هر جامعهای مداوماً با تاریخ خود در حال رفت و برگشت است. اوضاع امروز را با گذشته مقایسه میکند، قیمتها را و آدمها را. این دید تاریخی هویت ما را میسازد و از خیلی جهات، آیندهمان را. اما این رابطۀ گذشته و آینده، در برهههایی مداوماً به این نتیجه منتهی میشود که چقدر گذشتهها بهتر بود از امروز. این نتیجهگیری احتمالاً نشانۀ آن است که داریم تاریخ را بیش از حد سادهسازی میکنیم.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از سیمون گلدهیل که پیش از این با عنوانِ «در آرزوی بازگشت» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را در اینجا بخوانید.
فریدریش نیچه آدمی ازخودبیگانه بود و بیگانگی را همهجا مشاهده میکرد؛ او دربارۀ زندگی مدرن چنین مینویسد: «دیگر هیچجا احساس نمیکنیم که در خانۀ خود هستیم». با وجوداین، این کشیش بلندمرتبۀ افسونزدایی میدانست کجا احساس میکند که در خانۀ خود است: در یونان باستان. نیچه اصرار داشت که «ما میخواهیم به عقب بازگردیم»، و پیروزمندانه میافزود: «روز به روز بیشتر یونانی میشویم». یونانیشدن، در وهلۀ نخست، بهمعنای اندیشیدن همانند یونانیان باستان بود؛ اما هدف نهایی، بهنحوی باورنکردنیتر، عبارت بود از تحقق واقعی یک ایدهآل باستانی: «یک روز، کم و بیش چنین امید داریم، که از لحاظ بدنی نیز بیشتر یونانی خواهیم شد»، هرچند من گمان میکنم نیچه هرگز به باشگاه ورزشی نمیرفت تا از عضلات شکم خود یک سیکسپک ورزشکاری بسازد، یا سبیل پرپشت و بسیار غیرکلاسیک خود را هرگز نمیزد.
فایل صوتی نوشتار «در آرزوی بازگشت» را گوش کنید.
لش نوعی حس جسورانه و خلاقه داشت که به او میگفت دیگر کار از کار گذشته است
تدریس کامو در میانۀ ترس از «کار بیهوده و مأیوسکننده»
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.