وقتی چند ماه انتظار کشیدهاید تا تعطیلات فرابرسد و راهی سفر شوید، کافی است اتفاقی بیفتد و، بهخاطر آن، معطل شوید یا کلاً قید سفررفتن را بزنید. چه حسی پیدا میکنید؟ به این سرخوردگی دقیقاً میگویند «ملال». انگیزهای درونتان هست، اما پاسخ درخوری به آن داده نمیشود. همه از این احساس فراریاند. صنعت سرگرمی، که راهی است برای فرار از ملال، سالانه ۲.۶ تریلیون دلار هزینه میتراشد. نیل برتن میگوید این کارها بیفایده است. بهجای مبارزه با ملال، باید خودمان را در آن غرق کنیم.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از نیل برتن که پیش از این با عنوانِ «با بیحوصلگی نجنگید. در آغوشش بکشید» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را اینجا بخوانید.
ملال دقیقاً به چه معناست؟ ملال وضعیت عمیقاً نامطلوبی است برای انگیزشی که ارضا نشده: در وضعیتی، بهجای نومیدشدن برانگیخته میشویم، اما بنابه هر دلیلی این برانگیختگیِ ما بیپاسخ میماند و جهتی پیدا نمیکند. این دلیل شاید درونی باشد -اغلب نبود تخیل، انگیزه یا تمرکز- یا بیرونی: مثل اینکه فرصت یا انگیزههای محیطی وجود نداشته باشد. دوست داریم کاری دلنشین انجام دهیم اما میبینیم نمیتوانیم، و مهمتر اینکه با افزایش آگاهی از این ناتوانی سرخورده میشویم.
فایل صوتی نوشتار «با بیحوصلگی نجنگید. در آغوشش بکشید» را گوش کنید.
خشونت برای بیشتر آدمها غیرقابلفهم است. نظریهای جدید میگوید خشونت نه ذاتی است، نه عقلانی
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
شاید در نهایت مهمترین چیزی که ما انسانها را از حیوانات متمایز میکند توانایی احساس انزجار باشد
اقتصاد زبان قدرت است و همۀ ما را تحت تأثیر قرار میدهد، پس بهتر است دربارۀ آن بدانیم