معرفی
ادعای اینکه در قرن زیستفناوری به سر میبریم شاید اغراقآمیز باشد، اما فناوریهای نوین ژنتیک و باروری بیتردید نقش روزافزونی در زندگی روزمرهمان بازی میکنند. برای افرادی که بنا به سابقۀ پزشکی خانوادگیشان احتمال ابتلا به بیماری ژنتیک داشته باشند، آزمایش دیانای نشان میدهد که آیا حامل آن جهش ژنتیکی مربوطه هستند یا خیر و بدین ترتیب ریسک ابتلای خودشان به آن بیماری مشخص میشود. در زمینههای دیگر از آزمایش دیانای برای تعیین مسئولیت نفقۀ کودک، تعیین پدر یا ردگیری نسب اجدادی استفاده میشود. و اکنون در کارهای پلیسی هم جا افتاده است که صحنۀ جُرم را برای یافتن نمونۀ دیانای جستجو میکنند تا شاید بتوان آن نمونه را با دیانای افراد مظنون تطبیق داد. فهرست فناوریهای باروری که امکان بچهدار شدن را در اختیار افراد نازا یا فاقد شریک جنسی میگذارند، روز به روز طولانیتر میشود. و در زمان نگارش این مقاله، فرآیند مشورتخواهی عمومی در بریتانیا برای صدور مجوز یک تکنیک جدید لقاح آزمایشگاهی در جریان است که به زنان امکان میدهد از انتقال بیماری میتوکندریایی ارثی ژنتیکی به فرزندانشان اجتناب کنند. در این تکنیک، رویان یا تخمک مادر با مادۀ استخراجشده از رویان یا تخمکهای زنان دیگر، اصلاح میشود. این نوع اصلاح ژنتیک میتواند کودکان نسلهای بعد را تغییر دهد و لذا در اکثر کشورهای دنیا مُجاز نیست و برای استفاده در بریتانیا نیز به تصمیم پارلمان نیاز دارد (شورای اخلاقیات زیستی نافیلد، ۲۰۱۲).
برخی شیوههای استفاده از فناوریهای ژنتیک و باوری، تأثیر احتمالی آنها بر زندگی خانوادگی، و اینکه نگرشها و پیشفرضهای ما دربارۀ خانواده به نوبۀ خود چطور توسعه و کاربرد این فناوریها را شکل میدهند، موضوع بحث من در این فصل است. در ابتدای فصل پیرامون آزمایش دیانای شناسایی والدین بحث کرده و سپس به برخی از فناوریهای باروری مساعدتی (ARTs) میپردازم. پس از آن برخی فناوریهای پزشکی ژنتیک را بررسی میکنم، و این فصل را با ملاحظاتی دربارۀ پیشفرضهای فرهنگی و نگرشهای عمومی به فناوریهای امروز و آینده خاتمه میدهم.
متن کامل این مقاله به همراه دیگر مقالات این حوزه در قالب کتاب آشوب جهانی عشق توسط انتشارات ترجمان علوم انسانی منتشر خواهد شد.