در گذشته پزشکان بیمارانشان را تشویق میکردند تا دربارۀ دردهایشان حرف بزنند. اما امروز فایدهای در گوشدادن به شکایتهای بیپایانِ بیمار نمییابند. پزشکیِ نوین ترجیح میدهد معاینه کند تا همدردی. مُسکّنها و داروهای بیهوشی بیمارِ حراف را به تکهگوشتی ساکت و رام تبدیل میکند که آمادۀ درمان یا جراحی است. اما از قرار معلوم، روایتهای درد همچون گذشته میان بیماران در جریان است. چه کسی به این روایتها گوش میدهد؟
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از جوئنا برک که پیش از این با عنوانِ «بیمار خوب، بیمار مرده است»، منتشر شده است. نوشتار این نسخه صوتی را در اینجا بخوانید.
امروزه دیگر کسی تصور نمیکند که تیرهای درد را خدایی خشمگین پرتاب میکند؛ بلکه خیلی قاطعانه باور دارند که دردْ ناشی از ورود میکروب یا ویروس است. هنگامی که قابلیتهای علم داروسازی برای ریشهکنکردن درد مزمن محدود بود، تحمل درد میتوانست همچون نوعی فضیلت تلقی شود؛ اما باوجود مسکنهای نیرومند، تحمل منفعلانۀ درد تبدیل به نوعی لجبازی میشود. از حیث جسمی، درد را دیگر «فرشتۀ نذیر» قلمداد نمیکنند؛ بلکه درعوض، درد نوعی «دشمن» است که باید با آن جنگید و شکستش داد و این وظیفۀ بیمار و طبیب است که با همۀ سلاحهای نیرومند خود به مصاف آن روند.
فایل صوتی نوشتار «بیمار خوب، بیمار مرده است» را گوش کنید.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد