گزیدههای دنیای دیجیتال در سالی که گذشت
این روزها، فناوری فقط یک ویژگی ثابت دارد و آن هم تغییر بیوقفه است. هر نرمافزاری که به بازار میآید بساط پرقدرت آن نسخۀ قدیمی را بر هم میزند. اما تنها ارمغان این فناوریها تازگیشان نیست. آنها، بهطرز متناقضی، هم کارآییمان را ارتقا دادهاند و هم حواسمان را پرتتر کردهاند. شبکههای اجتماعی درعینحال که ارتباطمان را با دوستان و خانواده افزایش داده، کاری کرده که از همیشه تنهاتر شدهایم. عجولتر از هر وقت دیگریم و بیشتر از هر زمانی وقت تلف میکنیم. چگونه، بیآنکه در سیل تکنولوژیها غرق شویم، پابهپایشان پیش برویم و جا نمانیم؟
4 دقیقه
♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
یک روز گوشیات را نگاه نکن
• چرا اغلب احساس میکنیم در حال «از دست دادن» فرصتها هستیم؟
«ترسِ از دست دادن»، شبکههای اجتماعی و زندگی واقعیمان را به یک اندازه تسخیر کرده است
دایرههای قرمز رنگی که رویشان اعدادی نوشته شده و کنار برنامکهای مختلف گوشی همراهمان ظاهر شدهاند؛ فرشتههای عذابی که یک دم از روی شانهمان پر نمیزنند. آنقدر وسواس انگشتزدن روی آنها گرفتارمان کرده که حتی در خوابهایمان میبینیمشان. چرا اعلانهای شبکههای اجتماعی یا زنگ یک پیامک یا تماس جدید اینقدر برایمان مهم شده؟ نگرانی برای ازدستدادن خبرها در روزگار شبکههای اجتماعی چنان بالا گرفته است که حالا نامی برای خودش دارد: فومو یا «ترس ازدستدادن».
پنجرۀ
• اسکرول بیانتها: زندگی در زمانۀ اینستاگرام
اینستاگرام یکی از شلوغترین جاهای دنیاست، ولی هیچجا به آن اندازه احساس تنهایی نمیکنید
توییتر عصبی و سیاسی و پر از فحاشی است، اینستاگرام زیبا و آرام و رنگارنگ. گاهی بستن توییتر و بازکردن اینستاگرام، مثل این است که از زیر آفتاب سوزان تابستان، ناگهان پا بگذارید به خنکای خوشایند بهار. اگرچه در اینستاگرام دعوا کم است، اما فرقهها فراوانند: فرقۀ بدنسازها با شکمهای شش تکهشان، فرقۀ شیرینیپزها با کیکها و نانهایشان، فرقۀ مدلها، سلبریتیپرستها، کتابدوستها و غیره. و بالای سر همۀ آنها، هوش مصنوعیِ ترسناکی که همهجا تعقیبتان میکند. دینا تورتوریچی دربارۀ زندگی در اینستاگرام نوشته است.
دستاورد برهمزننده
• تکنولوژی یک معنا دارد: تخریب خلاقانۀ جهان
هر آنچه استوار است دود میشود و به هوا میرود؛ این راز سیلیکون ولی است
در چند سال اخیر، معنای واقعی تکنولوژی را لمس کردهایم: تا میآییم به یک سختافزار یا نرمافزار عادت کنیم، محصولی جدید به بازار میآید و همۀ رقبا را از میدان به در میکند. دودشدن چیزهای استوار هیجان دارد. مثل وقتی که یک سیستمِ جدید نهتنها بساط شرکتی باسابقه و استخواندار را درهم میپیچد، بلکه ساختارهای قدیمی جهان را زیرورو میکند. اما چرخۀ «برهمزدن» و تخریبِ دستاوردهای قبلی تا چه زمانی پابرجا میماند؟ به عبارت دیگر، تکنولوژیهای سیلیکونولی تا کجا همراه ما خواهند ماند؟
غیبگوی واقعیت مجازی
• در سیلیکونولی، او تنها کسی است که هنوز چیزی به نام وجدان دارد
در بحبوحۀ این زمانۀ پُرآشوب، ترسهای جران لانییِر بیش از همیشه ضرورت پیدا کرده است
اگر یکبار جِران لانییِر را ببینید، برای همیشه در یادتان خواهد ماند. مردی با چشمان آبی، موهای بسیاربلند بافتهشدهای که دور و برش ریخته، ریش بزی تُنُکی که زیر چانهاش پایین آمده و هیکلی بسیار فربه. اما فقط ظاهر او نیست که عجیب است، در واقع همهچیزش، از داستان زندگیاش، تا عقاید و علایق و رفتارهایش عجیب و سردرگمکننده است. او را پدر واقعیت مجازی میدانند؛ دانشمندی که از اولین روزها در این صنعت حضور داشته، و بااینحال، امروزه یکی از سرسختترین منتقدان سیلیکونولی به شمار میرود.
تاریخچهای برای به اتمام رساندنِ کارها
• راهی برای خلاصشدن از دست کارهای تلنبارشده
چگونه بهرهوریِ شخصی میخواست کارکردن ما را متحول کند، و موفق نشد
حجم زیادی از مغز ما را غالباً کارهای انجامنشدهای اشغال میکنند که گویا طلسم شدهاند. رئیس میآید بالاسر آدم و یکریز گلایه میکند که «دست بجنبان! چرا اینهمه کار تلنبارشده داری؟». گرچه آنها توقع دارند بهرهوری زیردستهایشان بیشتر و بیشتر شود، ولی درعینحال هیچ پیشنهادی برای درستشدن اوضاع ندارند. البته کارمندان هم از پیشنهاد خوششان نمیآید و میخواهند کارهای پراکنده و شلخته را، بهسبک ناموفق خودشان، سامان بدهند. این درگیری دائمی بین کارمند و سازمان را چگونه میتوان حل کرد؟
ما در روزگاری زندگی میکنیم که همه چیز کیفیتی ساختگی به خود میگیرد
هرگز قدرت پیشبینیهای خوب را دستکم نگیرید
فکتها مردهاند و عصر حکمرانی وایبها فرا رسیده است
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.