اگر در آپارتمان زندگی میکنید، بدون اینکه بخواهید، گزارش صوتی کاملی از زندگی همسایههایتان خواهید داشت. میدانید کدام خانوادهها بچه دارند، سلیقۀ موسیقی هر کدامشان چطوری است، چه برنامههایی را از تلویزیون میبینند، چه شبهایی مهمانی و جشن دارند و چه موقعهایی با هم دعوا میکنند. اما این نوع عجیبِ «خبر داشتن» از دیگران، معمولاً همراه است با ملاحظۀ فراوانِ حریمهای خصوصی. میدانید همسایهتان تنها، غمگین یا در معرض خطر است، اما نمیدانید باید دخالت کنید یا نه.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از ماریس کرایزمن که پیش از این با عنوانِ «وقتی صدای دعواهای همسایهها را میشنویم، باید کاری بکنیم؟» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را اینجا بخوانید.
ساعت یازده و پانزده دقیقهٔ یکی از شبهای گذشته، داشتم چراغ آپارتمانم را خاموش میکردم تا آمادهٔ خواب شوم که از طبقهٔ بالا صدای داد و فریاد شنیدم. این داد و فریاد با صدای بچههای مهارناپذیری که درست بالای سرم بازی میکنند، این طرف و آن طرف میدوند و مزاحمت ایجاد میکنند تفاوت داشت. صداها خشمگین بودند. با اینکه لباس خواب تنم بود، درِ جلو را باز کردم تا صدا را بهتر بشنوم و با سیلی از فحشهای آبنکشیده روبهرو شدم. توی راهرو ایستاده بودم و داشتم سبکسنگین میکردم که دخالت کنم یا نه؛ وضعیتی آشنا.
فایل صوتی نوشتار «وقتی صدای دعواهای همسایهها را میشنویم، باید کاری بکنیم؟» را گوش کنید.
اِد سایمون از ما میخواهد تا در تعریفمان از سبکِ خوب تجدیدنظر کنیم
تاریخ رسانههای جمعی راهحلهایی پیش پای ما میگذارد
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
چه شد که تریاک به سلاح امپراتوریها علیه یکدیگر بدل شد؟