ازدحام جمعیت ممکن است بسیار مرگبار باشد. همین مسئله، وظیفهای خطیر به دوش دانشمندانِ علوم رفتاری و اجتماعی گذاشته است: مطالعۀ نحوۀ ظهور و شیوههای کنترلِ نقاط ازدحام در جمعیت. اما آیا میتوان در چنین بلبشوهایی، به قواعد و قوانینی دست پیدا کرد؟
جانشینسردبیر سایت و فصلنامۀ ترجمان
8 دقیقه
کشتهشدنِ انبوهی از حجگزاران در حادثۀ منا، بار دیگر، چالشهای دشوارِ مدیریتِ جمعیتهای انبوهِ انسانی را در موقعیتهای مختلف نشان داد. این حادثه، البته اولین نمونه از چنین اتفاقاتی نبود، اگرچه یکی از فجیعترین حاثهها در سالهای اخیر بوده است. آنچه امروز باید به آن اندیشید این است که چطور میتوان جلوی تکرار چنین اتفاقات دردناکی را گرفت؟
یکی از اولین ازدحامهای مرگبارِ ثبتشده، در ۱۸۹۶ رخ داد. در مراسمِ تاجگذاری تزار نیکولاس دوم، در حومۀ شهر مسکو، هزار نفر جان خود را از دست دادند. دلیل ماجرا پخشِ شایعهای بود که میگفتند تغذیهفروشیهای موقتی که در مراسم برپا شده بود، به همه سوغاتی میدهند. در هندوستان، بارها و بارها در فرایند مناسک و مراسم مذهبی، مردم زیر دست و پا له شدهاند. کنسرتهای موسیقی در آمریکا، یا ورزشگاههای فوتبال در اروپا نیز مستثنا نبودهاند. یکی از تحقیقات آماری موجود میگوید بینِ سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۷، ۲۱۵ نمونه ازدحامِ منجر به مرگ در دنیا اتفاق افتاده است.
«ازدحام۱» پدیدهای شناختهشده در رشتۀ تحقیقاتی جدیدی است که آن را «کنترلِ شلوغی۲» نامیدهاند.
پدیدۀ ازدحام در کشورها و فرهنگهای مختلف، به دلایلِ متفاوت رخ میدهد. یکی از الگوها که غالباً در کشورهای غربی رخ میدهد، در ورزشگاهها، کنسرتهای موسیقی، یا فستیوالها و گردهمآییهای اجتماعی ایجاد میشود، اما در کشورهای غیرغربی، معمولاً این پدیده در گردهمآییهای بزرگ مذهبی اتفاق میافتد.
بعد از تکرار چندین بارۀ ازدحامهای مرگبار در مراسم سالانۀ هندوها و از دنیا رفتنِ چندصد نفر زیر دستوپای جمعیت، چند نفر از محققان هندی تلاش کردند تا مکانیزمِ این پدیدهها را مطالعه کنند.
ایلیاس۳ و همکارانش یکی از پیشروانهترین مقالهها را در مطالعۀ این پدیده نوشتند: «ازدحامهای انسانی در خلالِ مراسم مذهبی: مرور تطبیقیِ ظهورِ تودههای انبوه در هند۴» ایلیاس مینویسد برای اینکه پدیدۀ ازدحامهای منجر به آسیب یا مرگ رخ دهد، تراکم جمعیت باید تا حدِ مشخصی بالا برود. تحقیق آنها نشان داد «معمولاً وقتی تراکم جمعیت به بیش از ده نفر در هر متر مربع برسد»، امکانِ ظهور ازدحام بسیار بالاست. ایلیاس معتقد است در پدیدۀ ازدحام غالباً «ماشه را مسئلهای روانشناختی میچکاند؛ یک شایعه، فریاد، نالۀ دلخراش یا سُر خوردنِ کسی، این تکانه را القا میکند که خطری در کمین است. در موقعیتی که فضا تنگ و تراکم جمعیت بسیار بالاست، چنین تکانهای سریعاً موجب میشود افراد، بدونِ آنکه بفهمند آیا واقعاً خطری در میان است یا نه، احساس خطر و گیرافتادن در مخمصه میکنند. این احساس منجر به تلاشهای فردیِ آدمها برای خلاصی میشود. افراد شروع به دویدن، فرار کردن، یا فریاد زدن میکنند». این تلاشهای فردی، امکانِ هرگونه سازماندهی جمعی یا حرکتِ منسجمِ مدیریتی را خیلی زود از میان میبرد و در نتیجه همهچیز از کنترل خارج میشود.
جف وایز۵ نویسندۀ دیگری است که به این موضوع پرداخته است. او معتقد است ازدحامها دو تیپِ عمومی دارند. یک نوع از ازدحامها وقتی رخ میدهند که تودۀ مردم ناگهان با تغییرِ نیرویِ مثبت یا منفی روبرو شود. تغییرِ نیرویِ مثبت وقتی رخ میدهد که جمعیت در برخورد با یک مانع یا در اثرِ تنگ و بستهشدنِ مسیر متوقف شود. تغییرِ نیرویِ منفی، برعکس، وقتی رخ میدهد که فشارِ جمعیت راهی ناگهانی برای تخلیه پیدا کند، مثلاً دروازهای باز شود یا حصاری سوراخ شود.
نوعِ دومِ ازدحامها که میتوان آن را «ازدحامهای آشفته» نامید، وقتی اتفاق میافتد که دو تودۀ متراکم با هم برخورد کنند، یا در میانۀ یک تودۀ انبوه، بلوایی ناگهانی برپا شود. مشخصۀ نوع اول، حرکتِ همسان و همجهت انبوهِ جمعیت است، اما در نوع دوم، مسیرِ افراد همجهت نیست و در نتیجه اغتشاشِ ازدحام چند برابر میشود. هردوی این الگوها دارای قدرتهایی هولناکاند. در حالت عادی، اگر شش تا ده نفر، همجهت با هم فشار بیاورند، میتوانند نردۀ فولادیِ ضخیمی را بهراحتی کج کنند. بنابراین فشارِ جمعیت در مدلِ اول بسیار سهمگین است و به راحتی با فشار به قفسۀ سینۀ افراد، دندههایشان را خرد میکند، یا به دلیلِ ناتوانی در بازشدنِ شُشها هنگامِ دم، امکان تنفس را از آنها میگیرد و دچار خفگی میشوند. فرقی نمیکند چقدر قوی یا بلندقد یا عضلانی باشند. این فشار، در مدل دوم یعنی ازدحامهای آشفته، کمتر است. زیرا جهتِ متفاوتِ حرکتِ افراد، نیروها را خنثی میکند. اما اینجا مشکلِ مرگبارِ دیگری رخ میدهد: آشوب.
بگذارید مثالی بزنیم: فرض بگیرید شما در حال عبور از یک پیادهرو هستید. وقتی تراکم جمعیت خیلی کم باشد، شما با کمترین انحراف یا تغییر مسیر به چپ یا راست، به سمتِ هدفِ خود میروید. ولی وقتی تعداد آدمهایی که در جهت مخالف شما، یا همجهت با شما در حال عبورند، بالا و بالاتر برود، شما مجبور میشوید برای ادامۀ مسیر خود، مرتباً جا به جا شوید، گامی به چپ و راست بردارید، یا توقف کنید. طبقِ مطالعاتِ محققانی که روی مکانیزمهای سیالیت در تودهها کار میکنند، در درجهای از تراکم، شما دیگر نمیتوانید مسیر خودتان را انتخاب کنید، بلکه جمعیت شما را با خودش میبرد. در چنین وضعیتی، تلاش افراد برای ادامۀ مسیرِ تعیینشدهشان و ناتوانیِ آنها از این کار، منجر به آشوب میشود. در آشوبها، خیلی زود افراد تعادل خود را از دست داده و زمین میخورند، افراد بعدی بلافاصله روی آنها میافتند و در جمعیت، چالهای درست میشود که برگرداندنِ آن به حالت عادی ناممکن است. هلبینگ۶ میگوید وقتی تراکم جمعیت بین ۵ تا ده نفر در هر متر مربع باشد، امکانِ ازدحامِ آشوبناک وجود دارد. البته این تعداد به اندازۀ بدن و وزنِ افراد نیز وابسته است.
با این حال، حوادثِ ایام حج، یکی از پرقربانیترین مکانهای ازدحام در تاریخ بوده است. چنانکه در صد سال گذشته، نیمی از مرگبارترین ازدحامها در مِنا رخ داده است. بعد از حادثۀ سال ۲۰۰۶، مقامات سعودی راههای منتهی به رمی جمرات را یکطرفه کردند و برنامهریزیهایی برای برآورد تعداد واردین و زمانِ مقتضی برای خروج آنها از محوطه انجام دادند. راههای دسترسی را چند طبقه کردند و خروجیهای چندگانه و پیچیدهای برای مدیریت حرکت حجاج طراحی کردند. عربستان تلاش کرد با استخدام طراحانِ مختلف از سراسر جهان، بهترین حالت را اجرایی کند، اما مشکلِ بزرگِ طراحی سیستماتیک برای مدیریت چنین موقعیتهایی، «پیشبینیناپذیری» و «سیالیت» تودههای انسانی است. نمیتوان حدس زد اثرِ یک تغییر کوچک چقدر میتواند هولناک باشد. چنانکه دلیلِ فاجعۀ امسال، بستنِ یکی از راههای منتهی به جمرات اعلام شده است.
پل وارتهایمر۷ که یکی از شناختهشدهترین متخصصانِ «کنترل شلوغی» در جهان است، بر مبنای تحقیقاتِ خود، توصیههایی کرده است که هنگامِ گیرافتادن در یک ازدحام جمعیت، چطور خودتان را نجات دهید:
اولاً بلافاصله بعد از اینکه احساس کردید تراکم جمعیت دارد به حد خطرناکی میرسد، تلاش کنید تا از مرکزِ ازدحام فاصله بگیرید، نگذارید دیر شود. تصمیمگیری دربارۀ این کار گاهی بسیار دشوار است. چون ممکن است شما مدتها منتظر مانده باشید تا به نقطۀ دلخواه خود برسید.
اما اگر نتوانستید فاصله بگیرید و در مخصمه افتادید، راهکارهای زیر را رعایت کنید:
۱- گامهای خود را استوار کنید و اجازه ندهید سُر بخورید.
۲- انرژیتان را حفظ کنید. تلاشِ بیهوده نکنید تا جمعیت را بشکافید یا فرار کنید یا داد و فریاد به راه بیاندازید. فریادزدن معمولاً جریان امور را وخیمتر میکند.
۳- دستهایتان را جلوی سینهتان مشت کنید. سینهتان را بدونِ حفاظ به پشتِ نفر جلویی نچسبانید. دستها اجازه میدهند تا در صورت افزایش فشارِ جمعیت، راهی برای تنفس داشته باشید.
۴- اگر در تاریکی هستید، خود را به موج جمعیت بسپارید.
۵- اگر در کنارتان کسی روی زمین افتاد، بلافاصله کمک کنید تا از جایش بلند شود، زیرا بسیار محتمل است که بعد از او، خودِ شما سرنگون شوید.
• این گزارش برگرفته از منابع پایین است:
پینوشتها:
[۱] stampede
[۲] Crowd control
[۳] Faisel T. Illiyas
[۴] Human stampedes during religious festivals: A comparative review of mass gathering emergencies in India, Available in: http://sciencedirect.com/science/article/pii/S2212420913000459?np=y
[۵] Jeff Wise
[۶] Helbing
[۷] Paul Wertheimer
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد