
خلاقیت چگونه به دشمن خود تبدیل شد؟
مدیرها وقتی میخواهند خلاقیت زیادی به کسبوکارشان تزریق کنند، بهدنبال افرادی خاص و با موهبتهایی استثنایی میگردند. تصور ذهنی عموم مردم از افراد خلاق آدمهایی است بینظم، با موهایی ژولیده، و ایدههایی که زمین را به آسمان میدوزند. اما تحقیقات نشان میدهند تکیه بر معدودی از افراد ساختارشکن که خلاقیت ...
زندگی در وضعیت قرمز: آنچه کرونا تغییر داد
فاجعه تا وقتی رخ نداده باورنکردنی است. هنوز هم بسیاری باورشان نمیشود. تصور کنید، یک سال پیش، کسی به ما میگفت: سال آینده، خیلیها کارشان را از دست میدهند، تنهایی و افسردگی فراگیر میشود، بحرانهای مالی کشورها را درمینوردد و آموزش و پرورش بهکلی تعطیل میشود. هر کسی هم باید حداقل تا دو متر فاصلهاش ...
مجموعه یادداشتهایی دربارۀ سیاست در عصر ترامپ، ظهور پوپولیسم، و آیندۀ دموکراسی
چند وقت پیش، ترامپ گفت اینکه شی جینپینگ برای تمام عمرش قرار است رئیسجمهور چین باشد چیز خوبی است و شاید بد نباشد واشنگتن هم به فکر اینطور برنامهها بیفتد. اما حالا اغلب نظرسنجیها میگویند او، که پیشتر خواب ریاستجمهوری مادامالعمر را میدید، شاید حتی چهارسال آینده را هم در قدرت نباشد. فارغ از اینکه ...
توماس پیکتی: نابرابری یک انتخاب سیاسی است
مشهور است آدمها در جوانی انقلابیاند و سنشان که بالا میرود محافظهکار میشوند. اما زندگی پیکتی وارونه است. او در عنفوان جوانی به کشورهای اروپای شرقی سفر کرد، و با دیدن خیابانهای خاکستری و مغازههای بهگلنشستۀ آنجا متقاعد شد که چیزی نمیتواند جایگزین رقابت بازار شود. اما رفتهرفته، وقتی با حجم عظیمی ...
در شمارۀ شانزدهم ترجمان دربارۀ مینیمالیسم و زندگی مینیمال بخوانید
اگر روزگاری مینیمالیسم به آزمون و خطاهای چند هنرمند محدود میشد، حالا صحبت از چیدمان خانۀ مینیمالیستی، آرایش صورت مینیمالیستی، رژیم غذایی مینیمالیستی، مدیریت مینیمالیستی، دوستیابی مینیمالیستی، سفر مینیمالیستی و هزاران چیز دیگر هم به میان آمده است. چرا مینیمالیسم، این جنبشِ حاشیهای و رادیکال، امروز ...
باورهای اشتباه ما به کسی مربوط نیست؟
«آیا نظر هر کسی محترم است؟» حتی آنهایی که باورهایشان را دلبخواهی پذیرفتهاند و برایش بهدنبال هیچ استدلال موجهی نگشتهاند؟ برخی میگویند اینکه «هر کسی حق دارد نظری داشته باشد و آن را اظهار کند» معنایش این است که هر نظری محترم است. اما گروهی دیگرمعتقدند، باورهای ما بیچونوچرا محترم نیستند و احترام ...
خیریه بیشتر از فقرا به ثروتمندان سود میرساند
این روزها بازار خیریه بسیار داغ است. ثروتمندان بعضاً چند درصد از ثروت خود را وقف کمک به نیازمندان میکنند. سلبریتیها، از آنجلینا جولی تا دیوید بکام، بچههایی که دارند از گرسنگی و جنگ جان میدهند را به آغوش میکشند. سازمانهای بینالمللی نیز دائماً مردم را تشویق میکنند به داد فقرا برسند. درست هم میگویند،...
فیلسوف احساسات: در سر نوسبام چه میگذرد؟
فلسفۀ اخلاق معاصر، بدون خواندن آثار مارتا نوسبام، حتماً چیزی کم دارد. البته نباید ترسید؛ آنچه نام او را بر سر زبانها انداخته نه بحثهای کسلکننده و انتزاعی، بلکه تحلیل همین عواطفی است که شبانهروز درگیرشان هستیم: خشم و انتقام، شکنندگی و پیری، ترس و اضطراب. نوسبام احساسات روزمره را به واقعیتهای سیاسی ...
نمیتوانید به برنامههایتان عمل کنید؟ مشکل از ارادۀ ضعیفتان نیست
شب، موقع خواب، تصمیم میگیرید از همین فردا ورزش کنید. ساعت را برای پنج صبح کوک میکنید. هنوز پلک نزدهاید که صدای زنگ بلند میشود. زیر پتو گرمتر از بیرون است و بالش نرمتر از همیشه است. «پس بیخیال ورزش!». دو ساعت بعد که بیدار میشوید، تازه میفهمید چه اشتباهی کردهاید. بدنی سالم و ورزیده را با خواب ...
نه مثبت نه منفی، واقعی فکر کنیم
وقتی افسردگی و ملال سراغ افراد میآید، حتماً اولین واکنش اطرافیان گفتن اینجور توصیههاست: «به آینده خوشبین باش، دنبال خوشبختی بگرد، روی نقاط قوتت تمرکز کن». از نظر افراد مثبتگرا، باید چشمها را به افق بدوزيد و آیندهای درخشان را تجسم کنيد. آنوقت اتفاقات خوب یکی پس از دیگری برایتان رخ خواهد داد....
دیگران ناشیانه رانندگی میکنند، بچهتان شبانهروز خانه را به هم میریزد، رئیس شرکت بد حرف میزند. کاسۀ صبر هر کسی در این موقعیتها لبریز میشود. انگار هیچ کاری جز فحش دادن یا فریاد کشیدن نمیتواند آدم را از شرّ آن وضعیت خلاص کند. این روزها، میشود خشم را از نگاه خیلیها خواند. جهان، از نزاعهای سیاسی ...
مهارت زندهماندن دربرابر بیشعورها
بیشعور کسی است که دیگران را یکریز تحقیر میکند، حق و حقوشان را نادیده میگیرد و به آنها میگوید «شما هیچی نیستید». او کاری میکند که احساس کنید وجودتان هیچ ارزشی ندارد. حتی بالاتر: از این کار لذت هم میبرد. خطر ماجرا آنجاست که در مواجهه با این آدمها، خودمان هم به حماقت آنها مبتلا شویم. اما چگونه ...
خطی صاف و مستقیم که از ازل آغاز میشود و بهسوی ابد میرود، یا شاید هم دایرهای که آیندهاش همان گذشتهاش است و ما در چرخشی بیپایان گیر افتادهایم. واقعاً زمان چیست؟ گاهی یک دقیقه بهاندازۀ صد سال میگذرد، و گاهی یک سال در چشمبرهمزدنی تمام میشود. آنقدر ذهنی است که بدون کمک ساعتها گمش میکنیم و ...
چرا بچهدار شدن به انتخابی چنین دشوار تبدیل شد؟
خیلیها معتقدند بچهدار شدن یکجور بیاخلاقی است. از نظر آنها اینکه کس دیگری را بدون آنکه بخواهد به دنیایی پر از سختی و رنج بیاوری، خودخواهانه است. اما فرض دیگری هم زیر این حرف نهفته است: اگر بهاندازۀ کافی پولدار باشی، اشکال ندارد که بچهدار شوی، اما اگر فقیری، فکرش را هم نکن. بچهدارشدن این روزها ...
پروندۀ پانزدهمین شمارۀ ترجمان علوم انسانی: «از اخبار فرار کنید»
آیا میشود صبح را به شب رساند و پیگیر اخبار نشد؟ ممکن است یک روز بیاید که کانالهای خبری فقط یک یا دو خبرِ مفید را گزارش کنند؟ در طول هفته هزاران خبر به گوشمان میرسد که مطلقاً هیچ تأثیری در زندگیمان نمیگذارند. تنها این ذهن بیچاره است که باید تاوان وسواس و اعتیاد ما به پیگیری اتفاقات را بدهد. باید ...
سرنوشت بعضیها با چاقبودن گره خورده. اصلاً انگار روی پیشانیشان نوشته شده «محکوم به اضافهوزن». هرچند کمتر از لاغرها غذا میخورند و بیشتر از آنها ورزش میکنند، آخر ماه که میروند روی ترازو، باز هم بازندهاند. اما افراد همیشه بهایناندازه از چاقی وحشت نداشتند. یکیدو قرن پیش، چاقی نشانۀ اشرافیت و ...
چگونه بر سر دوراهیهای اخلاقی گیج و گمراه نشویم؟
اگر روی لبۀ پرتگاه مجبور باشید فقط جان یک نفر را نجات دهید، چه کسی را انتخاب میکنید؟ پیرزن سالخورده را یا مرد جوان را؟ دانشجوی نخبه را یا آن کارگر ساده را؟ این پرسشهای اخلاقی برخی را سرگرم میکند و برای یکسری هم میشود سوهان روح. بگذریم از اینکه در نظر اغلب افراد این سؤالها بحثهایی بیسروتهاند....
بردهداری و آپارتاید تمام شدند، تحقیر و تبعیض نه
نژادپرستی با کشتیهای آتلانتیک شروع شد، همان کشتیهایی که نزدیک به سیزده میلیون سیاهپوست را پیش از قرن بیستم از آفریقا دزدیدند و به دنیای جدید بردند. اما پس از لغو بردهداری، آپارتاید از راه رسید. انگار سیاهان همیشه باید تحقیر میشدند: در رستورانِ سفیدها نباید غذا میخوردند، مدرسههایشان یکی نبود،...
همهچیز حوصلهسربر است و هیچچیز آنقدر زور ندارد که شگفتزدهات کند. شوپنهاور میگفت حتی اگر در تلاطم باشی، همین بالاوپایین زندگی خودش برای یک دنیا ملالت بس است. رنج میکشی تا به لذت برسی، و آنگاه پس از مدتی کوتاه لذتت بدل به رنج میشود: عین رفتوآمد پایانناپذیر یک آونگ. در جهان امروز، که هر چیزی ...
میگویند سن یک عدد است. در هشتادسالگی چطور؟
تا صد سال پیش، آدمها چندان دربارۀ پیری نمینوشتند، شاید به این خاطر که میانگین امیدبهزندگی افراد بهسختی به پنجاه سال میرسید. اما اکنون تعداد آدمهای بالای شصتوپنج سالِ جهان بیشتر از کودکان زیر پنج سال است، و ارتشی از خوانندگان منتظرند بدانند سالخوردگی چه چیزهایی در بساطش دارد. وقتی آدمها پا به ...