کیتی رویف، نویسندۀ کتاب «ساعت بنفش: نویسندگان بزرگ در پایان»، اولینبار در دوازده سالگی تا پای مرگ رفت. او در طول ذاتالریۀ علاجناپذیرش، به خواندن دربارۀ نسلکشیهای تاریخ روی آورد. گویا خواندن دربارۀ مرگ دیگران باعث میشد تا وحشتش از مرگ تسلی بیابد. این دغدغه تا امروز با او مانده و در آخرین کتابش دوباره ظاهر شده است. کتابی دربارۀ چگونگی مواجهۀ نویسندگانی مثل ویرجینیا وولف، جان آپدایک، سوزان سانتاگ، زیگموند فروید و دیگران با مرگ.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از کیتی رویف که پیش از این با عنوانِ «نویسندگان بزرگ چطور با مرگ زندگی کردند؟» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را در اینجا بخوانید.
زیباییای که در این مرگها یافتم چیزی بود که مرا غافلگیر کرد: هجوم زندگی، وسعت اثر، شجاعت بزرگ و گاه بهنظر دیوانهوار، عشق جنونآمیز در واپسین لحظات. به همسر اول آپدایک فکر میکنم که در آخرین ملاقاتش با وی به پای او چسبیده بود؛ به کیتلین که دیلن تامس را در تختش در بیمارستان در آغوش گرفته بود، تا وقتی که پرستار از راه رسیده و او را از تامس جدا کرده؛ به انی لیبویتس که در تخت سانتاگ در بیمارستان میخوابد. بخشی از کار خلاقانهای که این افراد انجام دادند، یعنی هنرشان، خودِ زندگیهایشان بود. چیز شکوهمندی در آتشگرفتن همه چیز در پایان کار وجود دارد. زیبایی چیزی بود که مرا غافلگیر کرد.
فایل صوتی نوشتار «نویسندگان بزرگ چطور با مرگ زندگی کردند؟» را گوش کنید.
خشونت برای بیشتر آدمها غیرقابلفهم است. نظریهای جدید میگوید خشونت نه ذاتی است، نه عقلانی
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
شاید در نهایت مهمترین چیزی که ما انسانها را از حیوانات متمایز میکند توانایی احساس انزجار باشد
اقتصاد زبان قدرت است و همۀ ما را تحت تأثیر قرار میدهد، پس بهتر است دربارۀ آن بدانیم