
از خانه بیرون نرو؛ دلایلی برضدِ دید و بازدید
دید و بازدید با دیگران میتواند از تنهایی فراریمان دهد، چنانکه بعضاً سیگار راه درمانی برای پریشانیها محسوب میشود. اما همانطور که توهمِ آرامشِ سیگار با گذشتن زمان از بین میرود، رفتوآمد با دیگران هم بعد از چندی بیمعنا میشود؛ ما میمانیم و معاشرتی که تنها نتیجهاش یکسری نیش و کنایه و گرفتاری است....
درۀ وهم: ماجرای ترسهای ابهامآلود
حدوداً همۀ ما آدمها از چیزی به اسم «لولو» در بچگیمان ترسیدهایم و حتی با آن زندگی کردهایم. شاید وقتی که بزرگتر شدهایم، از یادمان رفته باشند، اما مهم این است که همچنان تصورشان رعبآور است. تصور کنید به پایین پلهها نگاه میکنید و دستی بریده را میبینید که مانند عنکبوتی چاق و بزرگ از روی زمین دوان ...
آیا هیچ کتابی میتواند ما را از تاریکیهای درونمان نجات دهد؟
فحشدادن به کتابهای خودیاری کار سختی نیست. در واقع بهانههای زیادی هم برای این کار وجود دارد. خیلی از کتابهای خودیاری مملو است از توصیههای عجیب و بیفایده و وعدههای شیرین توخالی. اما این داستان جنبهٔ دیگری هم دارد: آدمهایی که در شرایط روحی دشوار توانستهاند با خواندن یکی از این کتابها تسلی یابند ...
از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار میکنید
یک بار برای همیشه تکلیف خودتان را با اخبار روشن کنید. مثلاً یک سال گذشته را در نظر بگیرید و از خودتان بپرسید: واقعاً کدام خبر را در روزنامه یا وبسایتی خبری خواندهاید که تأثیر مهمی در زندگی و کارتان داشته است؟ چه چیز مهمی هست که اگر خبر نخوانید از دست خواهید داد؟ جوابش تقریباً برای همۀ ما یکسان است:...
افسردگی شاید با قرص درمان شود، تنهایی چطور؟
این روزها، پزشکان و روانشناسان مدام از تاثیرات منفی تنهایی بر سلامت میگویند ولی هیچ تشخیص پزشکی یا داروییای برای تنهایی وجود ندارد. اگر برای مشکلات دیگری مانند افسردگی و اضطراب درمانهای دارویی وجود دارد، چرا برای تنهایی وجود نداشته باشد؟ عجله نکنید، ماجرا کمتر از آنچه به نظر میرسد علمیتخیلی است....
زندگی مبهم است. معلوم نیست چرا در دامان آن افتادهایم، معلوم نیست داریم چه کار میکنیم، معلوم نیست آخرش چه خواهد شد. هراکلیتوس یک بار گفته بود هیچکس نمیتواند دوبار در یک رودخانه پا بگذارد، خوش به حال هراکلیتوس، ولی واقعیت این است که ما هر روز داریم در همان رودخانه پا میگذاریم و تن میدهیم به جریان ...
گفتم «دوستت دارم»، صدایم را شنیدی؟
آنگاه که عزیزترینهایمان را از دست میدهیم، گویی ناگهان جهان در اطرافمان فرو میریزد. وقتی جزمین وارد، همسرش را که عاشقانه دوستش میداشت، طی چند روز در اثر ویروسِ تازه از راه رسیدۀ کووید-۱۹ از دست داد، در دریایی از اندوه و سردرگمی غرق شد. توی خانهاش قرنطینه شده بود و احساس میکرد در گلویش اسید میریزند....
راهحل اهمالکاری این است که خودتان را فریب بدهید
اگر از شما بپرسند هفتۀ آینده درس میخوانید یا سریالهای آبکی تماشا میکنید، پاسخ میدهید معلوم است: درس! اگر بپرسند میوه و سبزیجات تازه میخورید یا فستفود و شیرینی، باز جوابتان روشن است. آینده محلِ وعدههای تلمبارشدۀ ما برای زندگی بهتر، سالمتر و مفیدتر است. پس چرا این وعدهها محقق نمیشوند؟ آیا راهی ...
نمیشود در برابر بعضی رفتارها سکوت کرد. انسانیت ما نمیپذیرد که از اتفاقی ناگوار و غیراخلاقی باخبر شویم، اما خشمگین نشویم. به این خشمِ برآمده از مشاهدۀ بدرفتاریها خشم اخلاقی میگویند، خصیصهای که همیشۀ تاریخ در جوامع انسانی وجود داشته است، اما ظهور شبکههای اجتماعی ماهیت و ابعاد این خشم را از بنیاد ...
تیکتاک: پلتفرمی که دنیای نوجوانها را منفجر کرده است
دنیای نوجوانها همیشه تا حدی برای بزرگترها عجیبوغریب بوده است. کلمههای نامفهوم، خندهها و گریههای افراطی، احساساتِ متناقض و فکر و خیالهای فانتزی. اما این سالها، ماجرا سرعت دیوانهکنندهای به خود گرفته است. طوری که انگار نوجوانهای امروزی اساساً ساکنِ دنیای دیگری هستند که بقیه چیزی از آن نمیدانند....
تنهایی در عین اینکه احساس سادهای به نظر میرسد، پیچیده است. حرفزدن دربارۀ آن دشوار است و خیلی وقتها یا شبیه خاطرهنویسیهای رمانتیک میشود، یا شبیهِ توصیههای پزشکی. هانا آرنت، فیلسوف سیاسی مشهوری که بسیار به تنهایی میاندیشید، معتقد بود تنهایی چیزی فردی نیست، بلکه موجی فراگیر است که با بهقدرترسیدن ...
دِسِرهای اختصاصی و ماسکهای ارغوانی: عروسیگرفتن در دوران قرنطینه
گاهی به نظر میرسد این همهگیری پایانی ندارد، اما به خیلی چیزها پایان داده است، منجمله به خوشیهای دستهجمعی بزرگ. استادیومهای دهها هزار نفره، مراسمهای چندهزار نفره، و جشنهای عروسی چندصد نفره کم کم دارند از خاطرمان پاک میشوند. باوجوداین، زندگی ادامه دارد. آدمها ازدواج میکنند و با شرایط عجیبوغریب ...
چگونه مصرف کالاها میتواند از آدمها دیو یا فرشته بسازد؟
یکلحظه فرض کنید کاپشنی که پوشیدهاید از جنس خزی است که برای تولید انبوهش میلیونها حیوان قربانی میشوند؛ یا برای مثال پیراهن تنتان به دست کارگرانی دوخته شده که در بیگارخانهها کار میکنند و روزانه کمتر از یک دلار حقوق میگیرند؛ و شکلاتی که میخورید از کاکائویی باشد که کودکان کار آن را برداشت کردهاند....
نظر کدام خواننده برای نویسندۀ کتاب از همه مهمتر است؟
اغلبِ افراد تصور میکنند نویسندگانْ شاهکارهای ادبیشان را در پستو مینویسند و گوشهای مینشینند تا کتابشان چاپ شود. اما شیلا هتی، که منتقدان سختگیر نیویورک تایمز او را از نویسندگان برتر قرن ۲۱ میدانند، نظر دیگری دارد. او پیشنویس کتابهایش را حداقل برای ۴۰ نفر از دوستان نزدیکش میفرستند و تا از نظر ...
روانشناسان به جنگ بیحوصلگی میروند
وقتی از قاتلی پرسیدند چرا او را کشتی، جواب داد: «چون حوصلهام سر رفته بود». گرچه همیشه ملال و بیحوصلگی به آدمکشی منجر نمیشود، اما میتواند خبر از بحرانی جدی بدهد. اغلب ما امروزه بیحوصلهایم. برخی میگویند این احساس بهخاطر بیمعنایی است: وقتی انجام کاری برایتان معنا ندارد، بیراه نیست که خسته شوید....
بله، بچهها پورن میبینند، آیا کاری از دست پدر و مادرها ساخته است؟
بچهها امروزه به شکل بیسابقهای در معرض انواع محتواهای جنسی نامناسب قرار دارند. تحقیقات متعددی نشان دادهاند که اکثر کودکان، اولین بار، پیش از دهسالگی با محتواهای هرزهنگارانه روبهرو میشوند. این مسئله نگرانیهای گستردهای میان پدر و مادرها و معلمان ایجاد کرده است، و در واقعیت نیز در موارد گوناگون،...
به خانۀ مادرم رفتم، وقتی دیگر مادری نداشتم
وقتی کسی برای سالهای طولانی در یک خانه زندگی میکند، در هر گوشه از خانه، رد و اثری از خودش باقی میگذارد. طوری که حتی وقتی ساکنان خانه نیستند، انگار روح آنها در هوا معلق است. رجا شحاده، بعد از آنکه مادرش در بیمارستان از دنیا رفت، به خانهای بازگشت که سالهای جوانیاش را در آن گذرانده بود، تا اسباب ...
رؤیای آغوش: چطور همهگیری ما را از لمس همدیگر محروم کرد؟
وقتی بزرگ میشویم، یکی از اساسیترین چیزهایی که از دست میدهیم، لمسشدن است. نوزادان ساعتهای زیادی از شبانهروز را در بغل مادر یا نزدیکانشان سپری میکنند. بچهها مرتباً به آغوش کشیده و بوسیده میشوند. اما هر چه بزرگتر میشویم، تجربههای لمسی ما کمتر و سریعتر میشود. دستدادنهای رسمی، یا برخورد ناخواسته ...
کمالطلبها بدون اینکه بدانند افسرده میشوند
اگر کمالطلب باشید، خودتان را میکشید تا کارها را به بهترین شکل انجام بدهید: کارهای نصفهنیمه اعصابتان را خرد میکند؛ هر چیزی، اگر عالی نباشد، آزارتان خواهد داد؛ احساس شرم و گناه هرگز دست از سرتان برنمیدارد و چون اغلب اوقات زورتان به واقعیت نمیچربد، نهایتاً پژمرده میشوید. مارگارت راثرفورد روانشناسی ...
راهی برای خلاصشدن از دست کارهای تلنبارشده
حجم زیادی از مغز ما را غالباً کارهای انجامنشدهای اشغال میکنند که گویا طلسم شدهاند. رئیس میآید بالاسر آدم و یکریز گلایه میکند که «دست بجنبان! چرا اینهمه کار تلنبارشده داری؟». گرچه آنها توقع دارند بهرهوری زیردستهایشان بیشتر و بیشتر شود، ولی درعینحال هیچ پیشنهادی برای درستشدن اوضاع ندارند. ...