هر چیز که دلتان بخواهد در فوتبال پیدا میشود: زمین چمن شاید صلحآمیزترین رفتارها را در خود تجربه کند، شاید هم به میدان جنگی تمامعیار با چند کشته و زخمی تبدیل شود؛ یکسری معتقدند همیشه دستهای کثیفی پشتپردۀ فوتبال دارند خرابکاری میکنند، برخی هم فکر میکنند فوتبال تجسم کامل آزادی و عدالت است. جنگ و صلح، فساد و پاکی، لذت و درد، و دلباختگی و تنفر همگی در زمین فوتبال جمعاند. اما نکتۀ مهم این است که هرچه این تعارضها بیشتر به چشم بیاید، این بازی بیشتر تماشایی میشود.
4 دقیقه
• سایمون کریچلی: وقتی به فوتبال میاندیشیم به چه میاندیشیم
در زمین چمن آرمان همۀ انسانها محقق میشود، از سوسیالیستها گرفته تا سرمایهدارها
در تاریخ، رقصیدن و خوشگذرانی غالباً مخصوص طبقۀ مرفه جامعه بوده است. اما در عصر ما، که فوتبال محبوبترین خوشگذرانیِ آدمها شده، همه بهشکلی برابر میتوانند در زمین چمن به بدن خود کشوقوس بدهند، برقصند و توپ را از خط دروازه رد کنند. فوتبال آرمان انسانها را در حد توان خود محقق کرده، آرمانی که میخواست همه آزاد باشند و درعینحال از قانون پیروی کنند: آرزویی که از برابری انسانها حکایت میکرد و همزمان حامی استعدادهای متفاوت و گوناگون انسانها بود.
• فوتبال کثیف است و زیبا، مثل لوئیز سوارز
سایمون کریچلی کتابی دربارۀ فوتبال نوشته که در آن زینالدین زیدان کنار هایدگر نشسته است
کریچلی میگوید فوتبال رقص بالۀ طبقۀ کارگر است. اما فقط بیچیزان و طبقات پایین مفتون این بازیِ اعجابآور نمیشوند، بلکه سیاستمداران و متفکران هم نمیتوانند در برابر جذابیتهای آن مقاومت کنند. فوتبال مثل تئاتر است. نمایشی از قدرت و مهارت، آمیخته با فریبکاری، تقلب و تمسخر. خیلی از علاقهمندان به دنیای فوتبال عشقی آمیخته با نفرت به آن دارند و هدف کریچلی در کتاب جدیدش بررسی همین حس «عشق و نفرت» است.
• نعرههای تماشاگران نشانۀ چیست؟
جواب این معما نه روی سکوها، بلکه در گورستان یافت میشود
نعرههای تماشاگران در کنار زمین حاکی از یک جنگ تمامعیار است. سلاح چنین نبردی نه نیزه و شمشیر، بلکه شوتهایی است که مهاجمان به قلب دروازۀ حریف شلیک میکنند. دراینمیان، یکی جان میدهد و یکی قهرمانانه فریاد میکشد. حکایت زمین چمن، مثل میدانهای جنگ، حکایت مرگ و زندگی است. اگر بازیکنها کاری بیهمتا نکنند تا خود و هواداران تیمشان را در تاریخ ماندگار کنند، به مرگ محکوم خواهند شد؛ و همین هراس از مرگ است که عقل از سر تماشاگران میپراند.
• فرهنگ فساد در فوتبال
مروری بر کتاب سقوط خاندان فیفا: فساد چند میلیون دلاری در قلب فوتبال جهانی نوشتۀ دیوید کان
گویا رسواییهای فیفا پایانی ندارد. سب بلاتر استعفا داد و سپس محروم شد. پلاتینی و بسیاری از دیگر چهرههای سرشناس این سازمان نیز امروز دیگر در دنیای فوتبال جایی ندارند. اما منتقدان میگویند راه و رسمی که بلاتر و دیگران در پیش گرفته بودند همچنان در فیفا ادامه دارد. سایمون کوپر، نویسندۀ کتاب «فوتبال علیه دشمن»، ضمن روایتی تاریخی از ظهور و سقوط فیفا شمهای از ماجراهای پشت پردۀ این قصه را بازگو میکند.
• تبهکاران فوتبال
تمارض چگونه گناه کبیرۀ فوتبال و نشانۀ عصیانگری اخلاقی شد؟
رفتارهای بالقوه فریبندۀ زیادی در فوتبال هست: مربیای که بازیکنانش را در انتهای مسابقه تعویض میکند تا وقت تلف کند؛ بازیکن میانیای که توپ را چند متر دورتر از محل خطا میاندازد؛ دروازهبانی که یک قدم کوچک جلو میآید تا شانسش برای مهار ضربۀ پنالتی بیشتر شود؛ ولی تمارض از همه بیشتر به چشم میآید. به تمارض با عصبانیت پاسخ میدهند؛ ولی برای مابقی تقلبها فقط شانهای بالا میاندازند. چرا تمارض، در کانون خشم و نفرت قرار گرفته است؟
• آنسوی زیبایی؛ فوتبال بهمثابۀ کنترل و اعتراض
مروری بر دو کتاب تازه دربارۀ جهان فوتبال: آشفتهبازار فوتبال خاورمیانه و سفر فوتبال از رهگذر رسانۀ انگلیسی
فوتبال فقط ورزش نیست، سیاست است، منازعه بر سر قدرت است، اعتراض و خشم و جنون است و فساد و هیجان و شهرت. پیشازاین فوتبالْ ورزشی مخصوص فرودستان تعریف میشد که طرفدارانش زاغهنشینانی پرخاشگرند و کاری جز فحش و تخریب بلد نیستند، اما در این سالها، بهلطفِ سرمایهگذاریهای چندمیلیارددلاری و قراردادهای هنگفت رسانهای، فوتبال دارد دنیای جدیدی را تجربه میکند: مهمتر، زیباتر و گاهی کثیفتر.
• گاز گرفتن
آیا کسی جز سوارز میتوانست مدافع ایتالیا را گاز بگیرد؟
کیلینی میخواست وسط بازی خودی نشان بدهد، سوارز در جواب گازش گرفت. این گاز بدجور در رسانهها سر و صدا کرد. حتماً این بازتاب رسانهای به این خاطر نبود که جای دندانهای او بر شانۀ کیلینی سوزش دردآوری داشته، چون تکلها و برخوردهای وحشیانهتری در فوتبال اتفاق میافتد و صدای گزارشگران و روزنامهها درنمیآید. دیوید رانسیمن در این یادداشت تلاش میکند تا عجیببودنِ گازگرفتن سوارز را کمی روشنتر کند.
نوجوانی بهخودیخود دوران بسیار دشواری است
در اقتصاد آزاد هایک وظیفۀ اکثریت تسلیم و دنبالهروی است
آماندا مونتل از ترفندهای جادوییای میگوید که ذهنمان روی خودمان اجرا میکند
از منظر کارل یونگ، نمیتوان بدون معماری تصوری از عوالم درونی داشت