
زندگی مبهم است. معلوم نیست چرا در دامان آن افتادهایم، معلوم نیست داریم چه کار میکنیم، معلوم نیست آخرش چه خواهد شد. هراکلیتوس یک بار گفته بود هیچکس نمیتواند دوبار در یک رودخانه پا بگذارد، خوش به حال هراکلیتوس، ولی واقعیت این است که ما هر روز داریم در همان رودخانه پا میگذاریم و تن میدهیم به جریان ...
این پیامی است که هر روز در تبلیغات میبینیم: خودت و شادیت را دریاب. زیدی اسمیت، جستارنویس سرشناس انگلیسی میگوید این پیامها تنها حول محور امیال خودتان شکل گرفتهاند و با تغییر شکل دادن واقعیت حول احساسی که فقط شما تجربه میکنید خوشحالتان میکنند. در این بلندپروازی نوعی جامعهستیزی وجود دارد.