خیلی از ما در دوران نوجوانی یا در سالهای دانشجویی به دیرخوابیدن عادت میکنیم. خوابیدن بعد از دوی نیمهشب و تا لنگۀ ظهر در تختخواب بودن. بزرگترها هم مداوماً در گوشمان میخوانند که «سحرخیزباش تا کامرا باشی». دنیا به سحرخیزها روی خوش نشان میدهد و کسانی که تا ظهر میخوابند را تنبل و ناکارامد تلقی میکند. اما این حرف حداقل دربارۀ دستهای از دیرخوابها درست نیست، چون شاید ماجرا ریشه در بیولوژی آنها داشته باشد.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از کیت شلنات که پیش از این با عنوانِ «بیدارماندن تا دو نصفهشب ایرادی ندارد» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را در اینجا بخوانید.
الگوی روزمرهای که میان من و بسیاری از شببیداران سراسر دنیا مشترک است، با عنوان اختلال تاخیر در خواب شناخته میشود. ساعت داخلی بدن ماها اساساً چند ساعت عقبتر از ساعتهای خواب و بیداری معمول تنظیم شده است. برای ما تا دیر وقت بیدارماندنْ بخش آسانِ ماجرا است. چالش واقعی وقتی است که ما بیدار میشویم و با سحرخیزان روبرو میشویم، کسانی که جغدها را تنبل، نابالغ و ناسالم میپندارند. و آگاهی بیش از حدِ این روزها دربارۀ اهمیت خواب هم به بدنامی ما دامن زده است.
فایل صوتی نوشتار «بیدارماندن تا دو نصفهشب ایرادی ندارد» را گوش کنید.
اِد سایمون از ما میخواهد تا در تعریفمان از سبکِ خوب تجدیدنظر کنیم
تاریخ رسانههای جمعی راهحلهایی پیش پای ما میگذارد
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
چه شد که تریاک به سلاح امپراتوریها علیه یکدیگر بدل شد؟