
چرا دیگر هیچکس نمیتواند پدر و مادر خوبی باشد؟
روزگاری، خانوادههای ثروتمند به فقرا فخر میفروختند که فرزندانشان آدابدان و توانمند تربیت شدهاند، اما فرزندان فقرا به حال خود رها شدهاند تا در کوچه و خیابان پرسه بزنند. حالا، با افزایش سواد و گسترش آگاهیهای عمومی، پدر و مادرهای فقیر هم وقت زیادی صرف پرورش استعدادهای فرزندانشان میکنند. بااینحال،...
بعضیها حاضرند بمیرند ولی عذرخواهی نکنند
چرا بعضی آدمها، حتی وقتی معلوم است که مقصرند، عذرخواهی نمیکنند؟ بسیاری از ما دفاع تمام قدِ اینگونه افراد از اشتباهاتشان را نشانۀ قدرت و اعتماد به نفس آنها میدانیم، اما واقعیت چیز دیگری است. قبول اشتباه به برداشت ما از خودمان آسیب میزند، و کسانی که از عذرخواهی گریزانند آنقدر تصویر ناپایداری از ...
نسخۀ صوتی: چرا وقتی جانمان در خطر است گذر زمان برایمان کند میشود؟
فرض کنید در خیابان با یک کونگفو کار حرفهای دعوایمان شود. تا ما تصمیم بگیریم که مشت بزنیم یا لگد، طرف با چند ضربۀ برقآسا نابودمان کرده است. حالا فرض کنید میخواهید مگسی که ساعتهاست در گوشتان وزوز میکند را با دست بکشید. این تلاش هم دستِ کم از دعوا با آن کونگفو کار ندارد. به محضِ آنکه دستتان را بلند ...
نسخۀ صوتی: عقاید افراطی میتواند ساختار مغز افراد را تغییر دهد
خیلی از ما ممکن است در دورههایی از زندگیمان تحت تأثیر جو زمانه یا دوستان و اطرافیانمان به چیزهای عجیب و غریب معتقد شویم. معمولاً در گذر زمان آن فکرها از سرمان میافتد و زندگیمان به راههای تازهای کشیده میشود. ولی گاهی اوقات، این عقاید چنان تأثیرگذارند که حتی وقتی میفهمیم بیمبنا یا خطرناکند، باز ...
نسخه صوتی: اولین کلمههایی که بچهها به زبان میآورند، چه معنایی دارند؟
اولین کلمههایی که بچهها به زبان میآورند، برای پدر و مادر لذتی بهیادماندنی دارد. خیلی از والدین آنها را ثبت میکنند، تاریخ و نحوۀ استفادهشان توسط کودکشان را مینویسند یا صدا و تصویرش را با گوشیهایشان ضبط میکنند. برخلاف آخرین کلمات هر انسان که از دوران باستان اهمیت فراوانی داشتهاند، علاقه به ...
چطور باید یک گفتوگوی خستهکننده را تمام کرد؟
تمامکردن گفتوگو واقعاً کار سختی است. معمولاً به نقطهای میرسیم که حرفهایمان تمام شده، حوصلهمان سر رفته، یا دیرمان شده و میخواهیم خداحافظی کنیم، اما احساس میکنیم بیادبی است اگر طوری رفتار کنیم که طرف مقابل متوجه شود به ادامۀ گفتوگو علاقهای نداریم. برای همین دنبال بهانههای عجیبوغریب میگردیم ...
دربارۀ زمانی که دارید واقعبین باشید
تابهحال برایتان پیش آمده که، با وجود کوهی از پروژههای انباشته و کارهای عقبافتاده، برای قبول پروژهای جدید وسوسه شوید؟ اگر پاسختان مثبت است، احتمالاً درگیر پدیدهای به نام ذهنیت جادویی هستید. ذهنیت جادویی چنین القا میکند که از امروز با توانی بهمراتب بیشتر از قبل خواهید توانست همۀ آن کارهای قبلی ...
چطور دسکتاپ مرتبی داشته باشیم؟
یکی از آشناترین صحنهها در هر ادارهای میزهایی است که زیر بار سنگین کوههایی از کاغذ و پرونده خم شده است. رایانههای کارمندان هم معمولاً وضع بهتری ندارند، دسکتاپهایی که از بالا تا پایین از فایلهایی با اسمهای نامفهوم پر شدهاند و حافظههایی مملو از سند و عکس و هر چیز دیگری که از اینترنت دانلود شده....
آیا در دوران دیجیتال مردهها میتوانند به آرامش برسند؟
فراموشکردن در دنیای دیجیتال، اگر ناممکن نباشد، بسیار سخت است. اگر کسی از زندگیمان بیرون برود، همچنان عکسها و نوشتهها و حرفهایش را در شبکههای اجتماعی میبینیم یا دادههایش را نگه میداریم. میراث دیجیتالِ آنهایی که از دنیا میروند نیز با ما میماند. پروفایلهای فیسبوک و توییترشان هست و سابقۀ چتها ...
همۀ ما دوست داریم اطرافیان تولدمان را روزی خاص بدانند و با جشنی هرچند مختصر نشان بدهند که از آمدنِ ما به این دنیا خوشحالاند. اما سنت تولدگرفتن همیشه اینقدر عادی و همهگیر نبوده. هرودوت، مورخ یونانی قرن پنجم پیشازمیلاد، از اینکه ایرانیان تولد میگرفتند شگفتزده شده بود و مسیحیان قرونوسطا این جشن ...
نسخۀ صوتی: چرا باب راس همچنان اینقدر محبوب است؟
باب راس بیتردید از مشهورترین نقاشان معاصر است، اما در دنیای هنر او را جدی نمیگرفتند. نقاشان حرفهای کارش را بیارزش میدانستند و حضور تلویزیونیاش را نشانۀ عامهپسند بودنش قلمداد میکردند. هر چه باشد، او نه تحصیلاتی در هنر داشت، نه در حلقۀ هنرمندان رفت و آمد میکرد. حتی با آنکه مشهور بود، تقریباً ...
نسخۀ صوتی: از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار میکنید
یک بار برای همیشه تکلیف خودتان را با اخبار روشن کنید. مثلاً یک سال گذشته را در نظر بگیرید و از خودتان بپرسید: واقعاً کدام خبر را در روزنامه یا وبسایتی خبری خواندهاید که تأثیر مهمی در زندگی و کارتان داشته است؟ چه چیز مهمی هست که اگر خبر نخوانید از دست خواهید داد؟ جوابش تقریباً برای همۀ ما یکسان است:...
نسخۀ صوتی: من نظافتچی بودم، صاحب همۀ تهماندهها
وقتی یک نویسنده را در ذهنمان تصور میکنیم، معمولاً آدمی را در نظر میآوریم که پشت میز تحریری بزرگ و زیبا، با چهرهای آرام مشغول نوشتن است و دورش را کپههای کتاب و کاغذ پر کرده است. به همین خاطر وقتی میفهمیم نویسندهای غیر از نوشتن، مثلاً سوزنبانی یا مکانیکی میکرده است، شگفتزده میشویم. الی گلدستون،...
پایان گشتوگذار: سفر همچون شکنجهای ملایم
سفر خطرهای زیادی دارد. اغلب هم با رنج و سختی همراه است تا رفع خستگی. بیماری، ناامنی، تصادف، پول کمآوردن، یا حتی گمشدن. اما بااینحال نمیتوان دست از سفر برداشت. چرا سفر میکنیم؟ فقط چون، وقتی برگشتیم خانه، داستانهایی خارقالعاده تعریف کنیم؟ تا خود را فراموش کنیم و، برای مدتی هم که شده، در نظر دیگران ...
جان کاسیوپو: تنهایی مثل کوه یخ است
بسیاری از پیرمردها و پیرزنهایی که در خانۀ سالمندان به سر میبرند، از رنج بیامان تنهایی گلایه میکنند. اما در آسایشگاه آدمهای بیشتری دور و برشان هست و نیازهایشان هم بهتر برطرف میشود. پس چرا بیشتر از وقتی که در خانۀ خودشان هستند احساس تنهایی میکنند؟ برای پاسخ به این سوال، باید تنهایی را بهتر بشناسیم....
جوامع انسانی در بیشترِ تاریخ محیط خوشایندی برای قربانیان جرم و خشونت نبودهاند. تمایل ما انسانها به سرزنش قربانی نیز سابقۀ دور و درازی دارد. اما به نظر میرسد مبارزه با این سنت تاریخی ما را به مرزهای سردرگمکنندهای رسانده است. اگر روزی قرار بود قربانی را طرد نکنیم، امروز آنچنان او را ستودهایم که ...
از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار میکنید
یک بار برای همیشه تکلیف خودتان را با اخبار روشن کنید. مثلاً یک سال گذشته را در نظر بگیرید و از خودتان بپرسید: واقعاً کدام خبر را در روزنامه یا وبسایتی خبری خواندهاید که تأثیر مهمی در زندگی و کارتان داشته است؟ چه چیز مهمی هست که اگر خبر نخوانید از دست خواهید داد؟ جوابش تقریباً برای همۀ ما یکسان است:...
دِسِرهای اختصاصی و ماسکهای ارغوانی: عروسیگرفتن در دوران قرنطینه
گاهی به نظر میرسد این همهگیری پایانی ندارد، اما به خیلی چیزها پایان داده است، منجمله به خوشیهای دستهجمعی بزرگ. استادیومهای دهها هزار نفره، مراسمهای چندهزار نفره، و جشنهای عروسی چندصد نفره کم کم دارند از خاطرمان پاک میشوند. باوجوداین، زندگی ادامه دارد. آدمها ازدواج میکنند و با شرایط عجیبوغریب ...
دورۀ کووید۱۹ چه شباهتی با دورانهای جنگ دارد؟
دنیایی را که کووید۱۹ برایمان ساخته به دورانهای جنگ تشبیه میکنند و برای توصیف آن استعارههای نظامی را به کار میبرند: صحبت از «نبرد» با ویروسی نامرئی است؛ میگویند کارکنان سلامت در «خط مقدم» حضور دارند و وضعیت بیمارستانها را «بدتر از منطقهٔ جنگی» میدانند. شاید این روایتها درست باشند، اما ماجرا روی ...
من نظافتچی بودم، صاحب همۀ تهماندهها
وقتی یک نویسنده را در ذهنمان تصور میکنیم، معمولاً آدمی را در نظر میآوریم که پشت میز تحریری بزرگ و زیبا، با چهرهای آرام مشغول نوشتن است و دورش را کپههای کتاب و کاغذ پر کرده است. به همین خاطر وقتی میفهمیم نویسندهای غیر از نوشتن، مثلاً سوزنبانی یا مکانیکی میکرده است، شگفتزده میشویم. الی گلدستون،...