀ علاقهمند میتواند برای مطالعۀ بیشتر در خصوص مباحث مطرح در کتاب، به کتاب مفصل نویسنده با عنوان فهم فلسفۀ حقوق: مقدمهای بر نظریۀ حقوقی رجوع کند.
این کتاب درصدد است «فلسفۀ حقوق» را بهطور مختصر و مفید معرفی کند، اما گاه از عبارتهای «نظریۀ حقوق»۱، «فلسفۀ حقوقی»۲ و «حقوقشناسی»۳ بهجای فلسفۀ حقوق استفاده کرده است که مرز خاصی بین آنها ترسیم نکرده است. البته باید توجه داشت که به بیان دقیقتر، «حقوقشناسی» به دنبال تحلیل نظری در انتزاعیترین سطح ممکن است (مطالعۀ مسائل مربوط به ماهیت حق و تکلیف، استدلال قضایی و… که بهدفعات، میتوان در رشتههای اصلی حقوق با آنها برخورد کرد). عبارت «نظریۀ حقوقی» نیز غالباً برای پژوهشهای نظری در خصوص حقوق -بدانگونه که هست- به کار میرود ولی دامنۀ این تحقیقات فراتر از مرزهایی است که حقوقدانانِ حرفهای برای حقوق قائلاند (مانند مطالعۀ رویکرد مارکسیستها نسبت به سلطۀ حقوقی۴). فلسفۀ حقوق آنچنانکه از نامش پیداست، از جایگاه دانش فلسفه به مطالعه میپردازد (برای مثال، مطالعۀ مسائلی مانند مفهوم آزادی و اقتدار که فلاسفۀ سیاسی را نیز به خود مشغول کرده است).
نویسنده در دیباچۀ کتاب بیان میدارد که هیچ جامعهای را نمیتوان بدون داشتن شناختی منسجم از حقوق و نظریههای حقوقی آن، شناخت یا توصیف کرد. اهمیت مبانی فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی حقوق و نظریههایی که این مبانی را شکل داده با توجیه میکنند، کمتر از نص قواعد حقوقی۵ نیست. تعریف خود حقوق یکی از موضوعاتی است که در قلمروی وسیع نظریۀ حقوقی قرار دارد. بدیهی است پیش از آغاز بحث دربارۀ چیستی حقوق، باید بدانیم که از این مفهومِ اغلب گنگ و مبهم، چه چیزی مدنظر است. بهسختی میتوان بدون داشتنِ فهم مشترک از موضوع، تحلیل خود را از حقوق و نظام حقوقی آغاز کرد. در این راستا، یک گام اساسی این است که بین نظریۀ حقوقیِ توصیفی و نظریۀ حقوقیِ هنجاری تمایز قائل شد. نظریۀ حقوقی توصیفی به دنبال شرح چیستی و چرایی و پیامدهای حقوق است، اما نظریههای هنجاری حقوق به این میپردازند که حقوق چه باید باشد. به دیگر سخن، نظریههای توصیفی به واقعیت و آنچه هست میپردازند (فصل دوم، قسمتهایی از فصل پنجم و بخش عمدهای از فصل ششم) و نظریههای هنجاری به ارزش و آنچه باید باشد (فصل اول و فصل چهارم). در فصل سوم نیز نویسنده نشان میدهد که نظریۀ هنجاری و توصیفی چگونه با هم پیوند مییابند تا نوعی فلسفۀ حقوق مختلط ایجاد کنند.
اطلاعات کتابشناختی:
وکس، ریموند . فلسفۀ حقوق: مختصر و مفید، ترجمۀ دکتر باقر انصاری و مسلم آقایی، انتشارات جاودانه جنگل، ۱۳۸۲
Wacks, Raymond. Philosophy of Law: A Very Short Introduction. Oxford University Press, USA, 2006
پینوشتها:
[۱] Legal theory
[۲] Legal philosophy
[۳] Jurisprudence
[۴] Legal domination
[۵] Law’s black letter