گفتوگوی استفانی دیگویر با ماشا گسن، نیشن — ماشا گسن، نویسنده و روزنامهنگار روسیتبار آمریکایی، امروزه یکی از سرسختترین منتقدان قدرت حکومتی و اقتدارگرایی است. گسن بیش از بیست سال در مسکو مشغول روزنامهنگاری بود اما در سال ۲۰۱۲ از مدیرمسؤولی قدیمیترین مجلۀ روسیه بهنام وکرگ سوتا۱ اخراج شد چون حاضر نشد رپورتاژ آگهی یک برنامۀ قلابی دربارۀ محیط زیست را کار کند که در آن پوتین مرغهای ماهیخوار سیبری را که در خطر انقراضاند در حیات وحش رها میکرد. کمی بعد، گسن با خانوادهاش به ایالات متحده گریخت. او میترسید که چون دگرباش است، بچههایشان را از آنها بگیرند.
مشهورترین کتاب گسن با عنوان آینده تاریخ است: تمامیتخواهی چگونه روسیه را دوباره از آن خود کرد۲، در سال ۲۰۱۷ برندۀ جایزۀ ملی کتاب شد. کتابهای دیگر او به دامنۀ گستردهای از موضوعات میپردازند: از سیاست و فرهنگ روسیه (مرد بیچهره: اوجگیری عجیب ولادیمیر پوتین۳ در سال ۲۰۱۲ و کلمات بتنشکن میشوند: شور پوزیرایتها۴ در سال ۲۰۱۵) تا علم و ژنتیک (اهمیت خون: از بیماری ارثی تا بچههای سفارشیساز؛ چگونه من و دنیا درگیر آیندۀ ژنها شدیم۵ در سال ۲۰۰۸ ). گسن از نویسندگان مجلۀ نیویورکر است و بهعنوان نویسندۀ برجسته در کالج بارد۶ حضور دارد.
روز دوم ژوئن، انتشارات ریورهد بوکز آخرین کتاب گسن را منتشر کرد: جان به در بُردن از استبداد۷. گسن بهواسطۀ چندین دهه تجربۀ پوشش فوران دوبارۀ تمامیتخواهی در روسیه، در جایگاه منحصربهفردی قرار گرفته تا به آمریکاییان کمک کند که بفهمند تحت حکومت دونالد ترامپ، چه بلایی دارد سر ایالات متحده میآید. گسن فهرستی از تباهشدن زبان سیاسی، نهادهای حقوقی و آرمانهای دموکراتیک ظرف سه سال و نیم اخیر میآورد و سپس استدلال میکند که ترامپ در پی «چنگاندازی استبدادی»۸ بر آمریکاست. در ایامی که ترامپ هنجارها و نهادهای آمریکایی را به نابودی تهدید میکند، گسن نشانمان میدهد که اولین گام در مسیر جان به در بُردن، و نهایتاً مقاومت، در برابر یک آیندۀ استبدادی این است که زبانی برای فهم رخدادهای کنونی داشته باشیم.
•••
استفانی دیگویر: در کتاب جان به در بُردن از استبداد گفتهاید که طی سه و نیم سال گذشته، دونالد ترامپ در پی «چنگاندازی استبدادی» بر آمریکا بوده است. معنی این حرف چیست؟
ماشا گسن: از زمان انتخابات، این فکر دست از سرم برنداشته که ما فاقد زبان مناسب جهت توصیف پدیدۀ ترامپ هستیم. در این کتاب سراغ یکی از متفکران سیاسی محبوبم رفتهام، بالین ماگیر۹، جامعهشناس مجارستانی که دربارۀ دولت مافیایی پساکمونیستی پژوهش میکند. ماگیر میگوید که پس از فروپاشی بلوک شرق، روزنامهنگاران و دانشمندان علوم سیاسی از زبان لیبرال دموکراسی برای توصیف رُخدادهای آن زمان استفاده میکردند. ولی به نظر ماگیر، چنین کاری مثل آن است که بپرسیم: «آیا فیل میتواند پرواز کند؟ آیا فیل میتواند شنا کند؟» البته که میتوانید به این سؤالها پاسخ بدهید، اما پاسخشان کمکی به توصیف رُخدادها نمیکند.
ماگیر میکوشد چارچوبی برای فهم شرایط دولت پساکمونیستی پرورش دهد. او یک گذار سهمرحلهای را وصف میکند: چنگاندازی استبدادی، راهگشایی استبدادی۱۰، قوامیابی استبدادی۱۱. منشأ واژۀ «چنگاندازی» اینجاست. من این واژگان را از بلوک پساکمونیستی وام میگیرم و میگویم که بهتر از زبان لیبرال دموکراسی به درد تحلیل رخدادهای فعلی آمریکا میخورد.
دیگویر: حرفتان این است که شرایط دولت پساکمونیستی به تبیین آمریکای تحت حکومت ترامپ کمک میکند؟
گسن: من سعی میکنم در باب این ایده بسیار محتاط باشم چون روشن است که نمیتوان مستقیماً این دو تجربه را همپوشان شمرد. بسیاری از شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این دو با هم فرق دارند، اما بهنظرم نقطۀ شروع مناسبی است. به همین خاطر است که از تعبیر «چنگاندازی استبدادی» استفاده میکنم. تمایز میان چنگاندازی استبدادی و راهگشایی استبدادی این است که در مرحلۀ چنگاندازی استبدادی کماکان میتوان با ابزارهای انتخاباتی از شرِّ مستبد خلاص شد. به نظر من، حداقل تا ماه نوامبر، و حداقل در تئوری، ما در نوعی وضعیت چنگاندازی استبدادی به سر میبریم.
دیگویر: برخی مورخان و دانشمندان علوم سیاسی، از جمله خود من، گفتهاند که تلاش برای فهم ترامپ از طریق مقایسۀ تاریخی او با فاشیسم و تمامیتخواهی، نابهنجارساز است. چنین تلاشهایی ترامپ را پدیدهای ناهنجار جلوه میدهند، اما میشود گفت او جزئی از یک پروژۀ آمریکایی منحصربهفرد به قدمت چندین دهه است. مایلید خوانندگان این کتابتان چه فهمی از رابطۀ ترامپ با تاریخ آمریکا داشته باشند؟
گسن: درست است؛ من با این انتقاد موافقم. در این کتاب سعی میکنم ترامپ را در چندین زمینه بررسی کنم. مقایسههای تاریخی، مزیتهایی فکری برایمان به ارمغان میآورند. تیم اسنایدر، مورخ دانشگاه ییل و مؤلف در مسیرِ ناآزادی۱۲، چیزی در این مایه گفته که، «نکتهای که وضع ما را بهتر از آلمان دهۀ ۱۹۳۰ میکند این است که فاشیسم پیشتر رُخ داده و میتوانیم از آن درس بیاموزیم».
در این راستا، از این مزیت خودم بهره میگیرم که در مقام روزنامهنگار، بیستسال پوتین را پوشش دادهام. نه اینکه فکر کنم ترامپ شبیه پوتین است، بلکه چون فکر میکنم در زمان پوشش پوتین مهارتهای مشخصی کسب کردهام که با قدری تنظیم و تعدیل میتوانم برای ترامپ استفاده کنم.
شرایط منجر به ظهور ترامپ طی چند دهه خلق شدند. به نظر من، مهمترینشان دگرگونی قدرت و هویت پس از یازده سپتامبر بود، هم تمرکزیافتن قدرت در قوۀ مجریه و هم هزینهکردن از حقوق و آزادیها برای «امنیت». پیامد اینها چه بود؟ خلق هویتی از یک ملت که تحت محاصره است. بعد میرسیم به یک دیدگاه قدیمیتر یعنی کنارآمدنِ نسبتاً راحتِ آمریکاییان با وصلت سیاست و پول و با سیاستورزی تکنوکراتیکِ ایدئولوژیزداییشده. بهنظرم خصوصاً وادی دموکراتها در قلمروی سیاسی آمریکا، شکاکیت عمیقی نسبت به زبانی پیدا کردهاند که از آرمانها، رؤیا و آینده میگوید.
دیگویر: ترامپ چگونه توانست از سیاستورزی تکنوکراتیک آمریکاییان بهره ببرد؟
گسن: یک راهش این بود که بدیل هیجانانگیزی را وعده داد. با وامگرفتن از تعبیرات اریک فروم، روانکاو یهودیای که از آلمان نازی گریخت، میشود گفت او جاذبۀ یکجور آدم عوامفریب را دارد که دست به دامن گذشتهای تخیلی میشود. ترامپ سر میرسد و سراغ اضطرابهای عمیق مردمی میرود که حقیقتاً مضطرباند چون بیش از یک نسلشان از ثبات اقتصادی و اجتماعی محروم بودهاند. او سراغ آن بیثباتی میرود و میگوید: «خُب، من شما را به یک گذشتۀ تخیلی برمیگردانم». جبهۀ مقابل، چیز چندانی ندارد تا به مصاف این جاذبۀ هیجانی برود. نمیتوانید با گفتنِ اینکه «من رزومۀ خوبی دارم و اوضاع را درست میکنم» به جنگ چنین وعدهای بروید.
دیگویر: بیماری کرونا به زعم برخی افراد آغازی بر پایان ترامپ است، اما
گسن: کلمۀ کلیدی همان «سیستم» است چون در پرداختن به ترامپ، مشکلات جدیای وجود دارد. نمیشود آن را به سبک عینیِ سنتیِ آمریکایی پوشش بدهید، چون مشروعیتی زیاده از حد به دروغهای ترامپ میدهد. ما این را مکرر در ماجرای کرونا دیدیم. وقتی نیویورکتایمز تیتری مانند این میزند که «ترامپ میگوید دیگر مشکلی برای آزمایشدادن نداریم؛ فرماندار مخالف است»، گرنت گونزالس، آشنای قدیمی من که احترام زیادی برایش قائلم، در توییتر نیویورکتایمز را به چالش کشید و گفت: «خُب لابد بعد هم میخواهند بنویسند: ترامپ میگوید زمین تخت است؛ دانشمندان مخالفاند».
واقعاً باید درک کنیم که پوششدادن ترامپ، مسأله و مشکلی جدی است. راهحل درست و درمانی هم ندارد. اصلاً نباید تصور کنیم که اگر روزنامهنگاری ما از جنس دیگری بود، کل این شرایطِ ترامپی را ریشهکن میکردیم. فارغ از اینکه چطور مشق روزنامهنگاری کنید، وضعیت ترامپ چندین تله سر راه شما میگذارد. روزنامهنگاری مناسب شاید آنی باشد که در پی کاهش آسیبها باشد.
دیگویر: وقتی روایت شما از روزنامهنگاری را در این کتاب میخواندم، شگفتزده شدم که هیچ حرفی از گمراهسازی۱۴ نیامده بود. روزنامهنگاران چطور میتوانند با حملۀ روباتها و روایتهای رایانهایساز کاذبی رقابت کنند که مثلاً در ماجرای کرونا میبینیم؟
گسن: پوششدادن ترامپیسم دقیقاً به معنای مبارزه با گمراهسازی و روباتها نیست. من با این پیشفرض، یا شاید بشود گفت حقیقت اثباتشده، پیش میروم که اکثر آمریکاییان هنوز در یک دنیای رسانهای نسبتاً سالم به سر میبرند. اکثر آمریکاییان هنوز به طور مرتب در معرض ایدهها و نظرات مخالف خود قرار میگیرند. اکثر آمریکاییان در دنیای نیویورکتایمز، انپیآر، والاستریت ژورنال و واشنگتنپست هستند، که یک وادی گسترده و واقعیتمحور است و اساساً با آن دنیای دیگر همپوشانی ندارد. اکنون، در جریان عالمگیر شدن کرونا، شاهد نشت از آن دنیای دیگر به این دنیای واقعیتمحور هستیم، که واقعاً اتفاق هولناکی است.
دیگویر: آیا اصلاً روزنامهنگاران باید تلاش کنند که با این دنیای دیگر، که متشکل از هواداران ترامپ است، صحبت کنند؟ گاهی این نوع ژستها را در نیویورکتایمز میبینید.
گسن: برای این سؤال، پاسخی ندارم که به دلم بنشیند. زیاد به این فکر کردهام. مثل بسیاری افراد دیگر، ذهن من هم درگیر مسئلۀ رأیدهندگان اوباما-ترامپ بوده است. یعنی آدمهایی که آشکارا چنان از سیستم نارو خوردهاند که عمیقاً حس بیاعتمادی و خیانتدیدگی دارند، و هر نارنجکی که بتوانند علیه سیستم پرتاب کنند، حتماً استفاده میکنند. این وظیفۀ رهبران سیاسی است که سعی کنند با آنها ارتباط بگیرند. در سوی دیگر، به نظرم کسی مثل من که برای نیویورکر مینویسد یا کسی که برای نیویورکتایمز مینویسد، اگر فکر کند که میتواند با کسانی ارتباط بگیرد که تا حدی ناراضی و محروم و سرخوردهاند، دچار خودبزرگبینی است. مگر من کی هستم که گمان کنم میتوانم این بادکنک بیاعتمادی را بترکانم؟ ایننوع ارتباطگرفتن با آن سوی میدان اساساً غلط و کذب نیست، اما احتمالاً نباید اولویت ذهنیمان باشد.
از این شعار رایج روزنامهنگاری که «فقط بگذارید کارمان را بکنیم» خیلی بدم میآید چون از این پرسش طفره میرود که واقعاً کارمان چیست؟ اما احتمالاً خودم به این سو میل کنم. ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این واقعیت را با نگاه انتقادی توصیف کنیم و شرح دهیم، با حداکثر توجه به استفاده از زبان، و با ادبیاتی که دقیق و سنجیده انتخاب شده است.
دیگویر: چرا در فهمیدن و شکستدادن ترامپ، زبان اهمیت دارد؟
گسن: بدون زبان نمیتوانیم سیاستورزی کنیم. اگر نتوانیم با همدیگر حرف بزنیم، اگر نتوانیم چیزی بگوییم که دقیقاً یا اساساً منظورمان را برساند، آنگاه نمیتوانیم به توافق برسیم که چگونه کنار هم زندگی کنیم.
چندین دهه به این مسأله فکر کردهام که چطور زبان آنقدر مورد سوءاستفاده واقع میشود که دیگر به درد سیاستورزی نمیخورد. مثلاً رهبری یا رژیمی مانند شوروی، از هر کلمهای معنای متضادش را منظور میکرد. این پدیدهای اساساً تمامیتخواهانه است. این همان است که میگوید «جنگ یعنی صلح». ترامپ هر کلمهای استفاده میکند منظورش متضاد آن است، خصوصاً در آن بخشهای زبان که به روابط قدرت اشاره دارند. مثلاً خود را قربانی «شکار جادوگران» جلوه میدهد. قویترین مرد دنیا که نمیشود قربانی عملیات شکار
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ اختصاصی قرار میگیرند. گزیدهای از بهترین مطالب وبسایت ترجمان همراه با مطالبی جدید و اختصاصی، شامل پروندههای موضوعی، در ابتدای هر فصل در قالب «فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی» منتشر میشوند. تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «سفر»، «خودیاری»، «سلبریتیها» و نظایر آن پرداختهایم.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان و دریافت یک کتاب بهعنوان هدیه برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
اطلاعات کتابشناختی:
Gessen, Masha. Surviving Autocracy. Riverhead Books, 2020
پینوشتها:
• این مطلب را استفانی دیگویر نوشته است و در تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۲۰ با عنوان «Masha Gessen on Trump’s ‘Autocratic Attempt’ on America» در وبسایت نیشن منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۹ با عنوان «وقتی کلمهها معنایشان را از دست بدهند، سیاست ناممکن میشود» و ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.
•• استفانی دیگویر (Stephanie DeGooyer) استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه ویلامیت و نویسنده و روزنامهنگار است. حوزۀ تحقیقاتی مورد علاقۀ او تأثیر زبان در تعاملات حقوقی و سیاسی و تأثیر آن بر مسائلی مانند شهروندی و مهاجرت است.
[۱] Vorkug sveta
[۲] The Future Is History: How Totalitarianism Reclaimed Russia
[۳] The Man Without a Face: The Unlikely Rise of Vladimir Putin
[۴] Words Will Break Cement: The Passion of Pussy Riot
[۵] Blood Matters: From Inherited Illness to Designer Babies, How the World and I Found Ourselves in the Future of the Gene
[۶] نهادی برای برقراری پیوند بین دانشگاه و نهادهای مدنی که از چهرههای تأثیرگذار دعوت میکند تا در آنجا کرسی داشته باشند [مترجم].
[۷] Surviving Autocracy
[۸] autocratic attempt
[۹] Bálint Magyar
[۱۰] autocratic breakthrough
[۱۱] autocratic consolidation
[۱۲] The Road to Unfreedom
[۱۳] The Origins of Totalitarianism
[۱۴] disinformation