هراری شاید جزو معدود مورخهایی باشد که بتواند برای نوع بشر تاریخی ۷۵هزارساله بنویسد. بااینحال نوشتن تاریخچهای برای ایام گذشته آنچنان شگفتآور نیست. آنچه خوانندۀ آثار او را انگشتبهدهان میکند، نگارش سرنوشت دورانی است که هنوز فرا نرسیده. گرچه هراری پیشگو نیست، اما سخت میشود توصیف او از سال ۲۱۰۰ را خواند و با هول و هراس بر خود نلرزید: آینده همان مصر باستان است که فیسبوک قدرتش را چندبرابر کرده، با همان بردگان و با همان فرعونها. ترسناک نیست؟
5 دقیقه
• و بدینسان جهل کشف شد
برشی از کتابِ جنجالیِ ساپینس؛ تاریخ مختصر نوع بشر نوشتۀ یوول نوآ هراری
فرض کنید یکی از رزمناوهای امروزی را به دوران کریستف کلمب ببرید. این رزمناو ظرف چند ثانیه نینا، پینتا و سانتاماریا را به تکهچوبهایی بیمصرف تبدیل میکرد. سپس ناوگانِ تمامی قدرتهای بزرگ دنیا را غرق میکرد؛ بیآنکه حتی یک خش به بدنهاش بیفتد. پنج کشتی بارکش امروزی میتوانند تمام محمولههای متعلق به همۀ ناوگانهای تجاری آن روز دنیا را حمل کنند. یک رایانۀ امروزی میتواند تمامی کلمات و ارقام همۀ کتابهای دستنویس آن دوران را ذخیره کرده و تمامی کتابخانههای قرون وسطا را در خود جای دهد و باز هم حافظهاش پُر نشود. هر یک از بانکهای بزرگ امروزی بیش از مجموع همۀ پادشاهیهای آن دوران پول دارند.
• دورانی میرسد که انسان اشرف مخلوقات نخواهد بود
بررسی کتاب هومو دئوس؛ تاریخچۀ مختصر فردا، نوشتۀ یوول نوآ هراری
تصور اینکه کسی بتواند کتاب جدید یوول نوآ هراری را بخواند و دچار دلهرهای سرگیجهآور نشود دشوار است. گویی دوباره نیچه قلم به دست گرفته است و آیندۀ هراسناکِ بشر را پیشگویی میکند. با این تفاوت که، امروز، سرعت تغییرات جهان چنان افسارگسیخته است که بهدشواری میتوان تصوری از آینده داشت. کافی است به همین مسئله فکر کنیم: روزی که هوشِ پردازشگرهای داده از هوشِ انسانی پیشی بگیرد، چه بر سر ما خواهد آمد؟
• زیستفناوری و هوش مصنوعی سلسلهمراتب طبقاتی جدیدی ایجاد میکنند
نابرابری در طول قرن بیستم کاهش یافت، اما نابرابرترین جامعۀ ممکن در آینده منتظر ماست
زندگی انسانها پیش از انقلاب کشاورزی زندگیای بسیار برابرتر از امروز بود. اما آغاز کشاورزی و یکجانشینی نابرابریهای هرچه بیشتری میان انسانها به وجود آورد. رفتهرفته نابرابری به چیزی طبیعی و بدیهی تبدیل شد، تا آنکه با آغاز انقلابهای دوران مدرن بار دیگر جوامع تلاش برای برابری را پی گرفتند. مدرنیته میگفت نابرابری چیزی «غیرطبیعی» است و انسانها همه برابرند. اما شاید عصر جدیدی در راه باشد، عصری که در آن نابرابری به چیزی «طبیعی» تبدیل شود.
• با چشمان بسته به سوی آخرالزمانِ هوش مصنوعی میتازیم
ما برای کنار آمدن با فناوری آینده بهشدت ناآمادهایم
اگر سناریویی دربارۀ جهان در سال ۲۰۵۰ بشنوید که شبیه به داستانهای علمیتخیلی است، احتمالاً اشتباه است؛ اما اگر سناریویی دربارۀ جهان در سال ۲۰۵۰ بشنوید که شبیه به داستانهای علمیتخیلی نیست، قطعاً اشتباه است. هوش مصنوعی احتمالاً مهمترین عامل تغییر در قرن ۲۱ خواهد بود و زندگیهایمان را طوری دگرگون خواهد کرد که اکثر مردم بهسختی قادر به تصورش هستند. اما واقعیت این است که اکثر ما همچنان درک بسیار مبهمی از هوش مصنوعی داریم. یوول هراری از میزان آمادگی ما برای رویارویی با آینده میگوید.
• داعش نیز مثل گوگل، شعبهای از تمدن جهانی است
تمدنهای بشری امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ به هم شبیهاند، و نشانۀ آن جنگهای بیپایان دوران ماست
نکتۀ حیاتی اینکه قیاس بین تاریخ و زیستشناسی، که زیربنای نظریۀ برخورد تمدنهاست، خطاست. گروههای انسانی (ازجمله تمدنهای بشری) تفاوت بنیادین با گونههای جانوری دارند و مناقشههای تاریخی بسیار متفاوت است از فرایندهای انتخاب طبیعی. گونههای جانوری هویتهایی عینی دارند که هزاران نسل دوام میآورد. شامپانزه یا گوریل با ژنهایش مشخص میشود نه باورهایش؛ ژنهای متفاوت نیز رفتارهای اجتماعی مختلفی را رقم میزنند. اما چیزی ازایندست میان انسانها نمیبینید.
• واقعاً مردم بیسوادتر شدهاند؟
افراد چیزهای کمی دربارۀ جهان میدانند و هرقدر جلو میرویم دانش آنها کمتروکمتر میشود
دانشمندان در عصر شبکههای اجتماعی، به شکلی روزافزون از بیاطلاعی و جهل عموم مردم شاکیاند. مداوماً خطابههای آنها را میشنویم که همه را به آموختن و آگاهی فرامیخوانند. اما مگر آدم دانا کیست؟ چقدر و چه چیز را باید بدانیم که خیالمان راحت شود که دیگر جز بیسوادان نیستیم؟ یک کتاب جدید میگوید شاید اصلاً این پرسش نادرست باشد، چرا که دانش اساساً مقولهای فردی نیست که کسانی دارای آن و دیگران فاقد آن باشند.
• یوول نوآ هراری از زندگی انسانها در سال ۲۰۵۰ میگوید
با افزایش تغییرات، شاید اصل معنای انسانیت تغییر کند و ساختارهای جسمانی و شناختی ذوب شوند
اگر امسال فرزندی به دنیا بیاورید، سال ۲۰۵۰، سیوچند ساله خواهد بود. حتماً آرزو دارید که تحصیلاتی خوب، شغلی آبرومند و زندگیای مرفه داشته باشد و طبیعی است که تلاش میکنید تا راه زندگی را به او بیاموزید. اما یوول نوآ هراری، مورخ جوان، معتقد است بهترین کمکی که میتوانید به فرزندتان بکنید، این است که اجازه ندهید به حرفهایتان گوش بدهد. زیرا دنیای پیش رو چنان در حال تغییر است که حکمت پیشینیان برای آن سودی نخواهد داشت.
وقتی همه شتابان به سوی موفقیت میدوند، دلچسب است که بایستی و مسخرهشان کنی
شکستن عهدهایی که با خودمان بستهایم، همزمان تلخ و شیرین است. چرا؟
مروری بر کتاب بازپسگیری کنترل؟ نوشتۀ ولفگانگ استریک
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.