در زندانهای آمریکا، نگهداشتن یک اسکناس ۵دلاری چنان خطرناک به شمار میرود که پر دل و جرئتترین زندانیها هم تمایلی به این کار ندارند. علاوه بر نبود پول، تحت شدیدترین محدودیتها، نه کاری وجود دارد که بتوانید با آن درآمد داشته باشید، نه محصولی که میخواهید بخرید در دسترس است. اما ریچارد دیویس، اقتصاددان بریتانیایی، فهمید که علیرغم همۀ اینها، حیات اقتصادی شگفتانگیزی در همۀ سطوح زندان در جریان است. از تنباکو و قهوه، تا مواد مخدر، آبنبات گردویی و هرچیز دیگری که فکرش را بکنید.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است که پیش از این با عنوانِ «چطور میشود در جایی که پولداشتن جرم است تجارت کرد؟» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را اینجا بخوانید.
سال ۱۹۶۱، زمانیکه ویلبرت ریدو نوزدهساله بود، در یک سرقت ناشیانه از بانک مردی را کشت. پسازاینکه گناهکار شناخته و به اعدام محکوم شد، به ندامتگاه ایالتی لوییزیانا (که مابین زندانیها، نگهبانها و مردم محلی به آنگولا شهره است و وجه تسمیۀ آن، مزرعۀ عظیمی است که سابقاً در آنجا وجود داشت و با نیروی کار بردهها کشت میشد) فرستاده شد. به ریدو عنوان م-۱۸ دادند. م مخفف «محکوم» و شماره، بیانگر جایگاهش در فهرست اعدامیها بود. سرنوشتش قرار بود صندلی الکتریکی باشد.
ریدو بیش از یک دهه در سلول انفرادی در بند اعدامیها زیست و حریصانه مطالعه کرد. به روزنامهنگاری علاقهمند شد و شروع به نوشتن کرد. اواسط دهۀ ۱۹۷۰، ریدو در زندان اصلی زندگی میکرد و سردبیر آنگولیت، ماهنامۀ سازمانی ندامتگاه بود. ریدو درنهایت از اعدام جَست و امروز بیشک مشهورترین زندانی سابق آنگولاست. آنگولیت طی ۲۰ سال سردبیری ریدو، جوایز ملی بسیاری را از آن خود کرد؛ اما او اولینبار در مقام گزارشگر زندان، و با ستونی به نام جنگل، شهرتی برای خود دستوپا کرد. نخستین موضوعی که انتخاب کرد سازوکار اقتصاد زندان بود.
فایل صوتی نوشتار «چطور میشود در جایی که پولداشتن جرم است تجارت کرد؟» را گوش کنید.
لش نوعی حس جسورانه و خلاقه داشت که به او میگفت دیگر کار از کار گذشته است
تدریس کامو در میانۀ ترس از «کار بیهوده و مأیوسکننده»
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.