دیوید کینی، سایکی — کنی چاو در میانمار به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۷ به نیویورک نقلمکان کرد. سالها مخراجکار یک جواهرفروشی بود و درآمدش آنقدری بود که خانهای برای خانوادهاش مهیا کند، تا اینکه در سال ۲۰۱۱ از کار بیکار شد. آنوقت بود که تصمیم گرفت مثل برادرش رانندۀ تاکسی بشود و، به هر سختی که بود، ۷۵۰هزار دلار برای خرید مجوز تاکسیرانی پول جور کرد. بهاینترتیب چاو میشد مالک یک واحد تجاری انفرادی، و مجوز حکم داراییِ این واحد تجاری را پیدا میکرد.
برای مدتی همهچیز طبق برنامه پیش رفت، و ارزش مجوز تاکسیرانی به بیش از یک میلیون دلار افزایش یافت. بعد حباب ترکید و در همین زمان برنامکهای همسفری مثل لیفت و اوبر به بازار آمدند. ارزش مجوزِ چاو بهسرعت سقوط کرد و ادامۀ پرداختِ اقساط وام دشوار و دشوارتر شد. چاو سال ۲۰۱۸ خودکشی کرد.
همگی قبول داریم که چاو بدشانسی آورد. اما لابد این را هم قبول داریم که چاو، با خرید یک دارایی پرمخاطره، دست به قمار زده بود و عواقبش را هم ازپیش پذیرفته بود، و این پیشفرض شاید بعضی از ما را وسوسه کند که او را بهعنوان مسبب بدبختیِ خودش سرزنش کنیم. یک منش فکری به ما میگوید وقتی چنین قمارهایی پوچ از آب درمیآید فقط باید قمارباز را سرزنش کرد. شاید سنگدلانه به نظر بیاید، اما گویا بسیاری از ما، حداقل در آمریکا، واقعاً چنین برخوردی داریم: گزارش سال ۲۰۱۴ مرکز تحقیقاتی پیو نشان داد که ۳۹ درصد از آمریکاییها کمکاریِ فقرا را علت فقر میدانند و ناتوانی در برآورد صحیح مخاطرات یک تصمیم را نیز از انواع «کمکاری» قلمداد میکنند. یعنی، دستآخر، خیلی از ما بر این باوریم که آدمها مسئول بخت و اقبالِ بد خود هستند.
من مخالف این دیدگاه هستم. اما دلایلم فقط جنبۀ سیاسی یا اخلاقی ندارند. بلکه ریشه در مفاهیمی از علم پیچیدگی -بهخصوص نظریۀ پیچیدگیِ محاسباتی- دارند که با بهرهگیری از ریاضیات نشان میدهند توانایی ما در محاسبۀ درست و دقیق ریسکها محدودیتهای سفت و سختی دارد. ازآنجاییکه درک مستدل آنچه در آینده رخ خواهد داد معمولاً غیرممکن است، سرزنشِ مردمِ پاکنیتی که بابت شرایط پیشبینینشده به فرجامی بد دچار میشوند به دور از انصاف است. نتیجه اینکه دلسوزی و همدردی، بهجای سرزنشکردن، برخورد صحیح با کسانی است که با قصد و نیت پاک دست به عمل میزنند، اما قمارشان در زندگی به ثمر نمینشیند.
نقطۀ شروع برای رسیدن به این منظور توجه به این نکته است که مردم باید به جنبههای خاصی از جهان اشراف داشته باشند تا بتوان آنها را مسئول اعمالشان دانست. در بسیاری از موارد همین شرط کوچک هم محقق نمیشود تا بتوان کسی را تقصیرکار دانست. برای مثال، پیشبینی اینکه ظهور برنامکهای همسفری بازار تاکسیرانی شهر نیویورک را ورشکست خواهند کرد بههیچوجه برای چاو ساده نبود، همانطور که برای بسیاری از ما نیست. پیشبینی تحولآفرینی فناوری ذاتاً دشوار است، که اگر چنین نبود، سرمایهگذارانِ زودهنگام در فناوریهای تحولآفرین اینقدر ثروتمند نمیشدند. پس چنین معیار دستپایینی برای مقصرشناختن مردم آنقدر زیادی سختگیرانه است که اصلاً محتمل نیست. چطور میتوان هر یک از ما را بابت ندیدن روندی سرزنش کرد که، با وجود اینهمه انگیزههای مادیِ قابلِتوجه، دیدنش برای هیچ کس دیگری مقدور نیست.
با این جمله میتوان معیار تقصیرکاری مردم را دقیقتر تعریف کرد: مردم باید یک الگوی عِلّیِ دقیق از نظامی که در آن فعالیت میکنند داشته باشند تا بتوان ایشان را بابت نتیجۀ قمارشان سرزنش کرد. یعنی ایشان باید چگونگی تأثیرگذاری یا بیتأثیریِ متغییرهای گوناگونِ این نظام بر یکدیگر را بدانند. قمارِ چاو در سرمایهگذاری بر مجوز تاکسیرانی به بار ننشست، چراکه همبستگی پیچیدۀ عِلّی بین این سرمایهگذاری پرریسک و پیشرفت فناوری موجب شد قیمتِ مجوزِ تاکسیرانی ابتدا با شیب ثابتی افزایش یابد و سپس بهسرعت سقوط کند. برای پیشبینی سقوط قیمت مجوز تاکسیرانی بدون بهرهبردن از عنصر شانس، چاو یا هر کس دیگری باید تصویر واضحی از این ساختارِ عِلّی تودرتو میداشت.
اینجاست که نظریۀ پیچیدگی محاسباتی به کار میآید. معلوم شد که کشف ساختار عِلّی نظامهای جهانِ واقعی بسیار دشوار است. به بیان دقیقتر، تلاش برای پیبردن به محتملترین ساختارِ عِلّی در هر نظامی -مهم نیست چقدر دربارهاش اطلاعات داشته باشیم- چیزی است که نظریهپردازان آن را «مسئلۀ انپیسخت»۱ مینامند: کشف ساختار عِلّی مولدِ یک مجموعهدادۀ معمولی برای هر الگوریتمی کاری بسیار شاق است. در بسیاری از موارد، حداقل زمان موردنیازِ الگوریتم برای کشف ساختار مورد مطالعه، با افزایش تعداد متغیرهای مجموعه، بهطور تصاعدی افزایش مییابد. با این فرض که ذهن ما هم برای کشف مسائل از الگوریتم استفاده میکند، نتایج ذکرشده همانقدر شاملِحال تفکر انسانی میشود که شاملِحال کامپیوترها شده است.
یک راهِ دورزدن این محدودیتها این است که ساختار عِلّی دنیای واقعی را نسبتاً ساده فرض کنیم: برای مثال، میتوانیم فرض کنیم که هیچ متغیّری (مثلاً، قیمت نفت) در این نظام نیست که به بیش از دو متغیّر دیگر (مثلاً، تقاضا و عرضۀ نفت) وابسته باشد. با محدودکردن احتمالها به این شکل، از دشواری تخمین ساختار عِلّی کاسته میشود. به باور فیلسوفی به نام یولیا اِشتافل، همین رهیافتهای اکتشافی در رویکردهای حل مسئله شکلگیری بخش مهمی از باورهای انسانی
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار میگیرند. در پروندههای فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداختهایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر میشوند و سپس بخشی از آنها بهمرور در شبکههای اجتماعی و سایت قرار میگیرند، بنابراین یکی از مزیتهای خرید فصلنامه دسترسی سریعتر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک بهعنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
پینوشتها:
• این مطلب را دیوید کینی نوشته و در ۱۸ ژانویۀ ۲۰۲۱ با عنوان «The mathematical case against blaming people for their misfortune» در وبسایت سایکی منتشر شده است. و برای نخستین بار با عنوان «چرا نباید شکستخوردههای بازار را سرزنش کرد؟» در نوزدهمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ آرزو صحیحی منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۰ با همان عنوان منتشر کرده است.
•• دیوید کینی (David Kinney) محقق ارشدِ پروژۀ بنیانها و کاربردهای تحلیلهای فرهنگی در علوم انسانی است و با موسسۀ سانتافه همکاری می کند.
••• آنچه خواندید در شمارهٔ ۱۹ فصلنامهٔ ترجمان منتشر شده است. برای خواندن مطالبی مشابه میتوانید شمارۀ نوزدهم فصلنامهٔ ترجمان را از فروشگاه اینترنتی ترجمان به نشانی www.tarjomaan.shop بخرید. همچنین برای بهرهمندی از تخفیف و مزایای دیگر و حمایت از ما میتوانید اشتراک فصلنامهٔ ترجمان را با تخفیف از فروشگاه اینترنتی ترجمان خریداری کنید.
[۱] NP-hard problem