این نوشته، بخشی از کتاب بایار است. او در این بخش توضیح میدهد چگونه دربارۀ کتابهایی حرف بزنید که اسمشان را شنیدهاید، اما هیچوقت ذرهای از آنها را نخواندهاید. او با مثالزدنِ شخصیت یک کتابدار در رمانی از موزیل، بحث خود را ادامه میدهد و میگوید: وقتی میتوان دیدگاهی کلی دربارۀ کتابها داشت، خواندن کتاب خاصی فقط اتلاف وقت است.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از پییر بایار که پیش از این با عنوانِ «چطور دربارۀ کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟»، منتشر شده است. نوشتار این نسخه صوتی را در اینجا بخوانید.
نخواندن روشهای مختلفی دارد و رادیکالترینشان این است که لای کتابی را هم باز نکنی. هر خوانندۀ مفروضی، هرقدر هم که خودش را وقف خواندن کند، ناچار از بخش زیادی از آنچه چاپ میشود، غافل میماند؛ پس این نوع از نخواندن، در واقع روشی اولیۀ ما در رابطه با کتابهاست. نباید فراموش کنیم که حیرتآورترین خوانندگان هم فقط به بخش ناچیزی از کتابهای موجود دسترسی دارند. در نتیجه، اگر فرد نخواهد از گفتوگو و نوشتن کلاً خودداری کند، همیشه مجبور خواهد بود دربارۀ کتابهایی اظهار نظر کند که هرگز نخوانده است.
فایل صوتی نوشتار «چطور دربارۀ کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟» را گوش کنید.
لش نوعی حس جسورانه و خلاقه داشت که به او میگفت دیگر کار از کار گذشته است
تدریس کامو در میانۀ ترس از «کار بیهوده و مأیوسکننده»
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.