بررسی کتاب «تروریسم، جستاری فلسفی» نوشتۀ آن شونکن بکر
آن شونکن بکر، در کتابِ «تروریسم، جستاری فلسفی»، تروریسم را فقط بهعنوان یکی از اقسام متعدد خشونت سیاسی شناسایی میکند. بهنظر او تروریسم نه از حیث اخلاقی از جنگ بدتر است و نه همواره نادرست. او فاصلۀ میان تاملی فلسفی بر واژۀ تروریسم و کاربرد عامیانه آن را میکاود.
7 دقیقه
ال.اس.ای — بسیار متداول است که الفاظ رایج در گفتوگوها، در دانشگاه معنای متفاوتی داشته باشند. در فلسفه امثال این کلمات عبارت است از شهود یا جوهر که هر دو تاریخ فلسفی پرباری دارند، با این حال در زبان عرفی روزمره به معنای امری بدون نتیجه واقعی به کار میروند. البته در خصوص واژهٔ تروریسم، فقدان تعریفی مناسب، بیشتر مسئلهساز است. تروریسم مورد مهمی در حقوق به حساب میآید و تعریف صحیح، جزئی ضروری در احکام حقوقی است. در واقع آن شونکن بکر اشاره میکند انگیزه او از جستار فلسفی دربارۀ تروریسم، این بوده که بکوشد لغتی را که در گفتمان حقوق، دهها تعریف متداول دارد، تدقیق کند. هم چنین وقتی کاربرد واژهٔ تروریسم یا ترور در لفّاظیهای سیاسی و رسانههای گروهی را در نظر بگیریم، تلاش شونکن بکر بیشتر توجیه میشود.
در این جاست که پژوهش شونکن بکر، امتیازی اساسی مییابد. کوتاه آن که اگر بنا است واژهای مثل تروریسم، در رابطهٔ با تحریم، تفویض یا حتی توجیه تصمیمات سیاست خارجی در بحثها استفاده شود، لازم است که مردم بفهمند منظور از این واژه دقیقاً چیست. جستوجوی پاسخ برای این پرسش، فصل اول کتاب را تشکیل میدهد.
چالشهای مختلفی در تعریف تروریسم وجود دارد که در گفتمان دانشگاهی، به شدت جلب توجه کرده است. دو نمونه مشخص این قضیه عبارت است از این که آیا تروریسم بنا به تعریف، توسط عوامل دولت یعنی ماموران دولتی انجام نمیشود؟ و این که آیا تروریسم ضرورتاً منجر به لطمه زدن به بیگناهان میشود یا خیر؟ شونکن بکر با استدلالی منطقی به این موارد بحثبرانگیز، پاسخ منفی میدهد و تعریفی را برمیگزیند که شامل مفهومی خاصّ از تروریسم است. تروریسم به این معنا میتواند به دست عوامل دولتی و غیردولتی انجام شود و ضرورتاً اهداف بی گناه را نشانه نمیگیرد.
شونکن بکر تعریف واژهای را بیان میکند که به نظر وی به اشکالی فریبکارانه در مجادلات سیاسی رواج یافته است. چنان که در کتاب میخوانیم این واژه اغلب منجر به واکنشهای شدیدی مثل خشم یا ترس از سوی مردم میشود. این امر بستری برای سیاستمداران فراهم میکند تا مبادرت به انجام اعمال خود و توجیه آنها کنند. اگر تروریسم طوری تعریف شود که شامل اجزای صراحتاً غیراخلاقی مثل آسیب به بیگناهان نباشد، نتیجه این خواهد بود که داغی مباحث حول محور اعمال تروریستی فروکش میکند و در نهایت ما میتوانیم مثالهای نگرانکنندهتر عوام فریبی را روشن کنیم. تعریف شونکن بکر از این جهت قابل تحسین است و در واقع مطالعهٔ دقیق این متن، سبب تغییر گفتمان مربوط به برخی حوادث تروریستی بزرگ میشود.
بخش عمده این کتاب بر پرسش پیچیدهتری تمرکز دارد: آیا امکان دارد عملی تروریستی، مجاز باشد؟ چارچوب مبنایی در این تحلیل، نظریهٔ جنگ عادلانه است. طبق نظریهٔ جنگ عادلانه، گاهی گروهی از مردم با ملاحظاتی، حق دارند به جنگ گروه دیگری بروند. این ملاحظات فیالمثل شامل این امر میشود که استفاده از جنگ، آخرین راه حل باشد. شونکن بکر با بحثی دقیق در مییابد کاربست نظریهٔ جنگ عادلانه بر اعمال تروریستی به ما اجازه میدهد که بگوییم افعال تروریستی حداقل از حیث نظری، موجّه هستند. قید «از حیث نظری» مهم است. شونکن بکر بر آن نیست که فلان فعل، در عمل عادلانه است. این صرفاً مصداق به کار بردن نظریهٔ جنگ عادلانه به عنوان چارچوبی برای حصول قضاوتهایی متعادل دربارۀ مصادیق خاص تروریسم است. ممکن است در واقع هیچ عمل تروریستی همهٔ شرایط لازم را احراز نکند، ولی اگر مشخص شود عامل عمل تروریستی، خشونت را به عنوان آخرین راه استفاده کرده است، این نکته جنبه مهمی از ارزیابی عمل را تشکیل میدهد. در حقیقت مطالعات موردی کتاب شامل مباحث مرتبط با جداییخواهان باسک (ETA) و شاخهٔ نظامی کنگرهٔ ملی آفریقا اومخونتو وسیزوه، چنین روندی را نشان میدهند.
آرمان تلاش در جهت رسیدن به تعریفی بیطرفانه، تعهد روششناسانهای است که کتاب بر اساس آن نگارش یافته است. ماهیّت فلسفی این پژوهش، به سبک فلسفه تحلیلی آنگلو-امریکایی نزدیک است.
این بدان معنا نیست که شونکن بکر به وقایع تجربی عنایت نداشته است، زیرا روشن است که او چنین نگاهی دارد. ولی کتاب بر این پیش فرض مبتنی است که درک فلسفی تروریسم در گرو آن است که نگارنده خودش را از درگیری و مشارکت انسانی در موضوع برهاند تا بتواند تعریفی کلی و محکم بنا کند و سپس به تحلیلی مفهومی در این راستا بپردازد که چگونه تعریف مذکور در فهم مسئله «مجاز بودن اعمال تروریستی» راه گشا است. روشن است که استفاده از یک روش تحلیلی سختگیرانه فینفسه و به خودی خود امری قابل انتقاد نیست. در واقع احتمالاً راهی بهتر از این برای تعریف اصطلاحات و آغاز تحلیل فلسفی وجود ندارد. کار شونکن بکر از این جهت بسیار فاضلانه است.
اما اگر کلیتر نگاه کنیم، مواردی هست که در آنها احتمالاً تحلیل فلسفی با بهرهگیری از برخی ملاحظات دیگر بهبود مییابد. به بیان کلّی استفاده از استدلال جبری برای وقایع بشری، نشان از سردی مفهومی۱ در روند تحلیل دارد، برای مثال استفاده از حرف «ب» برای اشاره به اقلیّتی قومی که قربانی تلاش در جهت نسلکشی نظامیافته شدهاند. (صفحه ۶۰)
خلاصه کردن مرگ انسانها در نماد «ب» به دلیل تحلیل مفهومی، یک فروکاهی است و چه بسا استفاده از شکل انسانیتری از گفتمان، راههای دیگری برای بررسی این مسائل میگشود. مثال دیگر، بحث مسئولیت جمعی است. نگارنده به حد کافی به پیچیدگی حد و حدود این مسئله توجه نکرده است که اعضای یک جامعه تا چه حد مسئول بیعدالتیهای آن هستند. این بحث قابلیت آن را داشت که از تحلیلی مفهومی که برخوردار از دیگر ملاحظات است، سود جوید. خصوصاً با نظر به این واقعیت که مفهوم مسئولیت جمعی در جوامع غیرغربی، با مفهوم مسئولیت جمعی در جوامع فردگراتر بسیار متفاوت است، هر چند جوامع فردگراتر، کلیّت و جهانشمولی را به عنوان یک پیش فرض مبنایی و مفهومی میپذیرند.
البته این موارد، اشکالاتی جزئی هستند. به طور کلّی کتاب مذکور، یک تحلیل دانشگاهی تاثیرگذار ارایه میدهد که هم به شیوهای روشن و خواندنی نوشته شده و هم بصیرتی بسیار آگاهی بخش را در خصوص فاصله میان تأمل دقیق فلسفی بر واژه تروریسم و کاربرد عامیانه آن ارایه میدهد.
اطلاعات کتابشناختی:
شونکن بکر، آن. تروریسم: جستاری فلسفی، انتشارات پالگریو مکمیلان، ۲۰۱۲
Schwenkenbecher, Anne. Terrorism: A Philosophical Enquiry. Palgrave Macmillan, 2012
پینوشتها:
* این مطلب با عنوان Terrorism: A Philosophical Enquiry by Anne Schwenkenbecher در وبسایت ال.اس.ای منتشر شده است.
* جاکوب فیلیپس دانشجوی دکتری در کالج لندن است. علائق پژوهشی وی عبارت است از سوژه انسانی در فلسفهٔ قارهای و الهیات سیستمی، فلسفهٔ آلمانی، نقش علومانسانی در جامعهٔ معاصر و نقش دانشگاه در زندگی عمومی. به طور کلّیتر او از خواندن و نوشتن پیرامون موضوعات مختلف هنر، ادبیات، فلسفه و دین لذت میبرد.
[۱] conceptual coldness