دربارۀ خودزنی و خودآزاری عموماً دو تصویر کاملاً متضاد وجود دارد. یا آن را معادل اقدام به خودکشی میدانند یا نوعی ادا و اطوار شبهشاعرانه. افسردگی، اضطراب، بیاشتهایی روانی، حتی اقدام به خودکشی: تمام اینها بینهایت توضیحپذیرتر به نظر میرسند تا زخمیکردن بدن. هنوز دلایل اصلی خودآزاری چندان روشن نیست، اما عصر جدیدی از پژوهشها در روانشناسی و عصبپژوهیْ تصویری غنیتر از علل این امر به دست میدهد.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از کری آرنولد که پیش از این با عنوانِ «چرا خودآزاری؟» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را در اینجا بخوانید.
این آن چیزی است که من از نخستین باری که بدنم را زخمی کردم به یاد میآورم: دیوانه بودم. بهعنوان نویسنده، آرزومندم بتوانم منظورم را بهنحوی ادیبانهتر بیان کنم، برای مثال: «زخمها راهی در میان پوست من ایجاد کردند تا احساسات بتوانند بگریزند» یا شاید: «من از زخم استفاده کردم تا درد عاطفی را به درد جسمانی تبدیل کنم» یا حتی شاید: «من رنجم را بر روی پوست خود حک کردم، آشفتگی را با حروف درشت نگاشتم تا تمام جهان آن را مشاهده کند.»
فایل صوتی نوشتار «چرا خودآزاری؟» را گوش کنید.
محیط اطراف بیش از آنچه تصور میکنیم بر واکنشهای ذهنی ما اثر میگذارد
اگر نمیتوانید در جنگی پیروز شوید، میتوانید معنی پیروزی را تغییر دهید
حدوداً بیست سال از تشخیص بیماریام میگذرد، و من چیزهای بسیار زیادی آموختهام
شاید بتوانیم با چیزهای جدید سازگار شویم، اما چیزهای قدیمی را چطور فراموش کنیم؟