• چرا نگهداری از حیواناتِ خانگی اساساً غیراخلاقی است؟
در جهانی اخلاقی نه حیوان خانگی وجود دارد، نه آکواریوم و نه باغوحش
استاد حقوق دانشگاه راتگرز، گری فرانسیون، نظرات رادیکالی دربارۀ حقوق حیوانات دارد. او میگوید حقوق حیوانات تا حد زیادی بیمعنی شده است و این وضعیت ناشی از نظرات پیتر سینگر است که عموماً او را پدر جنبش حقوق حیوانات مینامند. سینگر استفادۀ انسان از حیوان را فینفسه رد نمیکند؛ او تنها به رنجکشیدن حیوان توجه میکند. اما بهعقیدۀ فرانسیون، وقتی دربارۀ حقوق حیوانات صحبت میکنیم، در درجۀ اول دربارۀ یک «حق» صحبت میکنیم: حقِ دارایی کسی نبودن. برایناساس، نگهداری، پرورش و حتی مهربانی با حیوانات نیز غیراخلاقی است.
• از پشت شیشه، غمانگیز است
زمانی آکواریم راهی برای تأمل دربارۀ شگفتیهای دریا بود اما اکنون به تجارتی ظالمانه تبدیل شده است
فیلیپ هنری گوس طبیعیدانی انگلیسی در سدۀ نوزدهم کتابی نوشت با عنوان «آکواریوم: پردهبرداری از شگفتیهای اعماق دریا». این کتاب جرقۀ ایجاد میلی جنونآمیز به داشتن آکواریومهای دریایی را زد. نیم قرن بعد، پسر گوس در خاطراتش نوشت: پدر من، به سبب محبوبیتی که کتابشهایش به دست آورد، مسؤول مستقیم فاجعهای بود که هرگز انتظارش را نمیکشید. این واقعیت سالها پیش از آنکه وفات کند، برای خودش به اندازۀ کافی محرز شده بود و ازاینرو در اندوهی بزرگ فرو رفت.
• رفتارهای ما با حیوانات گیجکننده و متعارضاند
چرا ما هنوز حیوانات را برای لذت و سرگرمی خودمان حبس میکنیم؟
چهل سال پیش، کارل ساگانِ ستارهشناس، کسی که مسئول تحقیقات برای پروژۀ هوش ماورای زمینی بود، بیان کرد که درست اینجا روی زمین، حیات هوشمند غیرانسانی وجود دارد. او پس از توصیف تواناییهایی شگرف میمونها در حل مشکلاتی که نیازمند تفکر انتزاعی است، این پرسش را مطرح کرد که: «چرا در سرتاسر جهان متمدن، درواقع در همۀ شهرهای اصلی، میمونها در قفساند؟» هارامب بهجای اینکه در جنگلهای افریقا پرسه بزند، در جایی زندانی بود که انتخابهای کمی برای فعالیت روزانه، خوردوخوراک، انتخاب شریک جنسی و تعامل اجتماعی با دیگر همنوعانش داشت. هارامب زندانیای بود که با او بهخوبی رفتار میکردند. کسی بود که هیچ جرمی مرتکب نشده بود.
• اگر شکارچیان طبیعی حیوانات را میکشند، چرا ما چنین نکنیم؟
الیزابت کولبرت معتقد است تغییرات اقلیمی، نشانهای است از تحولاتی بسیار بزرگتر
چرا باید انقراض یک گونه برای ما مهم باشد؟ وقتی جان خود انسانها در خطر است، اینهمه تلاش برای حفظ مثلاً یک گونۀ خاص وزغ چه اهمیتی دارد؟ الیزابت کولبرت این مسئله را با یک مثال توضیح میدهد: انقراض گونهها، مثل آتشزدن کتابخانههاست. هر گونهْ شیوههای منحصربهفرد خود را برای بقا دارد، شیوههایی که چه بسا برای حفظ جان خود ما حیاتی باشد. پس وقتی حذف شوند، توانایی بالقوۀ ما برای زندهماندن کاهش مییابد.
• آمیژه: خوکهایی با اندام انسان
روش جدید در تولید اندامهای انسانی، کِشت آنها در بدن حیوانات اهلی است
امتزاج انسان و حیوان از طریق تزریق سلولهای بنیادیِ انسان به جنینِ چند روزۀ حیوانات و سپس حمل این جنین در شکم حیوان ماده صورت میپذیرد. مؤسسۀ ملی سلامت در امریکا در سپتامبر ۲۰۱۵، اعلام کرد تا انجام بررسیهای دقیقتر در مورد پیامدهای علمی و اجتماعیِ پژوهشهایی که مستلزم اینگونه «آمیژه میان انسان و حیوان» هستند، از آنها پشتیبانی نمیکند. این مؤسسه دلیل نگرانی خود را چنین اعلام کرد: احتمال تغییر در «سطح شناختی» حیوانات در صورت امتزاج با سلولهای مغزی انسان.
• آیا با آمیژۀ انسان-خوک باید مثل یک «شخص» برخورد کرد؟
آمیژهها شاید بتوانند در درمان بیماریهای روانی مثل پارکینسون نیز به کار بسته شوند
وقتی از جایگاه اخلاقی آمیژهها مطمئن نیستیم، چطور باید به آنها واکنش نشان دهیم؟ در حال حاضر، آمیژههایی که در آزمایشگاه خلق میشوند در همان دوران جنینی نابود میشوند. ولی برای برداشت اندامها، آنها باید دوران جنینی را به پایان برسانند. در این هنگام، آیا آمیژههای حیوان-انسان حق اخلاقی برای تداوم حیات دارند؟ اگر هرگونه تردیدی دربارۀ توانمندیهای شناختی این شکل جدید از حیات داشته باشیم، باید تواناییهای آمیژه را بررسی کنیم.
• جهانِ گیاهخواران، رؤیای اقتصاد جهانی است
مهارنکردن علاقه به گوشت هزینههای هنگفتی بر اقتصاد جهانی تحمیل میکند
وقتی گیاهخواران سر میز شام دست رَد به مرغ مادربزرگ میزنند، بازپرسی میشوند. آنان استدلالهای زیادی برای نخوردن گوشت دارند. بسیاری از این استدلالها معروفاند؛ مثل تلاش برای آزاررسانیِ کمتر به حیوانات، سودرسانی به محیطزیست یا داشتن زندگی سالم. اما مارکو اسپرینگمن و جمعی از همکارانش در دانشگاه آکسفورد معتقدند که باید صرفۀ اقتصادی را هم به این فهرست بیفزاییم.