آنا راسل، نیویورکر — برنامهریزی برای عروسی در بهترین حالت، وقتتلفکردن است و در طول همهگیری، بیشتر به شکنجه شبیه است. سالن، گل، محل رقص و دیجی را رزرو کردهاید و بعد به شما میگویند که سالن امسال باز نخواهد بود، گلفروش بیکار شده و رقصیدن غیرقانونی است. سالن کوچکتری، مثلاً حیاطِ پشتیِ خانۀ کسی را اجاره میکنید، گلهای باغچۀ خودتان را میچینید و در ورودیهای اصلی، ایستگاههای ضدعفونی دست با شعارهایی باسلیقه («عشق پخش کنید، نه آلودگی») نصب میکنید، بعد میفهمید که برای مهمانان خارج از ایالت وضعیتِ قرنطینه اعلام شده است. و این یعنی اینکه والدین و خواهر و برادرتان دیگر نمیتوانند در مراسم شرکت کنند. ناراحت خواهند شد، پس لازم است دوباره برنامهریزی کنید. و این داستان همینطور ادامه دارد.
یکسالونیم بود که من و شریک زندگیام، برای عروسی در زادگاهش،کرت، برنامهریزی میکردیم. قبلاً به طور قانونی طی مراسمی رسماً عقد کرده بودیم، اما دلمان یک مراسم بزرگ میخواست: قطاری طویل، برنامۀ پیچیدهای دربارۀ اینکه هرکس کجا بنشیند، زیبارویانی از سرتاسر جهان که سیرتاکی برقصند و نوشیدنی پخش کنند. تاریخی در ماه ژوئن انتخاب کردیم و بعد هر روزِ ژانویه و فوریه، با نگرانی نگاه کردیم که چطور ویروس در حال پخششدن است. وسط آن شکنجۀ همهگیری-عروسی خودم، خواب میدیدم که اندازۀ لباسم به شکلی عجیب و آخرالزمانی در میآمد. مثل کارتونها، آستینهایم بیدلیل از آرنج تا روی زمین کشیده میشد، از دستم و خودم، طولانیتر میشد و مثل خطهایی سفید در بزرگراه امتداد مییافت. یک روز در اواخر مارس، بعد از یک آخر هفتۀ خوب که کلاً توی خانه سپری شد –نوشیدنی قوی مخصوص قرنطینه! ورزش کراسفیت با زوم!– تصمیم گرفتم عروسیمان را عقب بیندازم. میدانستم چطور متن ایمیل را بنویسم، چون قبلتر چند ایمیل مشابه از دوستانی با همین شرایط دریافت کرده بودم. ایمیلها همیشه صمیمانه و مؤدبانه بودند و آدمها چندان برای خودشان دلسوزی نمیکردند؛ انگار میگفتند: «عروسی در این اوضاع چه معنایی دارد؟» بعد از اینکه یادداشت را فرستادم، سیلی از پیامهای آسودگی خاطر و دلداری دریافت کردم. دوستی که تاریخ عروسی خودش را دوبار تغییر داده بود، خیلی ساده نوشت: «کرونا خر است».
از اول بهار تا آخر تابستان که در واقع میشود کل فصل عروسی، این ویروس به صنعت عروسی صدمه زد. لورا کروگر، از مجموعه هتلهای کلیفلد که به زوجها کمک میکند تا امکاناتی برای مهمانانشان رزرو کنند، به من میگوید: «هیچ دستورالعملی وجود نداشت». در سیزدهم مارس، وبسایتهای برنامهریزی عروسی نات و ودینگوایر یک خط تلفن اضطراری برای عروسها و دامادهای وحشتزده راهاندازی کردند. جفرا ترامپاور در ودینگوایر اخیراً به من گفت: «تا مدت دو ماه، هر روز صدها تماس داشتیم». وقتی ممنوعیت ارتباط با بیرون و محدودیتهای سفر در سرتاسر کشور اجرا شد، «زوجها زنگ میزدند و میگفتند: ’چه کار کنیم؟ قرار است آخر هفتۀ بعدی عروسی کنیم‘».
ابتدا، مردم مراسم را به تعویق میانداختند و فکرشان این بود که همهگیری بیشتر از چند هفته طول نمیکشد. بعد دوباره تاریخ را عقب میانداختند. آندریا فریمن، که در نیویورک چنین رویدادهایی را برنامهریزی میکند، برایم تعریف کرد: «مراحلی وجود داشت که انگار آدمها دامنه یا وسعتِ ماجرا را درست درک نمیکردند». کمکم، دو گزینه که هر دو ضدحال بودند، ظاهر شدند: میتوانستی برای مدتی نامعلومی مراسم را به تعویق بیندازی یا همان موقع عروسی را با دستورالعملهای ایمنی مناسب (که خیلی هم درخور جشن بودند!) برگزار کنی. «بسیاری از مکالماتی که با مشتریانم داشتم، در این باره بود که ’دقیقاً هدفت چیست؟ واقعاً چرا داری عروسی میگیری؟‘» اگر هدفْ برگزاری یک مهمانی بزرگ بود، این اتفاق قرار نبود بیفتد. (البته ماه پیش، کلانتر شهر نیویورک دربارۀ بههمزدن یک عروسی در کوئینز، در فضایی بسته و با حدود سیصد نفر توییت کرد). «اما اگر تمرکز واقعاً بر ازدواج و تقسیم آن لحظه با مهمترین آدمها در زندگیشان بود، اگر چنین حرفهایی به من میزدند، آن وقت صحبت را شروع میکردیم که خب، در چنین موقعیتی چکار میشود کرد».
صنعت عروسی که با موجهای تعویق در مخصمه افتاد، مجموعهای از گزینهها و اصطلاحات را برای زوجهایی بسط داده است که همچنان میخواهند با وجود بحرانی جهانی، برای ازدواجشان ولخرجی کنند. حالا گزینۀ «عروسی جمعوجور» وجود دارد، جشنی کوچک با پنجاه مهمان یا کمتر. تشویق میشوید که بعد از این، یک «عروسی دوم» با جشنی بزرگتر، در تاریخی دیگر برگزار کنید. اما وقتی حتی دعوتِ پنجاه مهمان خوشبینانه (یا بسته به موقعیتتان، غیرقانونی) به نظر میرسد، گزینۀ کوچکتری در دسترس است که این صنعت با شور و اشتیاق برایش مشتری جور میکند: «مهمانی کوچک». مهمانی کوچک شاید ده مهمان داشته باشد: والدین، خواهر و برادر، یک نفر برای برگزاری مراسم که با فاصله ایستاده است. مهمانی کوچک تمام مؤلفههای عروسیهای عادی –جشن، مهمانها و کیک سهطبقه– را دارد که فقط به تناسب شرایطِ همهگیری آب رفتهاند.
این تغییری چشمگیر است. در پیمایشی که زولا، شرکت ثبت و برنامهریزی عروسی، بر روی بیش از دوهزار زوج نامزدکرده انجام داده که در طول همهگیری در حال برنامهریزی برای عروسیشان بودند، نصفشان برای مهمانیهای کوچک برنامهریزی میکردند. امیلی فراست، رئیس ارتباطات زولا برایم گفت: «فهرست کوچکتر مهمانها قطعاً روندی است که در آینده هم برای مدتی شاهدش خواهیم بود». در پیمایش دیگری از نات و ودینگوایر بر روی ۶۸۴ زوج در آمریکا که تاریخ عروسیشان بین سپتامبر و ژانویه بوده، ۵۸ درصد برنامه داشتند تا تاریخ اصلی را نگه دارند و خیلیها دنبال لیستی از مهمانان ضروری بودند و فقط ۷ درصد کلاً بیخیال عروسی میشدند. ترامپاور گفت: «مردم مراسم را لغو نمیکنند».
فریمنِ برنامهریز برایم شرح داد که تمام این تغییر برنامهها میتواند لطمۀ زیادی به عروس و داماد آینده بزند: «آدمها خسته میشوند و از مراحل مختلف هیجان و اشتیاق و بعد تسلیم و ناراحتی عبور میکنند». علائم را درک میکردم. او به مشتریانش مراقبههای هدفمند ارائه میدهد و به آنها توصیه میکند در زمان حال بمانند. او میگفت: «در نقطۀ مشخصی، دیگر نمیتوانی دربارۀ گل و موسیقی یا طعم کیک صحبت کنی. خیلی فراتر از اینهاست. اینکه چطور از این مرحله میگذریم، همان شیوهای است که به هر چیزی در زندگی میپردازیم».
شش ماه بعد از اینکه اولین ایمیل تعویق عروسیمان را فرستادیم، باید تصمیم دیگری میگرفتیم. از نظر همهگیری، هیچ چیز تغییر نکرده بود. هنوز واکسنی وجود نداشت و تعداد مبتلایان رو به افزایش بود. آیا دوباره باید آن را عقب میانداختیم؟ کلاً لغوش میکردیم؟ لیست مهمانها را کوچک میکردیم؟ عکسهایی از یک عروسی با فاصلهگذاری اجتماعی را مرور کردم که در آن، زوج مذکور از خرسهای پولیشی بزرگی استفاده کرده بودند تا مهمانها را جدا کنند. با خودم فکر کردم، از کجا خرسها را آورده بودند؟ زمانی، به پادکستی به نام «عروسهای کرونا» برخوردم که در آن، میزبان، جُردی شپرد که خودش یک عروس کروناویروسی بود، با زنانی (و گاهی زوجهایی) مصاحبه میکند که فرایند برنامهریزی برای عروسیشان را در طول همهگیری پیش میبرند.
شپرد «عروسهای کرونا» را در ماه آوریل راه انداخت، تقریباً همان زمانی که تصمیم گرفت عروسی خودش را که قرار بود در ماه مه برگزار شود، از نو برنامهریزی کند. برایم گفت: «رؤیایم بیابان لاسوگاس بود». او در نهایت، نزدیکتر به خانهاش، در سنآنتونیوی تگزاس ازدواج کرد. در فضای باز، زیر درختهای پراکندۀ بلوط با جشنی در محیطی بسته در یک فضای شیک به سبک صنعتی که به اندازۀ نصف ظرفیتش پر شده بود. (او گفت: «آدمها میتوانستند بروند داخل و با خانوادۀ قرنطینۀ خودشان بنشینند»). اما هنوز گهگاهی تأسف میخورد؛ به شوهرش گفته بود: «دفعۀ بعدی که به وگاس میرویم، لباس عروسیام را با خودم میآورم و در بیابان عکس میاندازم!» از زمان شروع پادکست، شپرد با ده دوازده عروسِ همهگیری مصاحبه کرده است. بعضیهایشان سه بار برنامۀ عروسیشان را عوض کردهاند؛ بقیه در حیاط پشتی یا در سالن اصلی خودشان که در اصل ظرفیتش ده برابر تعداد مهمانهایشان بود، ازدواج کردهاند. بعضی عروسها جشن را در آشپزخانهشان برگزار کردند. او میگفت: «انگار احساساتت سوار ترن هوایی شده باشند. یعنی برای ازدسترفتن عروسیای عزاداری میکنی، جشنی که نمیدانی اصلاً میتوانستی برگزارش کنی یا نه».
شپرد من را به کِلی و عمر براون معرفی کرد که در ماه نوامبر نامزد کردند و برنامه داشتند سریع ازدواج کنند. کلی که آرایشگر عروس است، برایم تعریف کرد: «فکر میکردم که شش ماه نامزدی، و بعدش هم ازدواج میکنیم!» آنها یک استودیوی عکاسی با دیوارهای
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ اختصاصی قرار میگیرند. گزیدهای از بهترین مطالب وبسایت ترجمان همراه با مطالبی جدید و اختصاصی، شامل پروندههای موضوعی، در ابتدای هر فصل در قالب «فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی» منتشر میشوند. تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «سفر»، «خودیاری»، «سلبریتیها» و نظایر آن پرداختهایم.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان و دریافت یک کتاب بهعنوان هدیه برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
پینوشتها:
• این مطلب را آنا راسل نوشته و در تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۰ با عنوان «The Rise of the Minimony and the Micro-Wedding» در وبسایت نیویورکر منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۷ دی ۱۳۹۹ با عنوان «دِسِرهای اختصاصی و ماسکهای ارغوانی: عروسیگرفتن در دوران قرنطینه» و ترجمۀ میترا دانشور منتشر کرده است.
•• آنا راسل (Anna Russell) روزنامهنگار آمریکایی ساکن لندن است که برای نیویورکر مینویسد. حوزۀ علاقۀ او زندگی روزمره و دنیای مُد است. راسل پیش از این، گزارشگر والاستریت ژورنال در لندن بوده است.