گفتوگوی برَد اِوانز و جرج یانسی
جورج یانسی، فیلسوف سیاهپوست امریکایی، اواخر سال گذشته مقالهای در نیویورکتایمز نوشت به نام «امریکای سفید عزیز». انتشار این مقاله، نقطۀ عطفی در زندگی او بود. صدها پیام، ایمیل و حتی نامۀ پُستیِ مملو از نفرت برایش فرستادند. نامههایی که میگفتند باید مثلِ داعش سرت را ببرند، یا باید مثل حیوان تو را به آفریقا برگردانند. این خشونتِ عریان کلامی، بهانۀ گفتوگوی جدید او دربارۀ انواع پنهان خشونت در جامعۀ آمریکا شده است.
نیویورکتایمز — برَد اوانز: در واکنش به مجموعۀ حملات کلامیای که بهتازگی و پس از نگارش مقالۀ «امریکای سفیدِ عزیز» در نیویورکتایمز به شما صورت گرفت، انجمن فلسفۀ امریکا بیانهای شدیدالحن را علیه فحاشی، مزاحمت و آزار کلامی دانشگاهیان در فضای عمومی منتشر کرد. اما فراتر از این واکنش، آیا نباید واقعیات انسانی وسیعتری را که با این گفتارِ تنفرآلود مرتبط است و بهطور مشخص، چگونگی تأثیر این حملات کلامی بر ویژگیهای زیستیِ افرادْ مورد بررسیِ دقیقتر قرار گیرد؟
جرج یانسی: نکتۀ شما دربارۀ خشونت کلامی بسیار مهم است. بلافاصله پس از انتشار مقالۀ «امریکای سفیدِ عزیز» نظرات زننده، تند و نژادپرستانهای را دریافت کردم که به ایمیل دانشگاهیام فرستاده شده بود و پیامهایی صوتی نیز در پیغامگیرم گذاشته شده بود. حتی نامههایی را بهصورت پستی دریافت کردم که سرشار از تنفر بود. تصور کنید که فردی زمان گذاشته، نشسته و نامهای پر از نفرت را نوشته و در جهان آنلاین امروزی بهصورت پستی ارسال کرده است.
واقعیت نگرانکننده در واکنشهای صورتگرفته به «امریکای سفیدِ عزیز» این است که درمییابیم چه میزان نژادپرستی همچنان در جامعۀ کنونی و امریکای موسوم به پسانژادی ادامه دارد. پیامهایی که برای من فرستاده شدند دربارۀ مغالطات و اشتباهات نبودند؛ بلکه بههدف حمله، درهمشکستن روانی و ایجاد پریشانی جسمانی طراحی شدهاند.
واژهها آثاری واقعی دارند؛ بهویژه واژگانی چون «کاکاسیاه»، اینکه بهعنوان «حیوانی که باید به افریقا برگردد» خوانده شوی یا به تو بگویند که باید «سرت را بهسبک دولت اسلامی برید». یکی از پیامهای نژادپرستانۀ ارسالی با این جمله تمام شده بود که «آماده باش» و دیگری با این جمله آغاز میشد که «استادِ کاکاسیاهِ عزیز».
بیرحمی و تکراریبودن این خشونت کلامی راهی است که به آسیب منتهی میشود. باتوجهبه تاریخچۀ اصطلاح «کاکاسیاه»، این واژه با زمینۀ دراز و پر از خشونتی مرتبط است که در آن بالیده است. اینگونه از خشونت بهسادگی قابلمشاهده نیست و از طریق زمینه اعمال میشود. لینچکردن سیاهان بههدفی نمایشگونه طراحی شده بود تا اوباش سفید پوست را جذب خود کند. در این مورد، بدن سیاه بهصورت عمومی هدف خشونت قرار میگرفت. اما انواع بسیار دیگری از خشونت در کار است که بنیادینتر و نادیدنیترند؛ درحالیکه رنج بسیاری تولید کرده و فوقالعاده غیرانسانی نیز هستند. زمانی که مرا «کاکاسیاه» میخوانند، هدف این نوع از خشونت قرار گرفتهام. گویی بخشی از وجود من درهم شکسته است و احساس زخمخوردگی و جراحت میکنم.
تنها امروز و پس از این وقایع است که میفهمم چگونه خشونت کلامی که بههدف آسیب طراحی شده است، میتواند اثر واقعی بر جای گذارد. به یاد میآورم که پس از خواندن این حجم از پیامها بهمعنای واقعی کلمه احساس بیماری میکردم. بنابراین کلمات میتوانند ناتوان سازند، هتک حرمت کنند و مجروح نمایند. کلمات، درست مانند ضربۀ چوب یا سنگ، اثر خود را بر بدن فرد بر جای میگذارند. در این مورد، من احساس میکردم که وضعیت بدنیام تحت فشار حملات در حال فروریختن است. فرانتس فانون از این وضعیت بهعنوان «ناتوانی در حرکت آزاد و رها در جهان» یاد کرده است.
* این گفتوگو بخشی از مجموعه مصاحبههای وبسایت نیویورکتایمز با فیلسوفان و نظریهپردازان انتقادی دربارۀ «خشونت» است. متن کامل این گفتوگو بههمراه سایر مصاحبههای این مجموعه بهزودی در قالب کتاب توسط انتشارات «ترجمان علوم انسانی» منتشر خواهد شد.
سوپر استار عالم روشنفکری بیش از همیشه با چپها به مشکل خورده است
گفتوگویی دربارۀ دشواری همتاسازی هوش انسانی در رایانهها
چارلز تیلور شعر و موسیقی را عناصر نجاتبخش دوران افسونزدایی میداند
او چیزی از خواهرم نمیدانست، خوبیاش همین بود