بررسی کتاب «دلقکها و آدمکشها: نقش سازمان سیا در هالیوود» نوشتۀ تریشیا جنکینز
مونتیسکلاروس در این نوشته مسیر حرکت جنکینز را در کتابش، برای تبیین همکاری سیا و هالیوود توصیف میکند.
8 دقیقه
اچ نت — تریشا جنکینز در کتاب جدیدِ جذاب و بسیار خواندنی خود به موضوع ارتباط سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) با هالیوود میپردازد؛ موضوعی که به ندرت مورد مداقه قرار گرفته است. در حالیکه پرداختن به این موضوع ممکن است تصور پر رمز و راز عملیات مخفی را، که برازندهٔ سازمان در ابعاد خرد و کلان آن است، به ذهن متبادر کند، جنکینز فقط به نقش آشکار سازمان در مدیریت این تصور ذهنی میپردازد؛ تصوری که غالبا از طریق شبکهها و ارتباطات عمومی رسمی آشکار به وجود آمده است. اثر خلاقانهٔ جنکینز که با تحقیقات فراوان همراه بوده، کتابی است ارزشمند در حوزه ادبیات نوپای این موضوع. نویسندهٔ اثر استاد مشاور گروه فیلم، تلویزیون و رسانههای دیجیتال دانشکدهٔ ارتباطات دانشگاه کریستین تگزاس است.
ممکن است با جستجوی پایگاه اینترنتی رسمی سیا و دیدن گزینهٔ «ارتباط با صنعت تفریح» متعجب شوید، زیرا هدف از این صنعت کمک به افرادی است که مایل به توصیف تصویری یا نوشتاری سیا در صحنهٔ نمایش یا در صنعت نشر هستند. هرچند این پایگاه اینترنتی بر اولویت حفاظت از امنیت ملی تاکید دارد، مدعی است «هدف سازمان از این کار توصیف دقیق و جامع مردان و زنان سازمان، ماموریتهای حیاتی و تعهد آنها در خدمت به مردم است» اثر جنکینز همچون آنچه در توضیحات بیانیهٔ ارتباط با صنعت تفریح و به خصوص گزارهٔ «توصیف جامع و دقیق» آمده است، به فهم نقش پیچیدهٔ سیا در صنعت تفریح کمک میکند.
جنکینز اینگونه استدلال میکند که سیا نه تنها دربارهٔ وجههٔ بیرونی خود نگران است، بلکه به دقت آن را مدیریت میکند؛ مخصوصا در پاسخ به حوادث و وقایعی که در جهان رخ داده و برداشت عمومی از سازمان را شکل میدهد. اما همیشه هم اینگونه نبوده است. سازمان سیا، از سال ۱۹۴۷ در اولین سالهای آغاز به کار خود تا اوایل دههٔ ۶۰ میلادی، در توصیفات هالیوود از خود دخالتی نداشت. تا اینکه پس از واقعهٔ موسوم به شکست در «خلیج خوکها» در آوریل ۱۹۶۱، نقش سیا در تلاش بدفرجام برای سرنگونی فیدل کاسترو رهبر کمونیست کوبا، روشن شد. از آن زمان به بعد، تصویر سیا در تلویزیون و فیلمها بیش از پیش آشکار شد.
در واقع، نویسندهٔ دلقکها و آدمکشها خود دربارهٔ تصوری که رسانههای عمومی از سازمان سیا ارایه میدهد، تحقیق کرده و در پایان کتاب جدولی متشکل از فیلمها و برنامههای تلویزیونی بیانکنندهٔ این تصور، در فاصلهٔ سالهای آغازین ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ تهیه کرده است. همانطور که جدول فوق نشان میدهد تصویری که رسانهها از سازمان ارایه دادهاند، بیشتر منفی بوده است. با این حال همهٔ نمونههای مورد بررسی نشاندهندهٔ این مطلب هستند که سازمان سیا به یکی از موضوعات اصلی فرهنگ عمومی تبدیل شده است. (در حال حاضر، فیلم آرگو تولید ۲۰۱۲ در سراسر جهان به اکران عمومی درآمده است. داستان این فیلم پیشروی مخفیانهٔ سیا در پوشش یک استودیوی فیلمسازی و تاثیرگذاری آن در روند آزادسازی گروگانهای امریکایی در تهران است.)
سرانجام، سازمان سیا از تصوری کلیشهای و فوقالعاده منفی، که هالیوود از این سازمان در اذهان عمومی ایجاد کرده بود، خسته شد. هالیوود در تصویری که از کارمندان سیا ارایه داده بود، آنها را قاتلینی سنگدل، کارمندانی جاهطلب و بیرحم و بدتر از همه، لودههایی بیلیاقت نشان داده بود. جنکینز استدلال میکند که از زمان «آلدریچ ایمز»، سازمان سیا اقدامات محسوسی برای تغییر تصویر خود در اذهان عمومی انجام داده است. ایمز، کارمند بدنام سیا، که بسیاری از اطلاعات سری امریکا را برای شوروی افشا کرده بود، خسارتهای جبراننشدنی به وجههٔ عمومی این سازمان زد، به طوریکه موجودیت آن را زیر سؤال برد.
به این ترتیب، سازمان با انعقاد پیمانهای رسمی با هالیوود ــیکی از آخرین مراکز دولتی که اقدام به این کار کردــ گامهای بیسابقهای در کنترل این قبیل خرابکاریها برداشت. ممکن است استخدام شرکای تولیدکنندهٔ تلویزیونی موسوم به «تیپیپی» در جهت تقویت تصویرسازی مثبت از وجههٔ سیا عجیب به نظر برسد، اما سازمان جایگاه رابطهای صنعت تفریح را رسمیت بخشید و «چیسی براندون» را در کسوت اولین رابط خود انتخاب کرد. جنکینز در اثر خود بهطور اختصاصی به فعالیتهای وی میپردازد. سازمان سیا با توجه به رسوایی که ایمز به بار آورده بود، حتی در پی آن بود تا هزینهی یک برنامه تلویزیونی اختصاصی با موضوع «اسناد طبقهبندیشده سیا» را برای حمایت از وجههٔ خود قبول کند. اگرچه تولید این برنامه هیچگاه محقق نشد، زمینهٔ تعامل و همکاری سیا با هالیوود را در آینده فراهم کرد.
شاید توصیف جنکینز از رابطهٔ هالیوود و سیا و نقش رابطهای صنعت تفریح این سازمان در تولیداتی نظیر «کمپانی جاسوسها، تولید ۱۹۹۹»، «آژانس، تولید ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳»، و «وقایع سری، تولید ۲۰۱۰ تاکنون» موثرترین توضیح در این خصوص باشد. در آثار مذکور ماهیت روابط سازمان و هالیوود بهطور موثری بررسی شده است؛ بهویژه آنکه سیا انگیزههای متعددی برای طراحی وجههای مثبت از خود داشت، مثل پاسخ به حوادث دنیای واقعی، تقویت شهرت روبهافول این سازمان، بهرهبرداری از موفقیتها، به خدمت گرفتن نیروهای بالقوه و یا اقناع دولت فدرال برای افزایش بودجه این سازمان. به نظر میرسد رابطهٔ سیا و هالیوود در طول زمان شکل گرفته و به کمال رسیده است، بهطوریکه در روزهای ابتدایی این رابطه، سیا معتقد به عدم دخالت هالیوود در امور آن بود، اما با تعامل نزدیکتر دو سازمان، در طول چندین سال، میزبان رسمی هالیوود برای اکران خصوصی «کمپانی جاسوسها» در مقر سیا در «لانگلی ویرجینیا» شد. با وجود تعامل افزایش یافته دو سازمان جنکینز معتقد است بخش عمدهٔ روابط سیا و هالیوود در هالهای از ابهام قرار دارد و اسناد مکتوب بسیار کمی از این تعامل وجود دارد و غالب تعاملاتشان در پشت پرده و در مراحل پیشتولید صورت میگیرد.
تعاملات رسانهای نزدیک سیا و هالیوود بدون هزینه نبوده است. جنکینز در این باره مدعی است سیا برای دستیابی به وجههٔ مثبت در اذهان عمومی فراتر از حدود قانونی و اخلاقی پیش رفته است. وی فصلی از اثر خود را به این ادعا اختصاص میدهد که سازمان سیا با سختگیری در تعیین همکاران خود، بر مبنای نحوهٔ تصویرسازی آنها از وجههٔ سازمان، عملا متمم اول قانون اساسی ایالات متحده امریکا را نقض کرده است. وی همچنین مدعی است در قبال گزاره «دقیق و جامع» که در بیانیهٔ این سازمان آمده است، یک تصویر مثبت میتواند نظر سازمان را در مسیلهٔ دقت و جامعبودن برآورده کند. البته جنکینز این قبیل تلاشهای سیا را تبلیغاتی میداند و در راستای لاپوشانی حقایق این سازمان و تصویر هالیوودی آن ارزیابی میکند. ممکن است برخی از خوانندگان این مطالب را سرگرمی تلقی کنند، اما مباحث مطرحشدهٔ جنکینز در توصیف جامع و مؤثر از این مسیله نه تنها از ارزش و اعتبار اثر وی نمیکاهد، بلکه در مجموع عمق این مساله را میافزاید و آن را کامل میکند.
در پایان لازم است به این نکته بپردازیم که جنکینز در رابطه با تعامل رسانهای سازمان سیا و هالیوود به شدت با کمبود اطلاعات مواجهه بوده است. به عبارت دیگر، همانطور که انتظار میرود سازمان تقریبا هیچ سند مکتوبی حتی درباره رابطهای رسانهای خود با هالیوود به جای نگذاشته است. حتی یادداشتهای رسمی که نشاندهندهٔ رابطهٔ سیا و هالیوود هستند و در اثر جنکینز به آنها ارجاع داده شده است سانسور شدهاند. از این رو، فعالیت سیا در هالیوود از تجارتی بیپایان خبر میدهد و تحقیقات بیشتری در این زمینه میطلبد. به نظر میرسد، بدون دستیابی به اسناد، چالش آینده این خواهد بود که برای «به اوج رساندن تصویر» در اذهان عمومی چه اقداماتی را باید در پیش گرفت؟
در مجموع، اثر جنکینز بدیع، تازه و محکم و مستدل است. وی آنچنان نسبت به موضوع تحقیق هیجانزده است که میخواهد مسئله را در قالب مطلبی پرهیجان پیاده کند. اثر وی در عین حال که موجز و مختصر است رویکردی سرگرمکننده به روابط رسانهای سیا و هالیوود دارد؛ مسالهای که کمتر در میان عموم شناخته شده است. همچنین اشتیاق نویسنده در آن مشهود است به طوری که قدرت اثرگذاری آن را با مطالعات موردی بارز بالا برده است. در نتیجه، به دانشجویان رشتهٔ فیلمسازی، ارتباطات رسانهای، سازمان سیا و روابط درون سازمانی امریکا پیشنهاد میشود اثر فوق را مطالعه کنند.
اطلاعات کتابشناختی:
جنکینز، تریشیا. دلقکها و آدمکشها: نقش سازمان سیا در هالیوود، نشر ترجمان علوم انسانی، ۱۳۹۴
کنوانسیون نسلکشی گویا طوری طراحی شده است که فقط هولوکاست را مصداق این جنایت بداند
آمریکا بعد از یازده سپتامبر خط قرمزی را شکست که دنیا را به جای متفاوتی تبدیل کرد
چطور جامعۀ اسرائیل با جنایتهای ارتش خود در غزه و لبنان کنار میآید؟