در پربازدیدهای این ماه میخوانید: «مادر اولین کسی است که 'شرمندگی از ظاهر' را به دخترش یاد میدهد» نوشتۀ هانا سلیگسان، «برای تغییرکردن باید شخصیتتان را تغییر دهید، نه رفتار روزمرهتان را» نوشتۀ الیاس انتیلا، «چاقبودن عادی است، به همین دلیل نمیخواهیم چاق باشیم» نوشتۀ کریستوفر فورث و «تقدیم به پدرم، که نسبتی با من نداشت» نوشتۀ ریچل کوک.
3 دقیقه
♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب این مجموعه، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
• مادر اولین کسی است که «شرمندگی از ظاهر» را به دخترش یاد میدهد
وقتی که دختران و زنان احساس بدی دربارۀ تنشان داشته باشند، چه کسی سود میبرد؟
آنچه بچههای ما از ما یاد میگیرند، با آن چیزهایی که میخواهیم به آنها یاد بدهیم، تفاوتهای زیادی دارد. ما میخواهیم بچههایمان اشتباهات ما را نکنند یا ضعفها و وسواسها و اضطرابهای ما را نداشته باشند. میخواهیم آنها مثل ما نشوند، اما نتیجه دقیقاً برعکس این میشود: بچههایمان معمولاً شبیه خودمان میشوند. مجموعهای از تحقیقات تازه نشان دادهاند که قضاوتهای یک مادر دربارۀ بدن خودش تا کجا میتواند بر ذهنیت دخترش دربارۀ این مسئله تأثیر بگذارد.
• برای تغییرکردن باید شخصیتتان را تغییر دهید، نه رفتار روزمرهتان را
نگاهی نو به عادتها و اینکه چطور باید زیست
احتمال دارد وقتی غرق مشکلات هرروزهات هستی گذرت به قفسۀ پرُتنوع کتابهای «خودیاری» بیفتد. شروع به خواندن میکنی؛ تازه میفهمی چقدر در بند عادتهای ریز و درشتی بودهای که مانع اصلیِ تغییر و کامیابی تو بودهاند. کتابهای خودیاری میگویند عادتها را باید عوض کرد، کار سختی نیست، دهبیست دستورالعمل طلایی و بالاخره نتیجه را خواهی دید. اما کاش آدمیزاد به این راحتی عوض میشد؛ ارسطو عادتها را برآمده از شخصیت ما میدانست و دیوید هیوم آنها را خمیرمایۀ تلقی ما از جهان. پس برای تغییر عادتها باید نگاهی نو، و نیز کهن، به آنها بیندازیم.
• چاقبودن عادی است، به همین دلیل نمیخواهیم چاق باشیم
آرمانشهرگرایی، پزشکی و صنعت مدرن دست به دست هم دادهاند تا فهم ما از چاقی تغییر کند
چرا از آدمهای چاق منزجریم؟ شاید دلیل این حس ناخوشایند، تلاشهای شکستخوردۀ خودمان برای رسیدن به بدنی باریک و خوشاندام باشد. چاقها ما را یادِ زشتیهای بدن خودمان میاندازند. اما اگر از منظری تاریخی نگاه کنیم، ماجرا پیچیدهتر میشود. کریستوفر فورث در کتاب جدیدی که دربارۀ تاریخ فرهنگی چاقی نوشته است، میگوید اگر میخواهیم تنفر امروزمان از چاقی را درک کنیم، باید به دهۀ ۱۹۲۰ برگردیم. به سالهایی که کارخانۀ اتومبیلسازی فورد تازه کار خود را شروع کرده بود.
• تقدیم به پدرم، که نسبتی با من نداشت
صدها هزار نفر از ما کسانی را پدر و مادر خودمان میدانیم که در واقع نسبتی با ما ندارند
دنی شاپیرو، نویسندۀ مشهور آمریکایی، از همان اولین سالهای دوران کودکیاش احساس میکرد با بقیۀ اعضای خانوادهاش فرق دارد. خانوادۀ او یهودی بودند و موهای تیره داشتند، اما موهای او طلایی بود. ولی برای او این احساس جداافتادگی چیزی بیش از یک تفاوت ظاهری بود. این ماجرا ادامه داشت، تا آنکه سالها بعد از مرگ پدر و مادرش، با هدیهای که شوهرش به مناسبت سال نو برای او خریده بود، حقیقت برملا شد. هدیه یک کیت آزمایش دیانای بود.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد