گزیدههای فلسفه در سالی که گذشت
اما هایدگر، وقتی اسم ویتگنشتاین در میان کلاس درس آمد، دربارهاش گفت: «او مثل کسی است که میخواهد از این اتاق فرار کند، ولی در باز آن را نمیبیند». از آن سو، تنها باری که ویتگنشتاین از هایدگر نام برد، چنین گفت «میفهمم منظور او از وجود و نگرانی چیست». این درحالی بود که فلسفهورزیهای هایدگر در چشم فیلسوفان تحلیلی آن زمان بیشتر شبیه شوخیهایی پراکنده و بیمزه بود. آیا میتوان فهمید هایدگر و دیگر فیلسوفان قارهای چه میگویند؟ چرا زبان آنها اینقدر مغلق و پیچیده است؟
2 دقیقه
►
برای مطالعۀ هر یک از مطالب،
بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
►
فراموشی هستی
• مارتین هایدگر میپرسید: چطور میتوان در جهان سکونت کرد؟
هایدگر معتقد بود در برابر سیل بیامان تکنولوژی تنها خدایی میتواند ما را نجات دهد
هایدگر را در کنار ویتگنشتاین از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم دانستهاند. هایدگر زادۀ منطقۀ روستایی «جنگل سیاه» در آلمان بود و تا انتهای عمر دلبستگی شدیدی به زادگاه خود داشت. برخلاف زندگی نسبتاً بیماجرای این فیلسوف آلمانی، که جز همکاری رسواییآمیز او با نازیها، داستانی برای تعریفکردن ندارد، راه طولانی تفکر او، بسیار رنگارنگ و غنی است. مسیری که از مسیحیت آغاز شد، به بیخانمانی و فناوری اندیشید، به یونان باستان هجرت کرد و در آخرین سرمنزل خود در آیین دائو سکونت گزید.
باور نکن
• باورهای اشتباه ما به کسی مربوط نیست؟
مجموعه یادداشتهایی دربارۀ اخلاق باور
«آیا نظر هر کسی محترم است؟» حتی آنهایی که باورهایشان را دلبخواهی پذیرفتهاند و برایش بهدنبال هیچ استدلال موجهی نگشتهاند؟ برخی میگویند اینکه «هر کسی حق دارد نظری داشته باشد و آن را اظهار کند» معنایش این است که هر نظری محترم است. اما گروهی دیگرمعتقدند، باورهای ما بیچونوچرا محترم نیستند و احترام شرط و شروطی دارد. چگونه میشود به نتیجۀ قانعکنندهای رسید؟
عصر جادوگران
• انسانبودن یعنی بیماربودن: سرگذشت فکری چهار فیلسوف دورانساز
کاسیرر، هایدگر، ویتگنشتاین و بنیامین چگونه از قرن بیستم پرده برداشتند؟
کاسیرر در نامهای به همسرش در ۱۹۲۷ نوشت: «من میتوانم بی هیچ مشکلی، آنچه را که لازم میدانم، بیان کنم». این کاری نبود که دیگر فلاسفۀ بزرگ قرن بیستم بتوانند انجام دهند. دیگران گویا به تاریکی سفر کرده بودند و شبح نیستی را به چشم دیده بودند: بنیامین خودکشی کرد، تندخویی ویتگنشتاین کار دستش داد، و هایدگر درنهایت دچار فروپاشی روانی شد. برخلاف همۀ اینها، کاسیرر میلی افراطی به تعادل زندگی داشت. اما آیلنبرگ این چهار فیلسوف را در عصر جادوگران کنار هم نشانده و برایشان سرگذشتی فکری و خواندنی نوشته است.
چارلز تیلور شعر و موسیقی را عناصر نجاتبخش دوران افسونزدایی میداند
او چیزی از خواهرم نمیدانست، خوبیاش همین بود
کتابی جدید، تاریخ ایدۀ خودآفرینی را در کنار تغییرات مذهبی بررسی میکند
نظریۀ «انفجار هوش» بر مبنای درک نادرستی از هوش به وجود آمده است