پادکست

نسخۀ صوتی: وقتی بچه‌مان می‌پرسد: به چه حقی عکس‌هایم را در اینترنت گذاشتی؟

دختر کوچکم از من خواسته دیگر چیزی از روابط مادر و دختری‌مان در اینترنت ننویسم؛ ولی من نمی‌توانم

نسخۀ صوتی: وقتی بچه‌مان می‌پرسد: به چه حقی عکس‌هایم را در اینترنت گذاشتی؟ عکس: گتی ایمیجز.

این روزها که شبکه‌های اجتماعی مالامال از عصبانیت است، کاربرانی که دربارۀ کارهای بچه‌های کوچکشان می‌نویسند، مثل آب خنکی هستند که برای چند لحظه آراممان می‌کند. بچه‌ها بامزه‌اند و حتی مشکلات و سختی‌هایی که تجربه می‌کنند، شیرینی خودش را دارد. اما در یک چشم‌به‌هم‌زدن، بچه‌ها بزرگ می‌شوند و خودشان سراغ اینترنت خواهند آمد. آن‌وقت کافی است نام شما یا خودشان را جستجو کنند تا همه چیز به هم بریزد. نویسنده‌ای که سال‌هاست دربارۀ والدگری می‌نویسد، از این تجربه حرف می‌زند.

آنچه در این نوبت گوش می‌کنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از کریستی تیت که پیش از این با عنوانِ «وقتی بچه‌مان می‌پرسد: به چه حقی عکس‌هایم را در اینترنت گذاشتی؟» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را اینجا بخوانید.

سال‌ها پیش، وقتی انتشار مقالات و دادن عکس‌های خانوادگی به سردبیرها را آغاز کردم، روزی را تصور می‌کردم که بچه‌هایم به خاطر آنچه نوشته‌ام در مقابلم بایستند. در آن زمان، مقالات والدینی با بچه‌های بزرگ‌تر را خوانده بودم که از نظر اخلاقی، استفاده از ماجراها یا عکس‌های بچه‌هایشان را به عنوان مواد خام مقاله‌هایشان، سبک و سنگین می‌کردند، اما بچه‌های من آنقدر کوچک بودند که اهمیتی نداشت درباره نحوۀ غذاخوردن و خوابیدن و بدسلیقگی‌شان در انتخاب لباس چه می‌گفتم. یادم می‌آید به این می‌اندیشیدم که روزی بالاخره مجبور خواهم شد دربارۀ کارهایم توضیح دهم. اما وقتی واقعاً آن روز رسید، حرفی برای گفتن نداشتم.

فایل صوتی نوشتار «وقتی بچه‌مان می‌پرسد: به چه حقی عکس‌هایم را در اینترنت گذاشتی؟» را گوش کنید.

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

خبرنامه را از دست ندهید

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0