اندرو هاسی، نیواستیتسمن — توضیح رویدادهای اخیر فرانسه برای ناظران خارجی دشوار است. خیزش جلیقهزردها نشان داده است که تعریف یا درک موضوع به این آسانی نیست، شاید به دلیل خشونت تکاندهندهای که این جنبش به آن دامن زده است و شاید هم بهخاطر اینکه بیرون از فرانسه کسی بهروشنی سر در نمیآورد که آیا این حرکت یک خیزش چپگراست یا راستگرا و یا چیزی دیگر. سیاست مبهم و مرموز جلیقهزردها با موفقیت چشمگیر میشل ولبک در حوزۀ فرهنگی جور شده است، کسی که رقم فروش هفتمین رمانش، سروتونین۱، در عرض سهروز پس از انتشار در چهارم ژانویه به ۹۰هزار نسخه رسید.
تصور چنین رقمی برای یک نویسندۀ ادبی در بریتانیا دشوار است: مثل این است که جولیان بارنز یکباره به جایگاه جی.کی. رولینگ جهش کرده باشد. در نخستین روزهای انتشار کتاب، چهرۀ نحیف و عبوس ولبک همهجا دیده میشد: در تلویزیون، در دکههای روزنامهفروشی و کتابفروشیها. در همین حین، اعلام شد که ولبک نشان لژیون دونور را از دست رئیس جمهور امانوئل مکرون دریافت کرده است. این جایزه بالاترین نشان افتخار فرانسه است که نشان میدهد ولبک در دودهۀ گذشته کتابهایی اثرگذار نوشته است که از آینده خبر میدهند – بهویژه اتمیزه۲ (که بهسال ۲۰۰۰ در انگلستان منتشر شد) و سکو۳ (۲۰۰۲) – آثاری که نهتنها ادبیات فرانسه را متحول کردهاند بلکه نحوۀ نگرش مردم فرانسه به خودشان را نیز تغییر دادهاند. این نشان همچنین او را در قلب هستۀ قدرتمدار فرانسه جای میدهد، بسیار دورتر از جایگاه طغیانگری اولیهاش. ولبک اخیراً در عکسهایش ظاهری حرفهای به خود گرفته است که با آن مرد ژولیدۀ مست و سیگار بهدست که تا به امروز چهرۀ عمومی و ثابت او بوده است فاصله زیادی دارد.
پیدا کردن نسخهای از کتاب سروتونین چندان آسان نبود. به اولین کتابفروشی که مراجعه کردم موجودی انبارش را صبح همان روز تمام کرده بود و منتظر رسیدن سفارش جدید بود؛ به دومین کتابفروشی رفتم و در صف پشت سر دو خانم میانسال و زیبا و دانشجویی شلخته ایستادم که کتابهای خود را محکم گرفته بودند.
اگر کسی تاکنون مطلبی بهقلم ولبک یا دربارۀ ولبک خوانده باشد درونمایههای کتاب جدیدش و پیام آنها را تشخیص خواهد داد: افسردگی، ناتوانی جنسی، میگساری؛ ملغمهای از
خواننده خیلی زود پی میبرد که این سناریو شباهت زیادی به شورش جلیقهزردها دارد. این یکی از دلایل اصلیِ تحسینشدن کتاب است، گویی ولبک علاوه بر رماننویسی، پیشگویی یا پیامبری هم میکند.
البته ولبک در تشخیص رنج و اندوه کشاورزان فرانسوی یا پیشبینی خشونت ناشی از ناامیدی آنها تنها نبوده است. یکی اینکه تی.اف.۱ از مهمترین شبکههای تلویزیونی فرانسه مرتباً وضعیت فقر در فرانسۀ روستایی را پوشش داده است و پویشی نیز بهنام SOS Villages به راه انداخته است که هدفش برجستهکردن پدیدۀ بیابانزایی در مناطق روستایی است. کتابها و نشریات غیرداستانی هم به کاوش این موضوع پرداختهاند. یکی از برجستهترینِ آنها کتابی است که بهتازگی با عنوان هیچ جامعهای در کار نیست۴ و بهقلم گریستوف گیلوی منتشر
اطلاعات کتابشناختی:
Houellebecq, Michel. Sérotonine. Groupe Flammarion, 2019
پینوشتها:
• این مطلب را اندرو هاسی نوشته است و در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۹ با عنوان «How France’s provocateur-in-chief became part of the establishment» در وبسایت نیواستیتسمن منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ با عنوان «رمان جدید میشل ولبک ادامۀ راه همیشگی اوست: جنجال و اشمئزاز» و ترجمۀ مجتبی هاتف منتشر کرده است.
•• اندرو هاسی (Andrew Hussey) تاریخنگاری انگلیسی است که متخصص فرهنگ و تاریخ فرانسه است و علاوه بر تدریس در دانشگاه مستندهایی تلویزیونی دربارۀ فرانسه نیز ساخته است.
[۱] Sérotonine
[۲] عنوان فرانسوی این کتاب Les Particules élémentaires است که در سال ۱۹۹۸ در فرانسه منتشر شد. فرانک وین آن را به انگلیسی ترجمه کرده که با عنوان اتمیزه (Atomized) در انگلستان و ذرات بنیادی (The Elementary Particles) در آمریکا منتشر شده است. ترجمۀ انگلیسی آن برندۀ جایزۀ ادبی ایمپک دوبلین در سال ۲۰۰۲ شد [مترجم].
[۳] Platform
[۴] No Society