برای استفاده از گوشی، باید مانیفستی شخصی بنویسیم
وقتی اعصابتان خرد میشود، حوصلهتان سرمیرود، یا دلتان شور میزند، چه کار میکنید؟ شاید یکی از تسکیندهندهها که بتواند زخم روحتان را التیام بدهد بالاوپایینکردن صفحهنمایش گوشی باشد. اسکرولکردن نوعی احساس رستگاری به ما میدهد. انگار چیزی در انتهای پیامها قایم شده که ما را مجبور میکند ذوقزده منتظرش باشیم. همۀ پیامها و توییتها را، حتی چندبار هم که بخوانیم، ملال و اضطرابمان کم نمیشود. این حالت فقط یک چیز را نشان میدهد: ما به گوشی هوشمندمان معتاد شدهایم و هر بار باید زمان بیشتری را پایش بگذرانیم تا نیازمان فروکش کند.
3 دقیقه
♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب پرونده، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
• چگونه هم آرامش ذهنی داشته باشیم و هم تلفن همراه؟
شاید بهتر باشد به جای اینکه عادتهای سفتوسختی را بسازیم، دربارهٔ رویکردمان نسبت به زندگی تجدید نظر کنیم
زندگی ما طوری شده که بدون گوشی هوشمند دستکمی از جهنم ندارد. البته عجیب هم نیست؛ پیشتر کارشناس طراحی گوگل، تریستان هریس، گفته بود که «گوشیهای هوشمند طوری ساخته شدهاند که اعتیادآور باشند». اما با این اعتیاد چه میشود کرد؟ اگر شبکههای اجتماعی را ترک کنیم، شاید حتی امنیت معیشتمان هم به خطر بیفتد. از سوی دیگر، اگر در آن بمانیم، آرامش روح و روانمان را با دست خود سرکوب خواهیم کرد. دو کتاب جدید راهحلهایی دارند که شاید به درد ما هم بخورد.
• از دیازپام تا پورنوگرافی: زندگی در عصر اعتیاد
سرمایهداری به نحوی نظاممند از ضعفهای احساسی ما سود میبرد، آیا کاری از دست ما ساخته است؟
زندگی در دنیای امروز چنان فرسودهکننده و ملالآور است که هر کسی برای اینکه بتواند ادامه بدهد، باید راهی برای خوشحالکردن خودش پیدا کند. از یک فنجان قهوه بگیرید، تا سریالدیدن، سیگارکشیدن، ور رفتن با شبکههای اجتماعی، یا امتحانکردن انواع و اقسام مسکنها، محرکها یا مخدرهای قویتر. عادتهایی که در ظاهر بیضرر و عادیاند، اما قابلیت آن را دارند که ما را در دام خودشان فروبکشانند. دنیای امروز، دنیای اعتیاد است، اما سؤال اصلی این است: آیا تقصیرها گردن ماست؟
• قبل از اینترنت چه کار میکردی؟
گویا ما از این جهت منحصربفردیم که واپسین نمونههای یک گونۀ روبهانقراض هستیم
چیزی نمانده تا زمانی که هیچکس روی زمین یادش نیاید دنیا پیش از اینترنت چه شکلی بود. آنهایی که اواخر دهۀ ۱۹۷۰ به دنیا آمدند، آخرین نسلیاند که بدون اینترنت بزرگ شدند. جامعهشناسان به آنها «واپسین معصومان» یا «مهاجران دیجیتال» میگویند. آن «معصومیتِ» ازدسترفته، اگر اصلاً معصومیتی در کار بوده، چه بود؟ یک نویسنده و گزارشگر کانادایی به ایامی میاندیشد که ذهنمان اجازۀ سرگردانی داشت.
• معتاد گوشیتان هستید؟ خب نباشید
نیر ایال که روزگاری دفترچۀ راهنمای معتادکردن آدمها به فناوری را نوشته، حالا به دنبال پادزهر است
نیر ایال روزگاری نه چندان دور، به شرکتهای فناوری مشاوره میداد که چطور اپلیکیشنهایشان را شبیه مواد مخدر کنند. چیزهایی که خلاصی از دست آن آسان نباشد. اما یکبار که خودش مشغول ور رفتن با گوشیاش بود، دختر کوچکش بارها تلاش کرد با او حرف بزند ولی موفق نمیشد. ایال ناگهان متوجه شد و شدیداً تحت تأثیر وضعیتی قرار گرفت که خودش یکی از مسببان آن بود. حالا او مروج راهحلیهایی برای خلاصی از اعتیاد دیجیتال است.
• هر چه فقیرتر باشی، بیشتر به صفحهٔ گوشیات نگاه میکنی
نمایشگرها در گذشته مختص نخبگان بودند. امروزه کنارگذاشتن آنها نشان تشخص است
وقتی فقیر باشید، همیشه نگران وقتی هستید که نتوانید کار کنید. دوران پیری برای فقرا مشکلات دوچندانی دارد، مسائل مالی و جسمی از یک سو، و تنهایی از سویی دیگر. اما شرکتهای سیلیکونولی که نمیخواهند هیچ انسانی در رنج باشد، برای این مشکل فقرای کهنسال هم راهحلی ساختهاند: برنامههایی کامپیوتری که با آنها حرف میزند. ولی پیرهای پولدار همچنان با «آدمها» نه «نرمافزارها» در ارتباطند. این آغاز دوران جدیدی است که در آن فقط پولدارها میتوانند بیرون از تلگرام هم با آدمها معاشرت کنند.
الگوریتمهای سرگرمیساز برای کار با دانش باستانی حاصل از متون و فضاهای مقدس طراحی نشدهاند
احساس کسلی وقتی پیدا میشود که موضوعِ توجه ما دائم تغییر کند