دوم ماهِ مه سال ۲۰۱۱، باراک اوباما رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، ناگهان روی پردۀ تلویزیون حاضر شد و گفت آمریکا طی یک عملیات شبانه، موفق به کشتن اسامه بنلادن در پاکستان شده است. این شوک خبری در تمام جهان طنینانداز شد. اما داخل کاخ سفید خیلیها از این سخنرانی ناخشنود بودند. زیرا طبقِ اولین توافقها قرار بود داستان به گونۀ دیگری به گوش مردم جهان برسد و حالا، اوضاع بدجوری به هم ریخته بود.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از سیمور هرش که پیش از این با عنوانِ «قتل اسامه بنلادن»، منتشر شده است. نوشتار این نسخه صوتی را در اینجا بخوانید.
سخنرانی اوباما با عجله سرهمبندی شد. مشاوران رئیسجمهور، آن سخنرانی را سندی سیاسی میدیدند، نه پیامی که باید مسیر اداری امنیت ملی را بگذراند تا اجازۀ پخش بگیرد. این سلسله گفتههای خودخواهانه و نادقیق در هفتههای پس از ماجرا آشوب بهپا کرد. اوباما گفت که دولت او در آگوست گذشته از طریق «سرنخی احتمالی» کشف کرده بود بنلادن در پاکستان است. بهنظر بسیاری از دستاندرکاران سیا، این گفته بهمعنای واقعهای خاص، مثلاً یک خبرچین بود. همین حرف به خَلق داستان پوششی جدیدی منجر شد که ادعا میکرد تحلیلگرانِ باهوش سیا پرده از شبکهای از قاصدان برداشتهاند که جریان مُدام دستورات عملیاتی بنلادن به القاعده را مدیریت میکرده است. همچنین اوباما بهخاطر اجتناب از تلفات غیرنظامیان، از «تیم کوچکی از امریکاییها» تشکر کرد و گفت: «پس از تبادل آتش، آنها اسامه بنلادن را کشتند و جسدش را در اختیار گرفتند.» اکنون باید دو مورد از جزئیات اضافی به داستان پوششی افزوده میشد: توصیف تبادل آتشی که هرگز رخ نداده بود و داستانِ اینکه جسد چه شد.
فایل صوتی نوشتار «قتل اسامه بنلادن» را گوش کنید.
اِد سایمون از ما میخواهد تا در تعریفمان از سبکِ خوب تجدیدنظر کنیم
تاریخ رسانههای جمعی راهحلهایی پیش پای ما میگذارد
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
چه شد که تریاک به سلاح امپراتوریها علیه یکدیگر بدل شد؟