فالگیرها میگویند با نگاهکردن به دستِ آدمها میشود سرنوشتِ آنها را خواند. گویی تمام گذشته و آیندۀ فرد در دستش هویدا میشود. اما هماهنگیِ فرد و دستانش ممکن است از میان برود. در اینطور مواقع فرد احساس میکند دستش دیگر از او اطاعت نمیکند و حیاتِ مستقلی را پیش گرفته است. روانپزشکان نام این احساس را سندروم «دست بیگانه» گذاشتهاند. آیا دستهای ما هم که هر روز عطشِ وحشیانهتری به اسکرول پیدا میکنند دارند از ما بیگانه میشوند؟
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از داریان لیدر که پیش از این با عنوانِ «فناوری چگونه دستهای ما را تغییر میدهد؟»، منتشر شده است. نوشتار این نسخه صوتی را در اینجا بخوانید.
ما همیشه دستهایمان را مشغول نگه داشتهایم، این چیز جدیدی نیست. از دوران بافندگی گرفته تا ریسندگی و تبادل پیامک، دستهای انسان همیشه مشغول بوده است. اگر والدین زمانی مشغول بافندگی و ورقزدنِ روزنامه بودهاند، اکنون مشغول انگشتزدن به صفحهنمایش گوشیها و وبگردی هستند. وقتی به اهمیت مشغولنگهداشتنِ دستها پی بردیم، میتوانیم به علتهای این ضرورت عجیب نیز بیندیشیم. خطرات دستهای بیکار چیست؟ فعالیت بیوقفۀ دستها واقعاً چه کارکردی دارد؟ حالتهای اضطراب، تندمزاجی و حتی درماندگیای که تجربه میکنیم، نشان میدهد که مشغولنگهداشتن دستها از سر هوس و تنآسایی نیست؛ بلکه حکایت از چیزی در دلِ زندگی جسمانی ما دارد.
فایل صوتی نوشتار «فناوری چگونه دستهای ما را تغییر میدهد؟» را گوش کنید.
اِد سایمون از ما میخواهد تا در تعریفمان از سبکِ خوب تجدیدنظر کنیم
تاریخ رسانههای جمعی راهحلهایی پیش پای ما میگذارد
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
چه شد که تریاک به سلاح امپراتوریها علیه یکدیگر بدل شد؟