بررسی کتاب

برای پاسخ‌دادن به پیامک مخاطب خاصتان چقدر باید صبر کنید؟

شد یک دقیقه که جواب نداده. شد پنج دقیقه. شد نیم ساعت. شد یک روز

برای پاسخ‌دادن به پیامک مخاطب خاصتان چقدر باید صبر کنید؟ تصویرساز: بندتو کریستوفانی.

هر کسی که در این سال‌ها درگیر رابطه‌ای عاطفی شده باشد، قطعاً با چالش شبانه‌روزی پیامک‌ها دست و پنجه نرم کرده است. برایش پیامکی می‌فرستید، آن را می‌بیند، ولی جواب نمی‌دهد. هی گوشی‌تان را چک می‌کنید، صدبار پیامکتان را از نو می‌خوانید. ناراحت شده؟ حوصله نداره؟ دیگه از من خوشش نمیاد؟ کار احمقانه‌ای کردم؟ می‌میرید و زنده می‌شوید تا بالاخره گوشی‌تان می‌لرزد و پیامکش می‌رسد. حالا نوبت شماست که انتقام بگیرید.

عزیز انصاری و اریک کلیننبرگ، نوتیلوس — چند سال پیش پای زنی به زندگی من باز شد که شبی در لس‌ آنجلس با یکدیگر آشنا شده بودیم، اسمش را تانیا می‌گذارم. هر دو به یک جشن تولد رفته بودیم و وقتی کم‌کم بساط مهمانی جمع می‌شد، پیشنهاد داد مرا به خانه برساند. تمام شب را به گپ‌زدن گذرانده بودیم، بنابراین از او دعوت کردم برای صرف نوشیدنی داخل بیاید. در آن زمان خانه‌ای زیبا در تپه‌های هالیوود اجاره کرده بودم، خانه‌ای شبیه خانۀ رابرت دنیرو در فیلم «مخمصه»، اما حال‌وهوایش کمتر به خانۀ یک سارق حرفه‌ای واقعی با خودروهای زرهی شبیه بود. دو تا نوشیدنی ترکیبی درست کردم و با گپ و خنده نوشیدیم. به‌هر‌حال، رفتارش را معنادار می‌دیدم و لحظات خوشی داشتیم. یادم می‌آید وقتی خانه‌ام را ترک می‌کرد، در حال سرخوشی حرف بسیار احمقانه‌ای زدم، چیزی شبیه «تانیا تو زن خیلی جذابی هستی…» او هم گفت: «عزیزجان، تو هم مرد خیلی جذابی هستی». این دیدار امیدوارکننده به نظر می‌رسید، چون هرکسی که در آن اتاق بود تأیید کرده بود که: ما هر دو جذابیم. می‌خواستم دوباره تانیا را ببینم ولی با معمای ساده‌ای روبه‌رو شدم که مشکل همۀ ماست: دفعۀ بعدی کی و چطور با او ارتباط برقرار کنم؟ زنگ بزنم؟ پیامک بزنم؟ در فیسبوک پیام بفرستم؟ با دود علامت بدهم؟ بقیه چطور این کار را می‌کنند؟

بالاخره تصمیم گرفتم پیامک بفرستم، چون به نظر می‌رسید زیاد پیامک‌بازی می‌کند. چند روز منتظر ماندم تا فکر نکند زیادی مشتاقم. فهمیدم که گروه موسیقی بیچ‌هاوس، که شب ملاقاتمان به آهنگشان گوش دادیم، آن هفته در لس‌آنجلس اجرا دارد، بنابراین بهانۀ خوبی برای دعوتش بود.

پیامک من این بود:

«سلام، نمیدونم رفتی نیویورک یا نه، اما امشب گروه بیچ‌هاوس در سالن ویلترن اجرا داره. دوست داری بری؟ شاید اگر محترمانه از آن‌ها خواهش کنیم، اجازه بدهند آهنگ ماتو را بازخوانی کنی…»

درخواستی مؤدبانه و مصمم با کمی چاشنی طنز دوستانه. (آن شب تانیا در مهمانی آهنگ «ماتو» را که دریْک خواننده‌اش بود می‌خواند و جالب اینکه تقریباً همۀ متن آهنگ را بلد بود.)

چند دقیقه گذشت و وضعیت پیامک من به «خوانده‌شده» تغییر کرد. قلبم از تپش ایستاد. لحظۀ سرنوشت‌ساز فرا رسیده بود. خودم را آماده کردم و چشم دوختم به نقطه‌های کوچک روی صفحۀ آیفون، همان نقطه‌هایی که به‌طور وسوسه‌انگیزی به شما می‌گویند کسی در حال تایپ کردن پاسخ است، درست مثل حرکت آهسته به بالای ترن هوایی و پیش از هیجانِ افتادن به سرازیری. اما در عرض چند ثانیه آن نقطه‌ها ناپدید شدند. و دیگر هیچ پاسخی از تانیا نیامد.

خوب… بالاخره چه شد؟ چند دقیقۀ دیگر گذشت و … هیچ خبری نشد. پانزده دقیقه گذشت … خبری نشد. اطمینانم رفته‌رفته کم‌رنگ و به تردید تبدیل می‌شد. یک ساعت گذشت … خبری نشد. دو ساعت گذشت… خبری نشد. سه‌ ساعت گذشت… خبری نشد. هراسی ملایم وجودم را گرفت. به پیامکم زل زدم. شروع کردم به اگر و باید آوردن برای پیامکی که آن ابتدا خیلی درباره‌اش مطمئن بودم اما الان دربارۀ کلمه به کلمه‌اش تردید داشتم.

خیلی احمقم! باید «سلام» را با دوتا «ا» می‌نوشتم، نه یکی! زیادی سؤال پرسیدم. چه فکری بود این؟ ای بابا، چرا اینطوری پرسیدم. عزیز مشکل تو و سؤال‌هایت چیست؟

بعد نکتۀ جالبی را کشف کردم: کم‌کم به جنونی گرفتار می‌شدم که حتی در طول ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته تجربه نکرده بودم. هر چنددقیقه یک‌بار گوشی‌ام را دیوانه‌وار چک می‌کردم و همان طوفان هراس، درد و خشم را دوباره تجربه می‌کردم چون طرف با آن گوشی مسخره‌اش یک پیامک مختصر هم ننوشته بود.

رابطۀ عاشقانۀ مدرن پرتنش است، به‌خصوص وقتی کار به پیامک‌بازی می‌کشد. پیامک در حال تبدیل شدن به هنجاری جدید برای قرارگذاشتن است. در سال ۲۰۱۰ فقط ۱۰درصد از جوانان از پیامک برای دعوت به اولین قرار خود استفاده می‌کردند. در سال ۲۰۱۳ این رقم ۳۲ درصد بود. و به‌این‌ترتیب هرروز تعداد بیشتر و بیشتری از ما خودمان را تنها می‌یابیم و با طیف وسیعی از احساسات مختلف به صفحۀ گوشی زل می‌زنیم. اما به‌طرزی عجیب، همۀ ما در این کار شریکیم و باید خودمان را با این واقعیت تسلی خاطر بدهیم که هیچ‌کس نمی‌داند چه اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین تصمیم گرفتم خودم قضیه را واکاوی کنم ولی می‌دانستم که من، عزیز انصاری، کمدین کم‌تجربه، شاید نتوانم خودم به‌تنهایی موضوع را به سرانجام برسانم، بنابراین از همکاری اریک کلیننبرگ جامعه‌شناس دانشگاه نیویورک استفاده کردم. ما پروژۀ پژوهشی بزرگی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ طراحی کردیم که عبارت بود از هدایت فوکوس‌گروپ‌ها و مصاحبه با مردم سراسر دنیا و نیز مصاحبه با پژوهش‌گرانی سرشناس که کارهای خود را وقف مطالعۀ عشق مدرن کرده‌اند. ما چیزهای زیادی دربارۀ پیداکردن عشق در دنیای امروز یاد گرفتیم، ازجمله اینکه موقع پیامک فرستادن، یا پیامک گرفتن، چه کار باید بکنیم.

یکی از مباحث چالش‌برانگیز در این حوزه مدت‌زمان انتظار فرد قبل از ارسال پاسخ پیام بود. برخی موافق ایدۀ دوبرابر کردن زمان پاسخ بودند. (اگر پاسخ طرف پنج دقیقه طول می‌کشد، شما بعد از ۱۰ دقیقه پاسخ دهید) با این روش برتری خواهید یافت و همیشه پرمشغله‌تر و دسترس‌ناپذیرتر از طرف مقابل به نظر خواهید رسید. برخی دیگر بر این باور بودند که چنددقیقه دست‌نگه‌داشتن کافی است تا نشان دهد در زندگی غیر از گوشی کارهای مهم‌تری هم دارید. برخی نظرشان این بود که بهتر است زمان را دوبرابر کنید اما گهگاهی نیز سریع پاسخ دهید تا کارتان خیلی حساب‌شده به نظر نیاید (هرچند فاصله‌ها نباید بیش از حد طولانی باشد). بعضی‌ افراد اگر از ۱٫۲۵ برابر بیشتر منتظر بمانند زبان به ناسزا باز می‌کنند. برخی دیگر بر این ادعا بودند که سه‌دقیقه زمان مناسبی است. کسانی هم آنقدر از این بازی‌ها خسته شده بودند که از نظرشان پاسخِ به‌موقع و خالی از این بازی‌ها مطبوع و حاکی از اعتمادبه‌نفس است.

اما آیا این کارها جواب می‌دهد؟ چرا مردم تا این حد دست به چنین کارهایی می‌زنند؟ آیا این استراتژی‌ها با یافته‌های روان‌شناختی واقعی همخوانی دارند؟

قدرت انتظار
در سال‌های اخیر دانشمندان علوم رفتاری به روشن‌شدن این موضوع کمک کرده‌اند که چرا تکنیک‌های انتظار می‌تواند قدرتمند باشد. ابتدا به این ایده می‌پردازیم که پاسخ آنی به پیامک از جذابیت شما می‌کاهد. روان‌شناسان طی صدها مطالعه به‌روش‌های مختلف و در شرایط گوناگون به حیوانات آزمایشگاهی جایزه می‌‌دهند. یکی از جالب‌ترین یافته‌ها این است که «نااطمینانی جایزه» -که در آن برای مثال حیوانات نمی‌توانند پیش‌بینی کنند که کشیدن یک اهرم آن‌ها را به غذا می‌رساند یا نه– می‌تواند علاقه‌شان به گرفتن جایزه را به‌نحو چشمگیری افزایش دهد و درعین‌حال سطح دوپامین آن‌ها را چنان بالا می‌برد که گویی کوکائین مصرف کرده‌اند.

اگر پاسخ‌دادن به پیامک از طرف کسی را «جایزه» بدانیم، در نظر بگیرید که حیوانات آزمایشگاهی که هر بار به‌خاطر کشیدن اهرم جایزه می‌گیرند درنهایت کُند خواهند شد، چون می‌دانند دفعۀ بعد که جایزه می‌خواهند آماده است. پس دراصل اگر از آن دسته دختران یا پسرانی هستید که جواب پیامک را فوری می‌دهید، در دسترس خواهید بود و ارزش خود را به‌عنوان جایزه پایین خواهید آورد. درنتیجه شخص مقابل چندان رغبتی برای پیام‌دادن به شما نخواهد داشت یا در مورد حیوان آزمایشگاهی رغبتی برای کشیدن اهرم نخواهد بود.

پیامک رسانه‌ای است که ذهن ما را به‌گونه‌ای متمایز شرطی می‌کند و انتظار داریم محاورات ما در پیامک درمقایسه با تماس‌های تلفنی متفاوت عمل کند. پیش از آنکه همه موبایل داشته باشند، معمولاً مردم می‌توانستند مدتی منتظر بمانند -حتی گاهی تا چند روز- و قبل از رسیدن به مرحله‌ای که طرف مقابل را نگران کند با او دوباره تماس نگیرند. اما پیامک ما را به دریافت هرچه‌ سریع‌تر پاسخ عادت داده است. طبق مصاحبه‌های ما این بازۀ زمانی از شخصی به شخص دیگر متغیر است، اما ممکن است بسته به سابقۀ ارتباط از ۱۰ دقیقه تا یک ساعت طول بکشد یا حتی پاسخ بلافاصله داده شود. وقتی پاسخ را سریع نمی‌گیریم، ذهنمان آشفته می‌شود.

ناتاشا شول، انسان‌شناسی که آن زمان با دانشگاه ام.‌آی.‌تی کار می‌کرد، به مطالعۀ اعتیاد به قمار مشغول است، به‌خصوص اینکه در ذهن و بدن افراد معتاد به رضایت‌ آنیِ حاصل از دستگاه اسلات چه اتفاقی می‌افتد. او طی ملاقاتمان در بوستون توضیح داد، که برخلاف بازی ورق، مسابقات اسب‌سواری یا لاتاری هفتگی -بازی‌هایی که قمارباز را در انتظار نگه می‌دارند (تا نوبتشان برسد، اسب‌ها به پایان خط برسند یا زمان قرعه‌کشی هفتگی برسد)- قمار با دستگاه اسلات سرعتی برق‌آسا دارد، بنابراین قمارباز فوری به اطلاعات دست می‌یابد.

شول می‌گوید: «منتظر نتیجه‌ای آنی می‌شوید و دیگر تحمل هیچ تأخیری را ندارید». او دستگاه اسلات را به پیامک تشبیه می‌کند، چون هر دو در ما انتظار دریافت پاسخی سریع ایجاد می‌کنند. «وقتی با کسی که جذبتان کرده پیامک‌بازی می‌کنید، کسی که هنوز کاملاً نمی‌شناسیدش، این کار مثل بازی با دستگاه اسلات است: سطح نااطمینانی، انتظار و تشویش بسیار بالاست. کل سیستم شما آمادۀ دریافت پاسخ شده است. همین الان پاسخ پیام را می‌خواهید -به آن نیاز دارید– و اگر پیام نرسد، کل سیستم‌ شما به هم می‌ریزد. نمی‌دانید با عدم دریافت پاسخ، این عقدۀ ناگشوده، چه کنید».

شول می‌گوید ارسال پیامک خیلی فرق دارد با پیام گذاشتن روی پیغام‌گیر خانگی، کاری که پیش از رواج گوشی‌های هوشمند می‌کردیم. او توضیح می‌دهد که: «به‌لحاظ زمانی و هیجانی، پیام‌گذاشتن روی پیغام‌گیر دیگران بیشتر شبیه خرید بلیت لاتاری بود. می‌دانستید که برای برنده‌شدن ممکن است زمان زیادی منتظر بمانید. انتظار پاسخ آنی برای تماستان را نداشتید و حتی ممکن بود از این تعلیق لذت ببرید، چون می‌دانستید این کار چند روز طول خواهد کشید. اما درمورد پیامک، اگر پاسخ سریع دریافت نکنید حتی در عرض ۱۵ دقیقه احتمالاً برآشفته خواهید شد.

شول به ما گفت که خودش نیز این اضطراب را شخصاً تجربه کرده است. چندسال پیش با یک نفر که خواستگارش بود پیامک رد و بدل می‌کرد، با او بیرون می‌رفت و واقعاً به او علاقه‌مند شده بود و همۀ نشانه‌ها حاکی از آن بود که او هم به شول علاقه‌مند است. سپس ناگهان طرف در سکوت فرو رفت. شول سه‌روز تماس یا پیامی از او دریافت نکرد. همۀ فکر و ذکرش شد غیب‌شدن آن مرد و دیگر نمی‌توانست حواس خود را متمرکز کند یا حتی زندگی اجتماعی عادی‌اش را داشته باشد. می‌گوید: «هیچ‌کس نمی‌خواست با من وقت بگذراند، چون همۀ دغدغه‌ام شده بود فکر کردن به اینکه آن مرد کجاست؟!»

بالاخره مرد تماس گرفت و شول خیالش راحت شد با شنیدن اینکه گوشی طرف گم شده بوده و چون شمارۀ شول را در گوشی ذخیره کرده بوده، راه دیگری برای تماس‌گرفتن با او نداشته است.

او می‌گوید: «سه‌روز فاصله در تماس تلفنی احتمالاً‌ ما را چندان آشفته نمی‌کند، اما از آنجا که ذهنم به پیامک خو کرده بود، از دست دادن آن جایزه … باید بگویم که سه روز در جهنم واقعی بودم». حتی افرادی که وارد رابطۀ جدی شده‌اند چنین تشویشی را در پیامک تجربه می‌کنند. مثلاً من خودم که رابطۀ عاطفیِ محکمی دارم چندین بار تأخیرِ منجر به پریشانی خاطر را در پیامک تجربه کرده‌ام. نمونۀ آن را در زیر می‌آورم:

در فاصلۀ زمانی پس از جملۀ «می‌خواهی ما را ببینی؟» مطمئن بودم که از چیزی عصبانی است. همیشه فوری جواب می‌داد و این دفعه به نظر می‌رسید این وقفه حاکی از آن باشد که اتفاقی افتاده و باید به هتل برمی‌گشتم یا کاری می‌کردم.

بازهم وقتی پس از «اون پیامک قبلی یعنی قهری؟» جواب نداد مطمئن شدم که قهر کرده، وگرنه چرا باید برای اینکه بگوید قهر نیست اینقدر دست‌دست می‌کرد؟ همۀ فهم من از تغییرات در احساسات او و وضعیت روانی خودم، فقط به‌خاطر اختلاف زمانی در پیام‌دادن بود.

اگر تأثیر این کار روی افرادی که روابطی جدی و متعهدانه دارند اینقدر قوی است، پس منطقی است که همۀ اصول روان‌شناختی انتظار را به‌عنوان نوعی استراتژیِ کارساز برای مجردهایی که می‌خواهند جذاب باشند تأیید کند.

مثلاً فرض کنید مرد هستید و در باشگاه با سه زن آشنا می‌شوید. روز بعد به آن‌ها پیامک می‌فرستید. دو نفر از آن‌ها کم‌وبیش سریع جواب می‌دهند و یکی اصلاً جواب نمی‌دهد. دوتای اول با پاسخ دادن به پیامک علاقه نشان داده‌‌ و درنتیجه خیال شما را راحت کرده‌اند. اما زن سوم با جواب‌ندادن خود در شما تردید و نااطمینانی ایجاد کرده است و اکنون ذهن شما به دنبال توضیحی برای چرایی این ماجراست. مرتب با خود فکر می‌کنید: چرا جوابم را نداد؟ کجای کار می‌لنگد؟ آیا کار احمقانه‌ای از من سر زده؟ این زن دودلی و شرایط نامطمئنی به وجود آورده است که طبق یافتۀ روان‌شناسان اجتماعی می‌تواند منجر به جذابیت رومانتیک شدید بشود.

گروه پژوهشی ارین ویچرچ، تیموتی ویلسون و دنیل گیلبرت مطالعه‌ای ترتیب دادند که در آن زنان پروفایل فیسبوک مردانی را می‌دیدند که گفته می‌شد پروفایل ایشان را مشاهده کرده‌اند. به یک گروه پروفایل مردانی را نشان دادند و گفتند که آن مردان به پروفایل آن‌ها (زنان بیننده) بالاترین امتیاز را داده‌اند. به گروه دومی نیز گفته شد پروفایل مردانی را مشاهده می‌کنند که پروفایل زنان را متوسط ارزیابی کرده‌اند. به گروه سومی هم پروفایل مردانی را نشان دادند و گفتند که معلوم نیست آن‌ها را چقدر پسند کرده‌اند. همان‌طور که انتظار می‌رفت، زنان مردانی را که گفته شده بود بالاترین امتیاز را به آن‌ها داده‌اند بر مردانی که امتیاز متوسط داده‌ بودند ترجیح دادند. (اصل مقابله‌ به ‌مثل: کسانی را می‌پسندیم که ما را می‌پسندند.) بااین‌حال، زنان بیشتر مجذوب گروه مردان نامطمئن شدند که ارزیابی‌شان از زنان معلوم نبود. همچنین بعدها گفتند که بیش از همه به مردان «نامطمئن» فکر می‌کنند. وقتی به یک آدم بیشتر فکر می‌کنید، حضورش در ذهن شما بیشتر می‌شود و ممکن است دست‌آخر منجر به احساس علاقه و کشش شود.

روان‌شناسی اجتماعی نظریۀ دیگری درمورد پیامک‌بازی مطرح می‌کند که اصل کمیابی نام دارد. اساساً چیزی که کمتر دردسترس باشد برای ما مطلوب‌تر است. وقتی به کسی کمتر پیامک می‌فرستید عملاً خود را کمیاب‌تر و در نتیجه جذاب‌تر جلوه می‌دهید.

مشکل تانیا چه بود؟
نکته‌ای که باید به یاد داشت این است که، باوجود همۀ اما و اگرها دربارۀ محتوا و زمان‌بندی پیامتان، گاهی فقط شما مقصر نیستید و عوامل دیگری در کارند. وقتی با موضوع تانیا درگیر بودم، یکی از دوستانم بهترین پند را پس از واقعه به من داد. او گفت: «بیشتر اوقات گرفتار چنین موقعیت‌هایی می‌شویم و حرف‌ها، کارها یا نوشته‌های خود را با اگر و شاید به نقد می‌کشیم، اما گاهی موضوع مربوط می‌شود به چیزی در طرف مقابل که هیچ‌ سرنخی از آن نداریم».

چند ماه بعد اتفاقی تانیا را دیدم. اوقات خوشی با هم گذراندیم و او درنهایت به من گفت از اینکه آن ‌موقع با من تماس نگرفته متأسف است. ظاهراً آن زمان درمورد هویت جنسی خود دچار تردید شده بود و سعی می‌کرد شناخت بهتری از خود به دست بیاورد.

به‌هرحال این نظریه هرگز به ذهنم خطور نکرده بود. آن‌ شب رابطه‌مان صمیمی‌تر شد و این‌بار گفت بازی‌ای در کار نخواهد بود. چندروز بعد به او پیامک زدم تا برنامه‌مان را پیگیری کنم. پاسخ او: سکوت.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.


اطلاعات کتاب‌شناختی:

Ansari, Aziz and Eric Klinenberg. Modern Romance: An Investigation. Penguin, 2015


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را عزیز انصاری و اریک کلیننبرگ نوشته‌اند و در تاریخ ۱۱ فوریه ۲۰۱۶ با عنوان «She’ll Text Me, She’ll Text Me Not» در وب‌سایت نوتیلوس منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۹۷ با عنوان «برای پاسخ‌دادن به پیامک مخاطب خاصتان چقدر باید صبر کنید؟» و ترجمۀ مجتبی هاتف منتشر کرده است. همچنین با همان عنوان در دهمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است.
•• عزیز انصاری (Aziz Ansari) بازیگر و کمدین آمریکایی است. او بازیگر سریال «پارکز اَند ریکری‌ایشن» و خالق، نویسنده و بازیگر سریال شرکت رسانه‌ای نتفلیکس با عنوان «مَستر آو نان» است. رمانس مدرن (Modern Romance) اولین کتاب اوست. اریک کلیننبرگ (Eric Klinenberg) استاد جامعه‌شناسی دانشگاه نیویورک و علاقه‌مند به مطالعات شهری، فرهنگ و رسانه است. او علاوه بر رمانس مدرن پنج کتاب دیگر نیز نوشته است.
••• این مطلب برگرفته‌ای است از کتاب رمانس مدرن نوشتۀ عزیز انصاری و اریک کلیننبرگ.

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

fatemeh

۰۹:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
0

کاملا باهاتون موافقم صحبت هاتون واقعا منطقی بود

پروین

۰۲:۰۴ ۱۳۹۸/۰۴/۲۶
0

به عنوان یک روانشناس و محقق میگم تفسیرتون از محتوای مقاله بسیار عالی بود.

جواد

۰۸:۰۴ ۱۳۹۸/۰۴/۲۰
0

خوب می‌فهمم منظورت چیه. ولی به مقاله اگه اینطوری نگاه کنی که نیاز نیست هیچ نوع دستورالعملی ازش برداشت کنی و فقط نحوه کار ذهن انسان تو قضیه پیامک‌ها رو بررسی می‌کنه، دیدت رو قوی‌تر می‌کنه. نیاز نیست وارد این بازی‌ها بشی ولی دفعه بعد که یکی بهت دیر جواب داد و مضطرب شدی می‌دونی چرا و همین اضطرابت رو کم می‌کنه. شاید بخوای خودت وارد این بازی ها نشی، ولی اگه یه موقع طرف مقابلت چنین بازی رو شروع کرد با دونستن این مطلب می‌تونی خودت رو از این بازی رها کنی. اگه اطلاعاتش رو نداشته باشی ناخودآگاه میفتی تو این بازی اضطراب.

hashem

۱۲:۰۴ ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
0

درود بر شما. به نظرم رویه ی همیشگی صداقت، در نهایت حداقل خود آدم رو به آرامش میرسونه.

hashem

۱۱:۰۴ ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
0

خب اینجا داره چگونگی موفقیت تو یک رابطه رو نشون میده ولی هیچ اهمیتی به ارزش این کار نمیده. الان این همه اعمال سیاست رفتاری برای چی و برای اثبات چه چیزی که من آدم جذابی هستم؟ به چه وسیله‌ایی؟ با توصل به دروغ؟ آخرش چی؟ آیا این رایطه قرار شکل بگیره یا نه؟ آیا این دو شخص در نهایت باید با هم تعامل داشتبه باشن یا نه؟ خب در نهایت شخصیت اصلی هرکدومشون به مرور زمان مشخص میشه و نمیشه همیشه نقش بازی کرد. و یک سوال دیگه؟ اینکه مگر غیر از اینه که پیامک هم در نهایت شکلی از یک گفتگو هستش با ساز و کار متناسب با روز؟ خب پس چرا اینقدر سیاس گونه باهاش رفتار کنیم. شاید شکل درست حرف ماکیاولی این نباشه که هدف وسیله رو توجیح میکنه بلکه آیا برای هدف مقدس میشه از وسیله غیرمقدس استفاده کرد؟ این مقاله داره خیلی شیک به ما میگه که موفقیت مهمتر از ارزش هستش و به عواقب تبلیغ این نوع رفتار در ابعاد وسیع و در سطح جامعه و اینکه چه تاثیری روی درک انسانها از روابط میذاره، نداره و یا نمیخواد داشته باشه.

hashem

۱۱:۰۴ ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
0

موافقم.

نرگس

۱۱:۰۴ ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
0

با اینحال هنوز تا پیامی بیاد همینکه ببینم جواب میدم، دوست ندارم روابط عاشقانه م به جای عکس العمل منطقی و متمدنانه روی اصل انتظار بنا شده باشه

فاطمه

۰۳:۰۴ ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
0

چه دردناک... آدم ها به جایی رسیدن که باید برای عشق دنبال فرمول باشن... یعنی عشق آمدنی نیست، ساختنیه! به چیه این دنیا باید دلخوش بود وقتی عشق و زناشویی هم در اون تا این حد بازیچه شده... احساس ات را خفه کن تا معشوق یا معشوقه ی جذابی باشی... آدم ها با عبارات شبه علمی دارند ریشه های انسانیت را خشک می‌کنند...

فری

۰۱:۱۰ ۱۳۹۷/۱۰/۲۰
0

کاملا موافقم و بلید بگمممم حقیقتتهههه عالی بود این مقاله! آرخرم جواب نداده عوضی!!

نگار

۱۱:۱۰ ۱۳۹۷/۱۰/۰۴
0

So what?

ناشناس

۰۸:۱۰ ۱۳۹۷/۱۰/۰۳
0

مقاله جالبی بود. اما جنبه دیگر انتظار برای سنجش هوش هیجانی به کار می رود. آزمایش مارش مالو را قورت بده یک نمونه از پژوهش هایی است که در این حوزه آورده شده است. بنابراین، طبق این مقاله و کارهای انجام شده می توان اینگونه تعبیر کرد که پاسخ طرف مقابل به انتظار می تواند گویای تمایل او به ادامه ارتباط و میزان بلوغ او در ایجاد ارتباط باشد.

به آفرید

۰۶:۱۰ ۱۳۹۷/۱۰/۰۲
0

با سلام مطلب دارای حقیقتی تلخ بود، اینکه در جهان مجازی باید از شیوه های خاصی برای حذب مخاطب بهره ببریم،اما واقعیت موضوع هرگز تغییر نمی کنه،و اونم اینه رابطه هارو صداقت میسازه و نه چیز دیگری.

Reza

۰۸:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۲۹
0

اصغر فرهادی طور تموم شد

الیاس

۱۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۲۲
0

بیشتر ما همچین موقعیت هایی را تجربه کرده ایم،اما هیچ یک از ما این تجربه ها را مدون نمی کند وقتی می بینم افراد غربی چنین تجربیات خود را به پرسش می کشند به حال خودمان تاسف می خورم.

بی نام

۱۰:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۲۲
0

سیستم شکنجه مدرن! مقاله تان واقعا جالب بود، ولی عجب دنیای مسخره و مضحکی شده روانی ش کن تا جذاب باشی چون روانی ات کرده لابد جذابه گرچه واقعا خودم هم به این نتیجه رسیده ام که گاهی آدم واقعا باید طرفش را همینطور عصبی کنه تا اگه نه قدردان، لااقل بدونه شمام بلدین! ولی انصافا بنظرم یه مقاله هم بعدش به بررسی اینکه واقعا واقعا بعدا ما قدردان خواهیم شد یا میگیم به درک مرده شور خودش و جذابیتشو ببرن؟ جدا فاصله جذابیت با مرده شور ببردش کجاس؟ و گرفتن انتقام نفر قبلی از بعدی و این روابط شکنجه آور که بازده مغز یه آدمو به یک سوم تقلیل میده تا کجا ادامه داره؟

محسن

۰۴:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۲۲
0

اینکه فلسفه تا این حد جزئی نگر و زمینی شده باعث خوشحالیه.برای من یاد آور تصویر نقاشی معروفی است از ارسطو در مقابل افلاطونه.انگشت افلاطون رو به آسمان داره اما ارسطو اشاره به زمین میکنه.به نظر میرسه بعد از 2500 سال تفکر ارسطو غالب شده.

سعید

۰۸:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۲۱
0

خخخخخخخخ

محسن

۰۷:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۲۰
0

این تعبیر از جمله معروف "بالاترین سیاست صداقت است" فوق العاده و تکان دهنده بود.صداقت بالاترین حیله هست !!!! عالی بود.همین جمله به تنهایی پتانسیل تبدیل شدن به یه فیلم عالی رو داره.

شبیر

۱۱:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
0

منم با این گفته که صداقت بالاتر از هر سیاسته موافقم. آدمی که شرافت در ذاتشه با این شیوه ها مخالفه ولی آدمی که اصالت تو ذاتش نیست مجبوره ادا در بیاره

مقداد

۱۰:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
0

به نظر من هم صداقت بهتره. یعنی همونی که هستی باش. متاسفانه اکثر نمونه های تحقیقاتی و پژوهشی از شهروندان غربی بخصوص ایالات متحده و انگلستان هستن. اگر نمونه آماری از شرق باشه احتمالا پاسخ متفاوت میشه.

امیر

۰۷:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
0

تعداد کامنت های زیر این مطلب جالبه

صادقی

۰۵:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
0

واقعا هم خوش به حالتون. این دوره زمونه همه چی فیک و بی مزه و سطحی شده حتی عشق

طهورا

۰۴:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
0

من هم با نظر شما موافقم. به‌نظرم به موقع‌پاسخ دادن نشانه‌ی نظم و صداقت طرف مقابل هست.

زهرا

۰۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
0

بله جدا خوش ب حالتون!

زهرا

۰۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
0

خیلی جالب بود. من خودم همیشه زود جواب طرفم رو میدم و این تاثیر منفی داشته متاسفانه جوری ک باعث شده منم دیر جواب دادن رو امتحان کنم.

فرزانه

۱۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۸
0

جالبه که موضوعات به این شکل به چالش کشیده میشن... ولی به نظر من صداقت بزرگترین حیله دنیاست و اون هست که جذابیت ایجاد میکنه.. پیروز باشید

فواو

۱۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۸
0

من هم‌ همین طورم. حالشو میگیرم. خودمم ادا نمیام. فورا جواب میدم!

امیر

۰۹:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۸
0

بنظرم متن قاعده ای طراحی نکرده بلکه یک قاعده موجود در رفتار متقابل انسانی تشریح کرده

فریبرز متین

۰۵:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۸
0

من آدمی میانسال هستم. وقتی این مقاله را خواندم به یاد جمله ای از ولفگانگ گوته افتادم که در دوران کهولتش گفته بود: "خوشحالم در جهانی که تا به این حد رو به اضمحلال رفته، جوان نیستم."

رامیار

۰۵:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۸
0

به هیچ وجه این توصیه دوست داشتنی نیست. صرف نظر از هر نوع پژوهشی ، تزریق یک بازی دیگر بر انبوه بازی های جایزه دار دنیا بر دور باطلی که داخلش گرفتار هستیم دامن می زند.

علی

۱۱:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

شاید شو بازی کردن تو یک سری مساعل مثل تجارت کردن که اغلب روابط کوتاه مدت هستن جواب باشه ولی در رابطه ای مثل ازدواج خیلی زود تو خالی بودن فرد اشکار میشه و اون رابطه به بن بست میرسه

نوید خرسند

۱۱:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

لذت بردم از این پستتون واقعا

ملیحه دربانی

۱۰:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

خیلی جالب بود...ممنونم

Saeed

۰۹:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

خلاصه همون نظریه فیلم بازی کن تا خودتو قالب کنی به شخصه هر کی فیلم بازی کنه باهاش صمیمی نمیشم و حالشم میگیرم تامام

سعید

۰۹:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

من دقیقا همین تجربه رو داشتم

سعید

۰۹:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

این منش خیلی کهنه و خاله زنکیِ. اصل بر صداقت در گفتار و رفتاره این بازیها نمیذاره صمیمیت واقعی به وجود بیاد

sepid

۰۹:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

عالی بود ... فقط کاش کارهایی که باید انجام بدیمو دقیق تر عنوان کنید

داورپناه

۰۹:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

کتابهای خیلی جالبی پیدا می کنید. خیلی خیلی خوب بود. ان شاء الله کم کم چنین کتابهایی هم بنویسید.

بهاربد

۰۹:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

همیشه فکر میکردم اینکه ادمها درگیر این فاصله ی دیدن پیتم و پاسخ دادن طرف مقابل به ویام هستند امری لوس و کم ارزشه، تا خودم متاثر از یک رابطه ی عاطفی شدم که تقریبا طرف مقابل روی این فاصله حساسیت داشت، و بتدریج در رفتار خودم هم متوجه شدم این فاصله ی زمانی با کسی که عواطفم با اون درگیره برام معنا دار وگاهی رنج اور شده بود. دیدن این مطلب برام جالب بود که همه مردم دنیا درگیر این فاصله هستند.

۰۷:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

یعنی الان باید موقع پیام دادن طرف مقابل رو منتظر بزاریم یا راه حل چیز دیگریست؟!

محمد

۰۵:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

همش امیدوار بودم آخرش به این نتیجه برسه که دیرجواب دادن عمدی کار خوبی نیست و صادق بودن و زود جواب دادن بهتره. با تمام چیزایی که نوشته و نتایجی که گرفته من هنوزم از کسی که نامنظم و با فاصله زیاد جواب میده خوشم نمیاد و کم کم باهاش قطع ارتباط میکنم و خودمم کسیو به صورت عمدی منتظر نمیذارم

هانیه

۰۴:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

مطلب جالبی بود . باید امتحان کنم.

تهمینه

۰۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

انتخاب خوبی بود مثل همیشه به روز و جذاب!

Mahdie

۰۱:۰۹ ۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0

خیلی عالی، اما روند زنجیروار که او دیر جواب داد من هم دیرتر جواب بدم ، روابط رو به سمت انتقام گیری میبره ، و این زنحیروار پیش میره و جهان شمول میشه، در نهایت حس انتقام گیری در ذهن انسان قوی تر میشه و به نظرم انتهای جالبی نخواهد داشت

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0