همۀ ما تجربۀ سرهمبندیکردن بعضی کارها را داریم. مقاله یا گزارشی را بدون دقت کافی نوشته و تحویل دادهایم یا وظیفهای را که به ما سپردهاند ماستمالی کردهایم. اما به این فکر کنید اگر چنین رفتاری به عادتی عمومی تبدیل شود، با چگونه جامعهای روبهرو خواهیم شد. جیمز پالمر، نویسندهای انگلیسی که در پکن زندگی میکند، تصویری گویا و البته آشنا از چنین وضعی ترسیم میکند.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از جیمز پالمر که پیش از این با عنوانِ «چابودو! کار را راه بنداز» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را اینجا بخوانید.
دورانی که در چین داشتهام به من لذت و ارزش استادکاری را آموخته است، آن هم به این خاطر که استادکاری در اینجا متاعی کمیاب است. دیدن اینکه کسی کاری را استادانه انجام میدهد، نهفقط برای پاداش که برای اجرای درستِ خودِ کار، من را به هیجان میآورد؛ مهم نیست که آشپزی باشد، شمعسازی باشد و یا تعمیر دوچرخه. چند سال پیش که اسبابکشی کردم، با لذتی وصفناشدنی به تماشای سه مرد تَرکهای نشستم که آپارتمان من را در ده دقیقه جمع کردند، خیلی ساده میزها و مبلها را با تعادل کامل پشتشان گذاشتند و وسایل را طوری داخل ماشین کنار هم چیدند که فقط از پس یک استادِ بازیِ تتریس برمیآید. اما چنین صحنههایی موهبتهایی هستند غیرمعمول. (بعد از اینکه کارتِ ویزیتِ آن اساتیدِ اسبابکشی را گم کردم، در اسبابکشیِ بعدی کار را به گروهی سپردم که روی سه کلهپوک را سفید کرده بودند.) برعکس، طرز برخورد مرسوم چابودو است، یعنی «کارراهانداز». این عبارت بهطرز آزاردهندهای معمول است، عبارتی که به کاری که هفتاددرصدی انجام شده باشد گفته میشود، نقشهای که کشیده شده ولی هیچگاه کامل نشده است، مقیاسی که دقیق اندازه گرفته نشده یا پریزی که اندازهاش درست نیست.
فایل صوتی نوشتار «چابودو! کار را راه بنداز» را گوش کنید.
تدریس کامو در میانۀ ترس از «کار بیهوده و مأیوسکننده»
آیا کرونا رابطۀ ما با حیوانات را تغییر خواهد داد؟
اسکرینشاتها هم مایۀ شگفتی و هم مایۀ وحشت ما میشوند