نوشتار

زنان و جهاد در داعش

زنان و شهروندان غربی که به صفوف جهادگرایان می‌پیوندند، کیستند؟

زنان و جهاد در داعش

داعش زمینه‌های تازه‌ای در جهادگرایی اسلامی را باز کرده است که پیش از آن سابقه نداشته است. یکی از آن‌ها، جذبِ شهروندانِ زن کشورهای اروپایی است. کیارا پلگرینو، نویسندۀ این یادداشت، که سال گذشته دکترای خود را در علوم قرآنی گرفته است، دربارۀ انگیزه‌های این زنان توضیح می‌دهد.

اُیسیس — در عصر جهاد جهانی، تعداد مسلمانان غربی‌ای که وطن خود را ترک می‌کنند تا به جنبش دولت اسلامی [داعش] بپیوندند روز به روز بیشتر می‌شود. طبق برخی ارزیابی‌های اخیر، خلیفه تا امروز، بیست‌هزار پیکارجویِ خارجی جذب کرده‌است که بیش از ۵۵۰ نفرشان زنان غربی هستند. این عدد‌ها از یک سو جاذبۀ بی‌سابقۀ پرچم سیاه داعش را نشان می‌دهد و از سویی دیگر کارایی تبلیغات اینترنتی را آشکار می‌کند که به دستِ جریان‌های مطبوعاتی خلیفه اداره می‌شوند. تاکنون هیچ‌یک از گروه‌های جهادی، حتی القاعده در افغانستان، نتوانسته‌اند این تعداد داوطلب را جذب و بسیج کنند.

به همین دلیل، اخیراً بعضی از مؤسسات معتبر تحقیقاتی، مثلِ «مرکز بین‌المللی مطالعات افراطی‌گری۱» در کالج سلطنتی لندن و «مرکز مطالعات امنیت و تروریسم۲» در دانشگاه ماساچوست، تحقیق دربارۀ زنان نوجهادگرا را در دستور کار خود قرار داده‌اند.
این پیکارجویانِ جدید که به دولت اسلامی مهاجرت می‌کنند، خود را مهاجر می‌خوانند و مدعی‌اند راه زنانی را دنبال می‌کنند که در صدر اسلام، همراه پیامبر و یارانش، از مکه‌ به مدینه مهاجرت کردند، یا راه کسانی که در جنگ‌های اولیۀ پیامبر به دفاع از او برخاستند. اما این شهروندان غربی که قصد دارند به صفوف جهادگرایان بپیوندند کیستند؟ این روز‌ها هم‌زمان با سخنان دیوانه‌وار ماریا جیولیا سرجیو (فاطیما)، جهادگرای ایتالیایی که به سوریه فرار کرده، و ازدواج امیرا عباسی۳، (دانشجوی اهل اتیوپی و ساکن انگلستان که چندی پیش بریتانیا را برای پیوستن به داعش ترک کرد) با المیر عبدالله (از معروف‌ترین جهادگرایان دولت اسلامی) این موضوع در مرکز توجه قرار گرفته‌است.

ارایۀ شرح‌حالی کلی از زندگی آن‌ها کاری دشوار، و شناخت دلایلشان برای پیوستن به جهادگرایی پیکارجویانه کاری دشوار‌تر است. همانطور که آنیتا پرشین۴ در مقاله‌اش که در مجلۀ دورنمای تروریسم۵ چاپ شده اشاره می‌کند، زنان جنگجوی خارجی یا «مهاجرات»، اغلب زنان جوانی هستند که بین ۱۶ تا ۲۴ سال سن دارند و دختران نسل دوم یا سوم از مهاجران مسلمان‌اند، و در برخی موارد نادر‌تر، جوانان نوکیش نیز در بین آن‌ها یافت می‌شود. به طور کلی آن‌ها مردمانی از طبقۀ فرهیخته و ثروتمند هستند و در خانواده‌هایی بزرگ شده‌اند که به هیچ وجه در مظان اتهام نبوده‌اند.

طبق این تحقیق، آتشِ شوقِ این زنان برای عضویت در داعش، با ترکیبی از چند عامل شعله می‌کشد. گمان می‌رود میلِ به شکوفاییِ شخصی و احساس شرکت در یک پروژه، میل به جنگیدن برای یک جنبش، و در ‌‌نهایت میل به برانداختن نظام غربی که آن را مسبب شر می‌دانند، انگیزۀ مذهبی را که همواره حاضر اما در ذات خود ناکافی ‌است، تقویت می‌کند و همین، علتِ اصلی این تصمیم است. برای برخی از زنان، دعوت خلیفه از مسلمانان جهان برای همکاری در شکل‌دادن خلافت جدید نقشی اساسی داشت؛ برای دیگران دولت اسلامی به معنای عدالت بود، مکانی امن که در آن می‌توانستند آزادانه و بدون اینکه هدف محدودیت‌های دولت‌های غربی باشند، به اجرای آیین و دین خود مشغول شوند. اما در برخی از نمونه‌ها عاملی بشردوستانه دخیل بوده‌است.

مهاجرات که به‌واسطۀ همذات‌پنداری عمیق با آسیب‌دیدگان سوری و عراقی به درد آمده بودند و از سیاست‌های خارجی کشورهای مبداءِ خود، در رابطه با خاورمیانه بیزار بودند، امید داشتند که با این حرکت بتوانند در صحنۀ نبرد به همنوعانشان یاری برسانند. دولت اسلامی برای نوجوانان نیز جذابیت بسیار دارد، افرادی که اغلب ناراضی‌اند و به دنبال زندگی‌ جایگزینی می‌گردند و به خود اجازه می‌دهند که مفتون دلربایی آن پرچم سیاه شوند، آن هم با این توهم که شرکت در پروژۀ ساخت دولت اسلامی و ایدئولوژی آن، حسی از تعلق را برایشان تضمین کرده و ایده‎‌آلی را برایشان می‌سازد که ارزش جنگیدن دارد.

اینترنت عرصه‌ای است که در آن مأموران سربازگیری، با توجه به مخاطبان خود که سربازان بالقوۀ غربی هستند، به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی تبلیغ می‌کنند. به نظر می‌رسد تریبون منتخب آن‌ها توئیتر باشد زیرا به بهترین شکل به کاربران امکان می‌دهد تا هویت خود را مخفی کرده و به راحتی اکانت‌های جدید باز کنند. بعلاوه اکانت‌های توئیتر را می‌توان از فیس‌بوک، اینستاگرام، کیک۶، واتزآپ، یوتوب، شوراسپات۷ و تامبلر۸ دنبال کرد.

دولت اسلامی پشتیبانی عملیاتی سربازان جدید خود را از‌‌ همان آغاز عضویت تضمین می‌کند: تونل‌های مخفی برای کسانی که قصد دارند اطلاعات ضروری جمع‌آوری کنند، مشاورۀ قانونی برای حل مشکلات اداری در مرز‌ها، و فهرستی از افرادی که در بدو ورود باید با آن‌ها ملاقات کنند. بعد از رسیدن به محل مورد نظر، به هرکدام از زنان مهاجر یک خانه، مقداری پول برای امرار معاش و یک شوهرِ جهادگر داده می‌شود. توقّعات بالایی که این زنان را به مهاجرت وا می‌دارد برآورده نمی‌شود و بیشترشان ناامید و مأیوس می‌شوند. آن‌ها به این امید مهاجرت می‌کنند که در جبهه‌های نبرد مبارزه کرده و شهید شوند، اما داعش در حال حاضر چنین نقشی برای زنان قائل نیست و به آن‌ها اجازۀ مبارزه نمی‌دهد. همان‌طور که در بیانیۀ دولت اسلامی در ژانویۀ ۲۰۱۵ آمده‌است، وظیفۀ زنان در داعش زادن و پرورش نسلی جدید از جهادگرایان است که باید بیاموزند در راه خدا بجنگند.

بنابراین طبق این مطالعه و دیگر مطالعاتِ جامعه‌شناسانه، تصمیم برای شرکت در جهاد اصولاً دلایل اجتماعی، و نهایتاً روان‌شناختی دارد. اما این دلایل برای توجیه روند افراطی‌گری کافی به نظر نمی‌رسد. هرچند مطالعات جامعه‌شناختی با بررسی زندگی نوجهادگرایان، این پدیده را شرح می‌دهد، اما در تبیین بُعدِ مذهبی انتخاب آن‌ها موفق نیست.

در واقع انتخاب جهادگرایی، به طور ضمنی یعنی سرسپردگی به پروژۀ دولت اسلامی، سرسپردگی به جهاد در راه خدا، ایمان به پاداش بهشت که در قرآن به شهیدان وعده داده شده‌است، تعهد به مبارزه برای اجرای شریعت در تمام جهان اسلام و تعهد به مسلمان کردن یا کشتن کافران. توجیه این انتخاب‌ها بدون در نظر داشتن شکلی از جستجوی ذاتِ مطلق دشوار می‌نُماید، هرچند این جستجو در مسیری اشتباه و تحریف‌شده باشد.


پی‌نوشت‌ها:
[۱] International Center for the Study of radicalization
[۲] Center for Terrorism and Security Studies
[۳] Amira Abase
[۴] Anita Peresin
[۵] Perspectives on Terrorism
[۶] Kik
[۷] Surespot
[۸] Tumblr

مرتبط

چرا قوانین بین‌المللی علیه نسل‌کشی در جلوگیری از تکرار این جنایت ناتوان بوده‌اند؟

چرا قوانین بین‌المللی علیه نسل‌کشی در جلوگیری از تکرار این جنایت ناتوان بوده‌اند؟

کنوانسیون نسل‌کشی گویا طوری طراحی شده است که فقط هولوکاست را مصداق این جنایت بداند

چطور آمریکا اقتصاد بین‌الملل را به سلاح تبدیل کرد؟

چطور آمریکا اقتصاد بین‌الملل را به سلاح تبدیل کرد؟

آمریکا بعد از یازده سپتامبر خط قرمزی را شکست که دنیا را به جای متفاوتی تبدیل کرد

آن‌قدر کشته‌ایم که اگر دست از کشتن برداریم، نابود می‌شویم

آن‌قدر کشته‌ایم که اگر دست از کشتن برداریم، نابود می‌شویم

چطور جامعۀ اسرائیل با جنایت‌های ارتش خود در غزه و لبنان کنار می‌آید؟

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

سام

۰۵:۰۶ ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
0

چه نوشته ي ضعيفي بود

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0