♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب این پرونده، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
• ناسازگاری خواب و سرمایهداری
خواب تغییرناپذیرترین وقفه در تاراج زمان به دست سرمایهداری است
کافئین خط قرمز طبیعی بدن را میشکند. این اخلال در کاهشِ طبیعیِ سرعت بدن، رایجترین تجربۀ روانگردانی در دنیا است. بدون کافئین بیشتر میخوابیم و خواب دشمن سرمایه است. خواب مسئلۀ نیاز انسان را مطرح و در زمان مداخله ایجاد میکند، پس چیزی نامتعارف و عجیب و غریب باقی میماند و محل بحران در جهان امروز است.
• هنرِ ژاپنیِ سختکوشی در خواب
ژاپنیها نمیخوابند. چرت هم نمیزنند. به گفتۀ یک استاد مطالعات ژاپن، «حاضرخوابی» میکنند
معروف است که ژاپنیها اصلاً نمیخوابند. خودشان هم خیلی به این مسئله اعتقاد دارند. ولی اگر چندوقتی را در ژاپن بگذرانید، مداوماً با آدمهایی روبهرو میشوید که در ایستگاه مترو، روی نیمکتهای خیابان، یا توی جلسه و سر کلاس، خیلی شیک و مجلسی خوابیدهاند. چطور فرهنگی که کمخوابی را ستایش میکند، اینقدر با خوابهای وسط روز راحت کنار میآید؟ مطالعهای جدید نشان میدهد «خواب» موضوع فرهنگی پیچیدهای است که در هر فرهنگ معانی و ایدئولوژیهای خاص خودش را دارد.
• بیدارماندن تا دو نصفهشب ایرادی ندارد
هیچی ارزشی در زود خوابیدن و زود بیدار شدن نیست
خیلی از ما در دوران نوجوانی یا در سالهای دانشجویی به دیرخوابیدن عادت میکنیم. خوابیدن بعد از دوی نیمهشب و تا لنگۀ ظهر در تختخواب بودن. بزرگترها هم مداوماً در گوشمان میخوانند که «سحرخیزباش تا کامرا باشی». دنیا به سحرخیزها روی خوش نشان میدهد و کسانی که تا ظهر میخوابند را تنبل و ناکارامد تلقی میکند. اما این حرف حداقل دربارۀ دستهای از دیرخوابها درست نیست، چون شاید ماجرا ریشه در بیولوژی آنها داشته باشد.
• آیا مدرنیته خوابمان را ربود؟
از الگوی خواب انسانهای شکارچی-گردآورنده چه میتوان آموخت؟
داستانی که مردم دوست دارند دربارۀ خواب بگویند این است: درگذشته، بیشتر میخوابیدیم. آن روزها چشمان ما با تاریک شدن هوا بسته میشد. بهجای خوابی طولانی و یکسره، در طول شب چند ساعتی بیدار میشدیم و در طول روز، چرت میزدیم. سپس مدرنیته همهچیز را خراب کرد. اما قضیه آنطور نیست که فکر میکنید.
• خستگی محصول دوران مدرن نیست
در تاریخ، بسیاری از دورهها «فرسایندهترین عصر» معرفی شدهاند
بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان معتقدند که گسترش خستگی از عواقبِ مدرنیته و چالشهای آن است. بسیاری از مردم هم بر این باورند که زندگی در گذشته سادهتر، آهستهتر و بهتر بوده است. آنا کاترینا شافنر در کتاب «تاریخچۀ خستگی» میگوید نهتنها سندرومهای خستگی مختص عصر حاضر نیست، بلکه بالعکس: خستگی و تأثیراتش از دوران باستان جزء دغدغههای متفکران بوده است. در تاریخ، بسیاری از دورهها «فرسایندهترین عصر» معرفی شدهاند.
• زوزههای شب
شب تعریفگریز اما وحشتزاست. این جستار سیری است در وحشت و لذات تاریکی
ضربالمثلی انگلیسی میگوید شب با خود حکمت میآورد. این را همهمان تجربه کردهایم. چیزی غنی و سرشار که فقط در میانههای شب میتوان احساسش کرد. وقتی بیخوابی به سرمان زده است و افکارمان با رؤیاها و ژرفاهای شب درآمیخته است. شب چیست؟ هر کس تجربۀ خاصی خود را از آن دارد. فیلیپ پتی در این جستار از شبِ شخص خودش میگوید. از هیولاها و فرشتههایش، از ترسها و شادیهایش، از یاد گذشته و راه آینده.