مجموعه یادداشتهایی دربارۀ کلیشۀ اضافهوزن
سرنوشت بعضیها با چاقبودن گره خورده. اصلاً انگار روی پیشانیشان نوشته شده «محکوم به اضافهوزن». هرچند کمتر از لاغرها غذا میخورند و بیشتر از آنها ورزش میکنند، آخر ماه که میروند روی ترازو، باز هم بازندهاند. اما افراد همیشه بهایناندازه از چاقی وحشت نداشتند. یکیدو قرن پیش، چاقی نشانۀ اشرافیت و رفاه طبقۀ متوسط بود. بعدتر، که درآمدها قدری بالا رفت و غذاهای چرب را میشد ارزانتر از هر زمان دیگر خرید، چاقی تبدیل شد به یک بیماریِ همهگیر. وقتش رسید که صنعت مد و لباس وارد صحنه شود و از چاقیهراسی سود ببرد. حالا واقعاً چاقی، آنقدری که میگویند، بد است؟
4 دقیقه
♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب پرونده، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
• وزن من ۲۰۸ کیلوگرم است
وقتی غولترین آدمی هستی که اطرافیانت در عمرشان دیدهاند
وقتی در مترو ایستادهایم و میلۀ بالای سرمان را چسبیدهایم، افکار رنگ و وارنگ از ذهنمان میگذرد. اینکه کاش صندلیای برای نشستن بود، کاش زودتر میرسیدیم یا نگرانی بابت اینکه کسی روی کفشِ گرانقیمتمان پا بگذارد یا لباسمان چروک شود. اما تامی تاملینسون، روزنامهنگار آمریکایی، فقط به چیزی غریب فکر میکرد: اگر تعادلم را از دست بدهم و روی کس دیگری بیفتم، زنده خواهد ماند؟
• چاقبودن عادی است، به همین دلیل نمیخواهیم چاق باشیم
آرمانشهرگرایی، پزشکی و صنعت مدرن دست به دست هم دادهاند تا فهم ما از چاقی تغییر کند
چرا از آدمهای چاق منزجریم؟ شاید دلیل این حس ناخوشایند، تلاشهای شکستخوردۀ خودمان برای رسیدن به بدنی باریک و خوشاندام باشد. چاقها ما را یادِ زشتیهای بدن خودمان میاندازند. اما اگر از منظری تاریخی نگاه کنیم، ماجرا پیچیدهتر میشود. کریستوفر فورث در کتاب جدیدی که دربارۀ تاریخ فرهنگی چاقی نوشته است، میگوید اگر میخواهیم تنفر امروزمان از چاقی را درک کنیم، باید به دهۀ ۱۹۲۰ برگردیم. به سالهایی که کارخانۀ اتومبیلسازی فورد تازه کار خود را شروع کرده بود.
• هشدار: من از واژۀ «چاق» استفاده میکنم
آدمهای زشت و چاق، در بدنهایی به دنیا آمدهاند که از همان روز تولد، حکم محکومیت آنها را صادر کرده است
تحقیقات نشان میدهد نیمی از دخترانِ سه تا ششساله، نگران چاقشدناند. مدیریت و کنترلِ بدن امروزه به یکی از دغدغههای همهگیر ما تبدیل شده است؛ زیرا کمال بدنْ کمال روح هم تلقی میشود و برعکس، شکمهای برآمده، نمادِ روحِ وارفته و ضعیفِ آدمهای چاق است. لایونل شریور، رماننویسِ امریکایی میگوید این رابطه چنان بدیهی شده است که حتی در رمانها معمولاً چاقها شخصیتهای دلچسبی نیستند. آیا میشود کاری بهنفع چاقها کرد؟
• چربیهراسی حاصل مد است، نه یافتههای پزشکی
مروری بر کتاب زندگی پنهان چربی که تلفیقی از علم و توصیههای عامیانه برای رژیم لاغری است
«تناقض چاقی» مفهومی است برای مبارزه علیه این تصور بسیار جاافتاده که هرکس چاق باشد حتماً عیب و ایرادی در سلامتیاش وجود دارد. این در حالی است که میزان حجم چربی در بدن مقولهای پیچیده است که به مسائل گوناگونی ربط دارد. خلاصه اینکه کاملاً ممکن است که کسی هم چاق و هم سالم باشد. اما، حتی با دانستن این مسئله، کنارآمدن با چربیهایی که دور کمرمان جا خوش کردهاند آسان نیست.
• فقط سالاد، لطفاً
ازآنجاکه سالادْ غذایی سالم، رژیمی و سبک است، آن را با زنان مرتبط میدانند
لاغربودن زنان را از نوجوانی بهسمت غذاهای سبُک سوق میدهد. به همین دلیل خیلیها سالاد را بهعنوان نوعی خوراک رژیمی و سبک، غذایی زنانه بهحساب میآورند. زمانی سالادْ خوراکی برای طبقۀ مرفه بود. زیرا مواد لازمِ آن معمولاً گران و فاسدشدنی بودند. اما امروزه خوردن سالاد فراگیر شده و، افزونبرآن، دستمایهای شده است برای تظاهر به اینکه من به سلامتیام اهمیت میدهم. جایگرفتن هر غذایی در طبقۀ سالادها کافی است برای اینکه مردم فکر کنند مغذی است.
• هرچقدر دوست دارید هلههوله بخورید
آنتونی وارنر، در حال انجام مأموریت است: مقابله با «حقیقتهای بدیل» دربارۀ هوسها و افسانههای تغذیه
رژیم سبزیجات، رژیم مایعات، رژیم کمکالری و دهها رژیم دیگر به امید لاغری و سمزدایی از بدن یا هوسهایی مشابه. اطراف ما پر است از کسانی که به امید زندگی سالمتر و عمر طولانیتر خودشان را مدام به زحمت و مشقت میاندازند. واقعاً اینهمه اعتقاد راسخ از کجا آمده است؟ آیا اصلاً این رژیمها مبنای علمی دارند؟ یا فقط افرادی آن را تجربه کردهاند و به خورد ما دادهاند؟ آنتونی وارنر، که در فضای مجازی به او «آشپز عصبانی» میگویند، کتابی برعلیه این مُدهای غذایی نوشته است.
► پروندههای مرتبط:
• پرونده: غذاها فقط برای خوردن پخته نمیشوند
• شیرینی و قدرت
جوایز معتبر در حوزۀ اقتصاد بین چند مؤسسه متمرکز شدهاند، چرا؟
با پذیرش و درک بهتر شانس، میتوانیم در جریان زندگی همزیستی بهتری داشته باشیم
همه نگران اقتدارگرایی روبهشد راستگرایان در جهان سیاستاند، اما شاید خطر اصلی جای دیگری باشد