جهانی که تلاش میکنیم توصیف کنیم، در اصل وجود ندارد
واقعگرایی نوین از معدود جنبشهای فلسفی است که میتوان برای تولد آن تاریخ و مکان دقیق تعیین کرد: ۲۳ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۳۰ در رستوران آل ویناچیولو ناپلِ ایتالیا. در خط مقدم این گرایش جدید، نابغهای جوان بهنام مارکوس گابریل ایستاده است. او، در سن ۲۹ سالگی، بهعنوان استاد فلسفه و صاحب کرسی معرفتشناسی در دانشگاه بُن منصوب شد. بهگفتۀ گابریل، ظهور رئالیسم نوین تلاشی بود برای رهاسازی فلسفه از بنبستی که دو گرایش رایج قبلی، پستمدرنیسم و برساختگرایی اجتماعی، گرفتارش کرده بودند.
3 دقیقه
• چرا جهان وجود ندارد
بررسی کتاب چرا جهان وجود ندارد نوشتۀ مارکوس گابریل
مارکوس گابریل، نابغهای است که در ۲۹ سالگی، بهعنوان جوانترین دارندۀ کرسی فلسفه در آلمان منصوب شد. او در خط مقدمِ جریان فلسفی جدیدی ایستاده است؛ «واقعگرایی نوین». با ترجمۀ انگلیسی کتاب مناقشهبرانگیزش، چرا جهان وجود ندارد، دیری نخواهد پایید که این فیلسوف تأثیری برجسته بر محافل فلسفی آمریکای شمالی خواهد گذاشت.
• چه کسی میگوید جهان وجود دارد؟
ما به جهان، آنگونه که واقعاً هست، دسترسی مستقیم نداریم
واقعگرایی نوین، واقعگرایی بدون جهان است چون میگوید ما به جهان، آنگونه که واقعاً هست، دسترسی مستقیم نداریم. این جنبش نوپا را مارکوس گابریل بههمراه ماوریتسیو فِرّاریس بنا نهادهاند. مارکوس گابریل، استاد فلسفۀ دانشگاه بُن، در جدیدترین اثر خویش چرا جهان وجود ندارد، ایدههای رادیکال خویش را درخصوص رویکردش به فلسفه برای مخاطب عامِ تحصیلکرده مطرح میکند. میتوان گفت این کتاب قابلفهمترین ارائه از آرای نوواقعگرایان است.
• انقلاب در برجعاج رخ نمیدهد
واقعگرایی نوین میگوید انقلاب ممکن است اما نیاز به عملِ واقعی دارد و نه صرف اندیشهها
واقعگرایی نوین فلسفهای نوپا و بینالمللی است که قصد دارد همچون پستمدرنیسم، هرمنوتیک و ساختشکنی از حصار تنگ دانشگاه فراتر رود و بر فضای اجتماع اثرگذار باشد. ماوریتسیو فِرّاریس، استاد دانشگاه تورین، از شارحان برجستۀ نظریۀ واقعگرایی نوین و نویسندۀ کتاب مقدمهای به واقعگرایی نوین است. او در مصاحبۀ پیشِرو ابتدا مفاهیمِ کلیدیِ واقعگرایی نوین را توضیح میدهد و سپس تفاوت آراء خویش با فوکو و دریدا را برمیشمرد.
• منحنیکردنِ هستیشناسیِ صاف
بررسی کتاب حوزههای معنا: یک وجودشناسی واقعگرای نوین نوشتۀ مارکوس گابریل
واقعگرایی نوین به کسانی که هنوز دچارِ خماریِ جریانهای مسلط در فلسفۀ قرن بیستم هستند، داروی تقویتی مفرح و محرِّکی میدهد. کتاب گابریل، مانند نوشتههای همکار گهگاهِ او، اسلاوی ژیژک، نهتنها بهلحاظ فکری دقیق و منسجم است؛ بلکه فرهنگ عام ژیژکطورِ ارجاع و شوخی را شکل داده است. در برخی مواضع، این کتاب بهطور اصیلی سرگرمکننده است و این مسئله به تحریککنندهبودن استدلالهایش کمک میکند. این بدان معنا نیست که گابریل سبک منحصربهفرد خود را عرضه نمیکند. برعکس، او دارای سبکی مخصوص به خود است که از تندرویهای آشنا برای اسلوونیاییها دوری میکند. او همچنین توانایی خود را برای ارائۀ آسان ایدههای سخت را به صورتی که انگار سخت نیستند به رخ میکشد.
سوپر استار عالم روشنفکری بیش از همیشه با چپها به مشکل خورده است
گفتوگویی دربارۀ دشواری همتاسازی هوش انسانی در رایانهها
چارلز تیلور شعر و موسیقی را عناصر نجاتبخش دوران افسونزدایی میداند
او چیزی از خواهرم نمیدانست، خوبیاش همین بود