کلاس درس گاهی اوقات کاملاً یکطرفه و شبیه سخنرانیای کسلکننده میشود. نه میشود راحت خوابید، نه حرفهای استاد سلولهای خاکستریمان را قلقلک میدهد. نتیجۀ چنین کلاسی میشود ذهنی کلافه و بدنی که از فرط نشستن خشک شده. اما شاید همچنان یک راه فرار باقی باشد: اینکه بگذاری ذهنت برای خودش پرسه بزند. کتابی جدید میگوید این موقعیتِ نیمهحواسپرت، اینکه هم گوشت به استاد باشد و هم نباشد، به ذهن کمک میکند تا بهتر فکر کند، و از این میگوید که چگونه پرسههای ذهنی میتوانند برای یادگیری مفید باشند.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از لیلی مایر که پیش از این با عنوانِ «چگونه حواسپرتی به یادگیری عمیقتر کمک میکند؟» منتشر شده است.
ماری کاپلو طرفدار اندکی بیتوجهی است. او مقالۀ خطابه را قبل از همهگیری این بیماری نوشت؛ اما شک دارم منظورش این بود که دانشآموزان صدای معلم را در زوم ببندند یا در کلاس، انیمال کراسینگ بازی کنند. در واقع، او معتقد است هر طنین صدای سخنران کمکمان میکند در افکارمان غوطهور بمانیم. وی به یاد میآورد در سخنرانیِ زیستشناس تکاملیِ تأثیرگذاری به نام استفان جِی گُلد شرکت کرده بود. در نیمۀ سخنرانی، نکتهای کاپلو را در افکارش فرو برد: «استخوان کوچکی که به آبشش ماهیان کمک میکرد، در گذر زمان در گوش داخلی پستانداران ظاهر شود». او از باقی سخنرانی گُلد چیزی نفهمید؛ اما به «صدای سخنران» نیاز داشت تا به جای نگرانیهای شخصی و کسلکننده همچنان به آن استخوان کوچک فکر کند. به اعتقاد کاپِلو، این وضعیتِ نیمهحواسپرتی که فرد به چیزی «گوش نمیدهد» آرامشبخش است. روانشناسی نیز آن را عملی سالم تلقی میکند. این کار، مانند مدیتیشن، «کمک میکند، درحالیکه یک قسمت از مغز بیدار است، همزمان قسمتهای دیگر به خواب روند».
فایل صوتی نوشتار «چگونه حواسپرتی به یادگیری عمیقتر کمک میکند؟» را گوش کنید.
خشونت برای بیشتر آدمها غیرقابلفهم است. نظریهای جدید میگوید خشونت نه ذاتی است، نه عقلانی
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
شاید در نهایت مهمترین چیزی که ما انسانها را از حیوانات متمایز میکند توانایی احساس انزجار باشد
اقتصاد زبان قدرت است و همۀ ما را تحت تأثیر قرار میدهد، پس بهتر است دربارۀ آن بدانیم