کتاب به سوی انسانشناسی اسلامی؛ تعاریف، اصول و دستورالعملها مشتمل بر دو فصل کلی است. فصل اول خود شامل چهار بخش است: «مقدمه»، «چارچوبهای مطالعاتی انسانشناسی»، «ساختهای نظری انسانشناسی غربی» و «انسانشناسان شرقشناس». فصل دوم نیز شامل دو بخش است: «انسانشناسی اسلامی» و «نتیجهگیری». در ادامه به اختصار درباب هر کدام ازین فصول و بخشهای ذیل آن توضیحاتی ذکر میشود.
در فصل اول و ذیل بخش مقدمه، سه قسمت، «دانش انسانشناسی»، «انسانشناسی و سایر علوم بشری» و «انسانشناسی و مواجهات استعماری» قابل مشاهده است.
در قسمت «دانش انسانشناسی»، نویسنده رشتۀ انسانشناسی را تعریف کرده و هدف این علم را بیان مینماید.
در قسمت دوم این بخش، تحت عنوان «انسانشناسی و دیگر علوم بشری»، محقق به موضوعات مورد بررسی در دانش انسانشناسی میپردازد. به باور نویسنده، رسوم، نهادهای اجتماعی و ارزشها همگی موضوع مطالعه در این علم هستند. در ادامه نویسنده به بررسی رابطۀ انسانشناسی با علومی نظیر انسانشناسی فیزیکی، باستانشناسی پیشاتاریخی، فناوریهای اولیه، قومنگاری، تاریخ و حتی روانشناسی میپردازد.
در قسمت سوم تحت عنوان «انسانشناسی و مواجهات استعماری» نویسنده، توضیح میدهد که محققان مارکسیست و نظریهپردازان کشورهای جهان سوم عمدتاً انسانشناسی مدرن را محصول استعمارگرایی دانسته و معتقدند انسانشناسان غربی به پروژه استعماری دول غربی کمک شایانی ساخته؛ حال بصورت مستقیم یا پنهانی و غیر آشکار. در ادامه نیز نظریۀ ادوارد سعید (۱۹۷۸) توضیح داده میشود.
در بخش دوم از فصل اول تحت عنوان «چارچوبهای مطالعاتی انسانشناسی»، نویسنده بر این امر تاکید میکند که انسانشناسی مطالعه فرهنگهای دیگر است. همچنین توضیح داده میشود که برای محقق انسانشناس، جامعه و محیط زندگی همان لابراتوار و آزمایشگاه علمی و انسانشناسی است. نویسنده همچنین به ابزارهای مورد استفاده انسانشناس اشاره کرده و میگوید، مشاهده، تفسیر، مقایسه و نظریه، ابزارهای محقق در این حوزۀ مطالعاتی است.
در بخش سوم از فصل اول ذیل عنوان «ساختهای نظری انسانشناسی غربی»، دکتر اکبر احمد مینویسد: شاید این تصور وجود داشته باشد که مطالعه انسانشناسی صرفاً در سطح توصیفی عمل میکند؛ درصورتیکه فراتر از این باید سطح تحلیل و تبینی نیز در تتبع انسانشناسی موجود باشد. در ادامۀ این بخش، چهار قسمت فرعی و زیرعنوانِ «ساختار اجتماعی»، «خویشاوندی و سازمان سیاسی»، «باورها، جادو و دین»، «انسانشناسی اقتصادی» و «فرایند تغییرات اجتماعی» وجود دارد.
در بخش چهارم و نهایی از فصل اول، تحتعنوان «انسانشناسان شرقشناس»، نگارنده به مطالعۀ ادوارد سعید پرداخته میشود. نویسنده در این قسمت بر ادبیات نظری تحقیرکننده شرقشناسان غربی (مانند: وات، ۱۹۷۸) در ارتباط با جوامع شرقی و بالاخص اسلامی اشاره دارد و خواهان نقد جدی و علمی این رویه است.
در فصل دوم، ذیل قسمت «انسانشناسی اسلامی» سه قسمت «مسئله و معضل تعاریف»، «جوامع مسلمان» و «جامعه در زمانۀ پیامبر اسلام»، تعریف شده است.
ذیل مبحثِ «مسئله و معضلِ تعاریف»، نویسنده، به مسئله خاستگاه علم انسانشناسی پرداخته و اهمیت جایگاه ابنخلدون به عنوان محقق نخست و مقدم بر جامعهشناسان کلاسیک پرداخته و میگوید باید سهم محققانی همچون ابوریحان بیرونی (تحقیق مردمشناسانه راجع به کشور هند)، مطالعات ابنبطوطه و ابنخلدون در رشتۀ انسانشناسی بازشناخته شود.
در قسمت دوم و ذیل بحث «جوامع مسلمان»، نویسنده به تقسیمبندی از جوامع اسلامی اهتمام میورزد. به باور محقق، پنج نوعِ «اسلام جوامع قبیلهای»، «جوامع نظامی اسلامی»، «تمدنهای اسلامی در حاشیۀ رودهای بزرگ»، «جوامع مسلمان زیر یوغ دُول استعماری» و «جوامع اسلامی نوظهور» وجود دارد.
در قسمت سوم و ذیل بحث «جامعه در زمانۀ پیامبر اسلام»، نویسنده بر ضرورت انجام و نگارش تاریخ زندگی پیامبر اسلام تاکید کرده و معتقد است در سیرۀ پیامبر میبایست بیشتر وجه اجتماعی زندگی ایشان و نقشهای اجتماعی ایشان برجسته و بازتصویر شود.
بخش دوم از فصل دوم مربوط به «نتیجهگیری» است که شامل قسمت «پیشنهادات» و «نتیجهگیری» است.
در بخش «پیشنهادات»، دکتر اکبر احمد مینویسد، مسلمانان، نباید دانش غربی را به کل کنار بگذارند اما بایستی دانش مختص به خود را تولید کنند. به اعتقاد نگارنده، مسلمانان میبایست: سیرۀ جامعهشناسانۀ زندگی پیامبر را تهیه کرده، دایرةالمعارف انسانشناسی جوامع اسلامی را تدوین کنند، مطالعات قومنگارانه و تکنگاری راجع به جوامع اسلامی انجام دهند، رابطه و ملاقات بین انسانشناسان و ارتباطات فیمابین را فراهم نمایند و همچنین تحقیقات توسعهمدارانه جهت انجام برنامهریزیهای کلان راجع به جوامع مسلمان را پیگیرند.
در بخش «نتیجهگیری» نیز نگارنده بر اهمیت جستجوی «راهِ حق» بنا به تعبیر دکتر شریعتی تاکید کرده و معتقد است انسانشناسی اسلامی میبایست به مرحلهای از عامگرایی برسد که در آن فارغ از تفاوتهای نژادی، قومیتی، مذهبی و رنگِ پوست، تحقیقات و مطالعات بیطرفانۀ خود را انجام دهد.
اطلاعات کتابشناختی:
احمد، اکبر صلاحالدین، به سوی انسانشناسی اسلامی، تعاریف، اصول و دستورالعملها، ۱۹۸۶