مطالبی برگزیده از منتشرشدههای سال گذشته
طبیعت از ما رنجور است و طعم خشم خود را در زمستان به ما میچشاند: آسمان خشک، آلودگی هوا و سرمای کمجان. اما بهار همچنان مطبوع و بخشنده است. بهار فصل آغازکردن است و انسانها نیز میکوشند فصل تازهای برای زندگی خود رقم زنند. آدمهای بهتری شوند، کارهای عقبمانده را به فرجام برسانند و کاستیها و نقصانها را جبران کنند. ورزش کنند، سفر بروند و «بخوانند». بهارنامۀ ترجمان پیشنهادی است برای شروع خواندن در سال جدید.
5 دقیقه
نام یالوم برای کتابخوانهای ایرانی آشناست، روانشناسی که کتابهایش گاهی با چند ترجمۀ مختلف به چاپ رسیده و رمانهایش نهفقط میان روانشناسان بلکه میان آنهایی که علاقهمند به حوزۀ روانشناسی و فلسفه هستند طرفدار دارد. از مسائل مهمی که یالوم در خلال زندگی حرفهای و خصوصاً داستانهایش به آن پرداخته مسئلۀ مرگ است؛ او همچنین به انسانهای زیادی که در آستانۀ مرگ بودهاند کمکهای روانشناسانه داده. حالا در بستر بیماری است و دارد خودش را آمادۀ مرگ میکند. میشل اسمیت به ملاقاتش رفته است.
• چطور از شر بیشعورها و بیشعوری خلاص شویم؟
بیشعور کسی است که دانسته دیگران را میآزارد و از این آزار لذت میبرد. او از اینکه با زبان نیشدارش افراد را تحقیر کند و از پا درآورَد خوشنود میشود. اما آیا راهی برای مبارزه با این آدمهای بیشعور وجود دارد؟ رابرت ساتن، روانشناس دانشگاه استنفورد، در کتاب جدیدش راهکارهایی برای رهایی از شر بیشعورها پیشنهاد میکند. از نظر او مبارزه با بیشعوری مهارتی اکتسابی است که آموختنش افراد را در زندگی کاری و شخصی یاری خواهد کرد.
• اولین برخوردها مهم است، اما چرا؟
ایمی کادی، روانشناس اجتماعی دانشگاه هاروارد، یکی از پربازدیدترین سخنرانیهای تِد تا امروز را ایراد کرده است. او که ابتدا علاقهای به روانشناسی نداشت، پس از تصادفی مهیب، «تصادفاً» جذب این رشته شد. کادی که دربارۀ نحوۀ فهم ما از دیگران پژوهش میکند، معتقد است اصلیترین نقش در ارزیابی ما از دیگران را دو مفهوم بازی میکند: صمیمیت و توانمندی. اما این دو مفهوم ساده چگونه جواب اینهمه سوال پیچیده را خواهند داد؟
• زیگموند فروید: گزیدهای از مطالب پراکنده
متفکران بزرگ بهطرزی بر آیندگانِ خود تأثیر میگذارند که حتی اگر نظراتشان رد شود باز همچنان رد پایشان باقی میماند. شاید کمتر روانشناسِ صاحبنظری را در دنیای امروز بتوان پیدا کرد که به آرای فروید معتقد باشد. اما قطعاً اکثر آنها از فروید الهام گرفتهاند و بیراه نخواهد بود، اگر به آنها بگوییم: «روانشناسان فرویدی». فروید نظریۀ «ناخودآگاه» را به جان تمام کسانی انداخت که میخواستند فهمی از چیستی انسان پیدا کنند. تقریباً صدسال میگذرد و این ایده دست از سر آنها برنداشته.
• کسی استعداد ذاتی ندارد، اگر هم داشته باشد، چه بدتر
آیا میتوانید نقاشی پرترۀ خودتان را بکشید؟ خیلی از ما اگر دست به چنین آزمایشی بزنیم، حاصل کارمان با خطخطیهای بچهها تفاوت چندانی ندارد. چهبسا به یاد بیاوریم که در دوران مدرسه هم هیچوقت نقاشیمان خوب نبوده است، و احتمالاً به این نتیجه میرسیم که خب، استعدادش را ندارم! این دقیقاً نتیجهگیریای است که روانشناس پرآوازه، کارول دوک، با آن مخالف است. او بر پایۀ سالها تحقیق میگوید استعداد چیزی ذاتی نیست، بلکه حاصل تمرین و مهارتاندوزی است.
• خوشبختی را در نیمۀ خالی لیوان بجویید
مروجان مثبتاندیشی مدام زیر گوشمان میخوانند که نیمۀ پر لیوان را ببین، همه چیز درست خواهد شد. اما همهچیز درست نخواهد شد. مثبتاندیشان امید واهی میدهند. زندگی سخت است و قضایا آنطوری که دلمان میخواهد پیش نمیرود. بااینحال، نباید چیز دیگری را هم فراموش کرد: حتی وقتی اوضاع بد است، آنچه واقعاً اتفاق میافتد بهتر از چیزی است که فکر میکنیم. ازدستدادن یک رابطه بدبختمان نمیکند و ازدستدادن شغل مساوی مردن از گرسنگی نیست.
در هر جمعی، چند نفری هستند که به اصطلاح «مجلسگردانی» میکنند. حرف میزنند، سؤال میپرسند، بحث میکنند و سر و صدا راه میاندازند. اما در کنار آنها، چند نفری هم پیدا میشوند که ترجیح میدهند در حاشیه بمانند و لب به سخن باز نکنند. درونگرایانی که مشغول خیالها و گشتزنیهای ذهنی خودشانند و انگیزهای برای معاشرت یا مبارزه با دیگران ندارند. سوزان کین، مادرخواندۀ درونگراها، دربارۀ این خاموشان مینویسد.
• دربارۀ فواید و مضرات کمرویی
داروین در شگفت مانده بود که چرا گونۀ انسان باید خصلتِ عجیبی مثلِ کمرویی داشته باشد. به نظر نمیرسد حیوانات چیزی شبیه کمرویی را تجربه کنند، حتی انسانهای بدوی هم چیزی به نام کمرویی ندارند، اما دنیای متمدن پر بود از آدمهای کمرویی که معاشرت با دیگران را سخت مییافتند و در جمعها دستوپایشان را گم میکردند. بدینمنوال، آیا میشود گفت کمرویی پدیدهای است مدرن؟ از این گذشته، احساسی خوب است یا بد؟ مفید یا مضر؟
• انسانها دلدادۀ اخبار بد، خاطرات غمانگیز و چهرههای عصبانی هستند
خبر خوب یا خبر بد، کدام را میخواهید اول بشنوید؟ اگر انتخابتان خبر بد است، تنها نیستید؛ انتخاب اکثر آدمها همین است. اما چرا؟ انبوهی از تحقیقات نشان میدهد که ما انسانها سوگیری شدیدی به مسائل منفی داریم. تجربههای بد در مقایسه با اتفاقات خوشایند اثر بسیار بیشتری بر ما میگذارند، طوری که یک روانشناس مشهور معتقد است تأثیر یک اتفاق ناخوشایند بر ذهن ما پنج برابر اتفاقی خوشایند است. اما بدبینی چه فایدهای دارد؟
رایان هالیدی کارآفرین، استراتژیست بازاریابی و نویسندۀ کتابهایی همچون «مانع همان راه است» و «به من اعتماد کن، دارم دروغ میگویم» است. تازهترین کتاب او، «ایگو دشمن اصلی است»، شاید جالبترین کتابی باشد که تابهحال نوشته است. هالیدی مخاطرات خودپرستی را تشریح میکند و میگوید: همه ما تصور میکنیم که زندگی قهرمانانهای را از سر میگذرانیم که ستارۀ آن هستیم و دیگران همگی نقشهای مکمل را برعهده دارند، اما حقیقت این است که اغلبِ موفقیتهای بزرگ شروعهای حقیری داشتهاند.
وقتی همه شتابان به سوی موفقیت میدوند، دلچسب است که بایستی و مسخرهشان کنی
شکستن عهدهایی که با خودمان بستهایم، همزمان تلخ و شیرین است. چرا؟
مروری بر کتاب بازپسگیری کنترل؟ نوشتۀ ولفگانگ استریک
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.