تا چند سال پیش، وقتی از پشت رایانۀ خانگیتان بلند میشدید تا کمی خستگی در کنید، یا حتی اگر سر جایتان چند دقیقهای به فکر فرو میرفتید، ناگهان تصاویر توهمآلودی صفحۀ مانیتور را پر میکرد. لولههای پیچ در پیچی که ظاهر میشد و محو میگشت یا دیوارهایی آجری که مرتباً بالا میآمد و میچرخید. اسکرینسیورها بخشی مهم از فرهنگ دیجیتال بودهاند که امروز به فراموشی سپرده شدهاند: بخشی که در عصر سرعت طرفدار سکون بود.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از زک هتفیلد که پیش از این با عنوانِ «لذتهای فراموششدۀ اسکرینسیور» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را در اینجا بخوانید.
تاریخچههای موجود از اسکرینسیور اندکشمارند و اکثرشان جلوی رمان علمیتخیلی بیگانهای در سرزمینی بیگانه اثر رابرت هاینلاین سر تعظیم فرود میآورند، رمانی که با یک جمله، پیشگوی اختراع اسکرینسیور بود: «در جلوی صندلی او، منبعی از تصویر سهبعدی بود که در لفافۀ یک آکواریوم مخفی شده بود. او آن را روشن کرد و ماهیهای گوپی و تترا جای خود را به چهرۀ مشهور وینچل آگوستس گریوز دادند». اینجا لذت خاصی در چشم دوختن به اسکرینسیور مشاهده میشود، البته این رمان در سال ۱۹۶۱ نوشته شده، درست؛ اما در آیندۀ نه چندان دورِ هاینلاین نیز همین وضع است، یعنی میتوان گفت همان آیندهای که ما اکنون در آن زندگی میکنیم (امروزه نگاه کردن به صفحات آکواریوم مجازی –که صنعتی منسوخ است– در آمازون چشمهای از گذشته را نشان میدهد).
فایل صوتی نوشتار «لذتهای فراموششدۀ اسکرینسیور» را گوش کنید.
محیط اطراف بیش از آنچه تصور میکنیم بر واکنشهای ذهنی ما اثر میگذارد
اگر نمیتوانید در جنگی پیروز شوید، میتوانید معنی پیروزی را تغییر دهید
حدوداً بیست سال از تشخیص بیماریام میگذرد، و من چیزهای بسیار زیادی آموختهام
شاید بتوانیم با چیزهای جدید سازگار شویم، اما چیزهای قدیمی را چطور فراموش کنیم؟