image

آنچه می‌خوانید در مجلۀ شمارۀ 13 ترجمان آمده است. شما می‌توانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.

نوشتار

مادر اولین کسی است که «شرمندگی از ظاهر» را به دخترش یاد می‌دهد

وقتی که دختران و زنان احساس بدی دربارۀ تنشان داشته باشند، چه کسی سود می‌برد؟

مادر اولین کسی است که «شرمندگی از ظاهر» را به دخترش یاد می‌دهد عکس: شاتراستاک.

آنچه بچه‌های ما از ما یاد می‌گیرند، با آن چیزهایی که می‌خواهیم به آن‌ها یاد بدهیم، تفاوت‌های زیادی دارد. ما می‌خواهیم بچه‌هایمان اشتباهات ما را نکنند یا ضعف‌ها و وسواس‌ها و اضطراب‌های ما را نداشته باشند. می‌خواهیم آن‌ها مثل ما نشوند، اما نتیجه دقیقاً برعکس این می‌شود: بچه‌هایمان معمولاً شبیه خودمان می‌شوند. مجموعه‌ای از تحقیقات تازه نشان داده‌اند که قضاوت‌‌های یک مادر دربارۀ بدن خودش تا کجا می‌تواند بر ذهنیت دخترش دربارۀ این مسئله تأثیر بگذارد.

Atlantic

Mothers Are Teaching Their Daughters Bad Lessons About Beauty

هانا سلیگسان، آتلانتیک — عذاب‌وجدانی که مادران دارند، اگرچه از رایج‌ترین احساسات دوران ما است، حسی است که خیلی به من دست نمی‌دهد. ولی یک استثنای مهم هم وجود دارد: وقتی مُچ خودم را می‌گیرم که دارم در آینه به خودم نگاه‌های سرزنش‌بار می‌کنم و تشویش‌هایم دربارۀ فلان نقص واقعی یا بهمان عیبِ خیالیِ ظاهرم را به نمایش می‌گذارم در حالی که دختر هجده‌ماهه‌ام، این تنها مخاطبِ کارهای من، به تماشا ایستاده است. همۀ عوامل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی‌ای که مرا نسبت به ظاهر زنانه‌ام شرطی کرده‌اند، پیش چشم نظاره‌گرِ او جان می‌گیرند. همین است که شرمنده‌ام می‌کند. دوست ندارم این مونولوگ درونی‌ام را به او هم منتقل کنم.

از قضا، احساس گناهی که دارم بیجا هم نیست. بنا به یک حکمت قدیمی، بچه‌ها اسفنج‌اند. یا مثلاً میمون‌هایی‌اند که کارهای بقیه را نعل به نعل تقلید می‌کنند. صدالبته مادرها زحمت زیادی می‌کشند تا الگوهای مناسب برای دختران را به بچه‌هایشان نشان دهند: مثلاً آن زنان پیشتازی که در میدان فوتبال یا رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری‌اند. بااین‌حال، گاه عمداً و گاه سهواً وسواس مخرب‌ خودمان دربارۀ زیبایی را هم به دخترانمان منتقل می‌کنیم. باید برعکس عمل می‌کردیم. در حقیقت، یکی از مهم‌ترین (گرچه شاید پراضطراب‌ترین) مسائل امروز ما این است که توجهات را از ظاهر دختران دور کنیم.

«نارضایتی از تن و همبسته‌های آن در دختران ۵ تا ۷ ساله: یک آزمایش در زمینۀ یادگیری اجتماعی» عنوان مطالعه‌ای بود که سال ۲۰۱۶ در ژورنال روان‌شناسی بالینی کودک و نوجوان۱ منتشر شد. این مطالعه از همان ترس من پرده برمی‌داشت: وقتی مادران و دختران کم‌سن‌وسال آن‌ها کنار هم جلوی آینه قرار داده می‌شوند، دختران از نحوۀ صحبت مادران دربارۀ تن‌ خودشان تقلید می‌کنند. در این آزمایش، مادران باید بدن‌ خودشان را از فرق سر تا نوک پا توصیف می‌کردند. یک گروه باید فقط نکات منفی می‌گفتند، و گروه دیگر فقط نکات مثبت می‌گفتند. ماریسول پرز، یکی از پژوهشگرانِ ارشد این مطالعه و کارشناس تصویر بدن، می‌گوید تعدادی از زنان هیچ حرف امیدوارکننده‌ای نداشتند که دربارۀ خودشان بزنند. و آنچه مادران می‌گفتند، تأثیری قوی بر دخترانشان می‌گذاشت.

پرز که دانشیار روان‌شناسی در دانشگاه ایالتی آریزونا است به من گفت: «حتی یک بچه هم نبود که پس از شنیدن حرف مادرش، جوابش را خواه در جهت مثبت یا منفی تغییر ندهد. وقتی مادر می‌گفت موی خودش را دوست دارد، بچه هم تکرار می‌کرد. مادر که می‌گفت فلان چیز را دوست ندارد، به همین ترتیب».

برای مادرانی که مشکلات شخصی با ظاهر و تن خود دارند، دختردار شدن ممکن است دشوار تمام شود. سخت می‌شود از مصاف آن صدایی فرار کرد که درون مغز ما مداوماً ترانۀ «من چاقم» یا «باید وزن کم کنم» می‌خواند. ولی اگر الگوی خوبی نسازیم، وضع نسل بعد خطرناک‌تر می‌شود. پرز برای یک مقالۀ در دست انتشار، داده‌های ۷۲ زنِ مدیر را جمع‌آوری کرد تا نشان دهد که تشویش‌های زنان دربارۀ ظاهرشان چگونه در موقعیت‌های حرفه‌ای به نمایش درمی‌آیند و تا سال‌های سال بر عزت‌نفسشان اثر می‌گذارد. تقریباً نیمی از این زنان در رده‌های مدیریتی می‌گفتند که در معاشرت، و در نمایندگی شرکتشان، راحت نیستند چون نسبت به برداشت دیگران از ظاهرشان حساس‌اند. پرز گفت: «زنانی داریم که به مناصب ارشد مدیریتی رسیده‌اند ولی کماکان با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند».

خُب، چاره چیست؟ پرز که عضو هیئت‌مدیرۀ آکادمی اختلالات تغذیه است می‌گوید وقتی با مادران صحبت می‌کند که برای سلامت روانی خودشان تصمیم به تغییر بگیرند چندان راه به جایی نمی‌برد، اما وقتی دربارۀ ضرورت الگوسازی مثبت برای نسل‌های بعد حرف می‌زند نتیجه می‌گیرد.

بااین‌حال، به سادگی نمی‌شود در دخترها حس خوبی دربارۀ خودشان ایجاد کرد. در باب یک سؤال قدیمی، دو جبهه در افکار عمومی اینترنت شکل گرفته است: آیا باید به دخترتان بگویید که زیباست؟ به گفتۀ کارشناسان، تکرار دائمی «تو زیبا هستی» نتیجۀ معکوس می‌دهد. این کار نمی‌تواند حائلی در برابر آن پیام‌های اجتماعی‌ای باشد که می‌گویند ارزش دختران، بیش و پیش از هر چیز، به قشنگی آن‌هاست.

به‌علاوه، جنبش «همه زیبا هستند» شاید موجب توانمندسازی کاذب شود. به گفتۀ رِنِی انگلن، استاد روان‌شناسی دانشگاه نورث‌وسترن که دربارۀ تصویر بدن و رسانه مطالعه می‌کند، تلاش برای بسط معیارهای زیبایی هدف شرافتمندانه‌ای دارد، اما کمیابی در ذات تعریف زیبایی است و قرار نیست همه زیبا باشند. او می‌گوید: «وقتی می‌گویید دخترتان زیباست، اگر منظورتان این است که او قوی، باهوش، منعطف یا بامزه است، از همان صفت‌ها استفاده کنید».

احتمالاً آنچه مادران در برابر چشم دخترانشان انجام می‌دهند مهم‌تر از حرف‌هایی است که می‌زنند. پگی اورنشتاین، مؤلف کتاب مرا پرنسس صدا نکن۲، می‌گوید: «در نوجوانی به بی‌اشتهایی مبتلا بودم. برای همین، وقتی دختردار شدم، ناگهان فهمیدم که باید مسیرم را عوض کنم». او اینطور توضیح می‌دهد: «برایم ترسناک بود. باید یاد می‌گرفتم که مهم است دخترم ببیند که بستنی می‌خورم، نه اینکه فقط یک گاز از بستنی کس دیگری برمی‌دارم. می‌خواستم وزن و غذا مشغلۀ ذهنی دخترم نباشد، ولی باید بر برخی از مشکلاتی که خودم با غذا داشتم چیره می‌شدم». اورنشتاین می‌گوید که این در عمل یعنی: ترازو در خانه نداشته باشی؛ غذاها را با صفت خوب و بد، یا چاق‌کننده و غیرچاق‌کننده توصیف نکنی؛ و بیشتر از این حرف بزنی که غذا چه مزه‌ای می‌دهد و آیا سیرت می‌کند یا نه.

مادر شدن، در بهترین حالت خود، می‌تواند فرصتی باشد که از خودتان بپرسید خانواده‌تان دربارۀ بدنتان چه چیزی به شما یاد داده‌اند، و آگاهانه تصمیم بگیرید که می‌خواهید کدام یک (یا اصلاً هیچ‌یک؟) از آن ارزش‌ها را به نسل بعد منتقل کنید. در بدترین حالت، مادری ممکن است به چاه ویل اینستاگرامیِ «شرمندگی از بدن» تبدیل شود، یا به جریان مستمرّی از کامنت‌های «خوشگلِ مامان» شبیه شود که علی‌رغم حسن‌نیتشان، ظاهر فرد را معیاری برای ارزش ذاتی‌اش می‌شمارند. و نتیجه؟ پرز می‌گوید از زبان یک بچۀ پنج‌ساله شنیده است که: «مامان می‌گه صاف بشینم تا شکمم صاف به نظر بیاد».

ما ناخواسته به شیوه‌های دیگری هم از دختران می‌خواهیم به ظاهر خودشان گیر بدهند و دنبال استانداردهای غیرواقع‌بینانۀ زیبایی بروند. والدینی که به تغذیۀ سالم بچه‌هایشان اولویت می‌دهند اما دائماً دربارۀ کم‌کردن کربوهیدرات، احساس چاقی و آماده شدن برای دورۀ بعدی سم‌زُدایی با آب‌میوه‌خواری و آب‌گیاه‌خواری حرف می‌زنند، باید توجه کنند که داده‌های علمی چه می‌گویند. انگلن با بررسی یک دهه پژوهش می‌گوید شواهد قاطعانه نشان می‌دهند تمرکز صحبت‌ها بر وزن، حتی اگر با نگاهی به «سلامت» باشد، مفید نیست. بهترین کار آن است که غذا را مثل سوخت تصویر کنیم، و ارزش‌گذاری‌مان برای تن آدم نه با شکلش، که با توانایی‌هایی باشد که دارد. انگلن همچنین می‌گوید که والدین هنگام صحبت با نوجوانانی که در دل طوفان تصویر بدن به سر می‌برند، بکوشند که بیم و اضطراب آن‌ها به سمت پاسخ‌دادن به سؤالاتی از این قبیل سوق یابد: وقتی که دختران و زنان احساس بدی دربارۀ تن‌شان داشته باشند، چه کسی سود می‌برد؟ چه کسی از دل‌نگرانی‌های زنان پول درمی‌آورد؟

من به‌عنوان یک مادر ساکن آمریکا، همواره تعجب می‌کنم که مردم چقدر به دخترم می‌گویند که: «تو زیبا هستی». بعید می‌دانم تجربۀ او منحصربفرد باشد. این حرف‌ها بخشی از متن آن نمایش‌نامۀ فرهنگی‌اند که تجویز می‌کند مردم به دختران جوان چه بگویند. معمولاً با حرفی از این جنس پاسخ داده‌ام که: «ولی باهوش هم هست». این کار برایم خسته‌کننده شده است، و شاید به نظر دیگران بیاید که این زن چقدر اعتراض می‌کند.

در عوض، می‌خواهم روی این چیزها کار کنم: وقتم را کمتر به اخم و تخم جلوی آینه بگذرانم. در خانواده‌ام، نظردادن دربارۀ ظاهر زنان دیگر را، به‌ویژه اگر می‌خواهند نامزد ریاست‌جمهوری شوند، ممنوع کرده‌ایم. و دست آخر، می‌خواهم آن جوابی را بدزدم که پرز در جیب خود گذاشته و هروقت کسی می‌گوید یکی از دخترانش زیباست، تحویل او می‌دهد: «بقیۀ ویژگی‌هایش جالب‌ترند».

• نسخۀ صوتی این نوشتار را اینجا بشنوید.


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را هانا سلیگسان نوشته است و در تاریخ ۷ جولای ۲۰۱۹ با عنوان «Mothers Are Teaching Their Daughters Bad Lessons About Beauty» در وب‌سایت آتلانتیک منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۸ با عنوان «مادر اولین کسی است که ‘شرمندگی از ظاهر’ را به دخترش یاد می‌دهد» و ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.
•• هانا سلیگسان (Hannah Seligson) نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است. یک ذره تأهل (A Little Bit Married) از کتاب‌های اوست.

[۱] Journal of Clinical Child & Adolescent Psychology
[۲] Don’t Call Me Princess

مرتبط

دیگر برای نقد نئولیبرالیسم خیلی دیر شده است

دیگر برای نقد نئولیبرالیسم خیلی دیر شده است

نقدهای استیگلیتز به نئولیبرالیسم در کتاب جدیدش، خوب اما بی‌فایده است

میلتون فریدمن برنده شدن در مناظره را بیشتر از حقیقت دوست داشت

میلتون فریدمن برنده شدن در مناظره را بیشتر از حقیقت دوست داشت

جوزف استیگلیتز در مصاحبه با استیون لویت از نگاه خاص خود به اقتصاد می‌گوید

آیا در شرایط فعلی فقر شدید ریشه‌کن خواهد شد؟

آیا در شرایط فعلی فقر شدید ریشه‌کن خواهد شد؟

پس‌از چند دهه پیشرفت، جهان در مبارزه با فقر با ناکامی مواجه شده است

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

علی

۰۴:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۱۶
0

سلام ممنونم. با این توضیح مختصر شما، متوجه منظور نویسنده شدم.

فرناز

۱۲:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۱۲
0

به نظرم کاملا درست ترجمه شده، وقتی می گه : یک بچه هم نبود که نظرش را پس از شنیدن حرف مادرش تغییر ندهد، یعنی همه بچه ها بعد از شنیدن حرف مادرشان حرفشان را تغییر می دادند. یعنی نظرشان ابتدا هرچه بوده با شنیدن حرف مادر آن را مطابق نظر مادر تغییر می دادند

Mary Holy

۰۸:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۶
0

سلام و درود ظاهراً، همان‌طور که شما ترجمه کرده‌اید، درست است. یعنی: بچه‌ها، بعد از شنیدن نظر مادر، از هر نظر احتمالی، به‌جز نظر مادر [نظرِ خود کودک، یا دیگران]، برگشته؛ و نظر مادر را پسندیده و تأیید و تکرار کرده‌اند! یا درنهایت، نظر [و رفتار] مادر را، شاخص قرار داده‌اند!

Sara

۱۰:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۵
0

اگر یک دختربچه ایی بسیارزیبا باشد,از دوران کودکی همه به او پرنسس گویند.چه کند؟! زیبایی بیش از حد بلای جانش می شود. یوسف پیامبر زیبایش بلای جانش شد!

فاطمه

۰۴:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۴
0

در مورد اشکالی که به ترجمه بود بنظرم مترجم درست ترجمه کرده اما شاید جور دیگری میشد نوشت، منظور نویسنده اینه که نظر کودکان بر اساس نظر مادر تغییر میکرده ممکن بوده کودکی خود را زیبا ببینه اما باگفته مادر درمورد نکات منفی بدن خود نظر کودک در جهت نظر مادر تغییر میکرده است

ملیحه

۰۱:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۴
0

موضوع جالب و بحث برانگیزی است، ممنون از انتخابتون با توجه به اینکه این موضوع خیلی همه گیر است (هم برای دختر و هم برای پسر) اما راهکاری ارائه نشد

معماریان

۱۲:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۳
0

نمی‌دانم. قسمت مورد نظر از متن اصلی، برای بازخوانی بقیۀ مخاطبان و بررسی‌شان، اینجاست: “There was not a single child who did not change their response after hearing their mother say something, either in the positive or negative direction,” Perez, an associate professor of psychology at Arizona State University, told me. “The mother who said she liked her hair, the child echoed. The mother who said she didn’t like something, ditto.”

حسن

۰۱:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۳
0

نکته ی اصلی همان است که گفته شد : سرمایه داری از اینکه زنان بیشتر به زیبایی بیندیشند بیشترین سود را می برد " و این ربطی به جامعه ای خاص ندارد .همه جوامع بشری گرفتار نظام اهریمنی سرمایه سالار هستند .زنان بیش از دیگران قربانی آن شده اند .

محمد

۱۲:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۲
0

عجیب هست که وقتی من هم به این عبارت نگاه می کنم "پرز که دانشیار روان‌شناسی در دانشگاه ایالتی آریزونا است به من گفت: «حتی یک بچه هم نبود که پس از شنیدن حرف مادرش، جوابش را خواه در جهت مثبت یا منفی تغییر ندهد. وقتی مادر می‌گفت موی خودش را دوست دارد، بچه هم تکرار می‌کرد. مادر که می‌گفت فلان چیز را دوست ندارد، به همین ترتیب»." و جناب معماریان به تعریف شما از ترجمه "همه بچه ها بعد از شنیدن نظر مادر ، نظرشان را عوض می کردند "در اینجا مفهوم عبارت به گونه ای است که انگار بچه ها نظرشان را عوض نمی کردند و هم نظر با مادر بودند." یعنی وقتی مادر می گفت موی خودش را دوست دارد بچه هم تکرار می کرد (( یعنی من هم موی خودم را دوست دارم . در حقیقت بچه نظرش را عوض نمی کرده است و هم نظر با مادر بوده )) و وقتی مادر می گفته فلان چیز را دوست ندارد . بچه هم می گفته من هم فلان چیز را دوست ندارم . استنباط من از خواندن مطلب به این شکل است . اگر اشتباه می کنم لطفا اصلاح بفرمایید. با تشکر

عاطفه

۱۱:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۲
0

کتاب مرا پرنسس صدا نکن رو چجوری میتونم تهیه کنم?

احمد

۱۰:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۲
0

مقاله بسیار پرباری است. سپاس از زحمات شما

سارا

۰۵:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۲
0

ممنون بابت مطالب خوبتون.. . من فک میکنم تاثیر حساسیت رفتار مادر روی بدنش به فرزند پسر هم منتقل میشه و اون هم با همون حساسیت به دخترها نگاه میکنه... اشتباه میکنم؟ متوجه نمیشم چرا فقط روی فرزند دختر تاکید شده...

مژده

۰۳:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۲
0

کاری به قضاوت من و هرکسِ دیگری نداره.. رابطه مادر و فرزندی و تاثیر اعمال و افکار مادر بر روی کودک منظورمه.. براساس مقاله وقتی مادری اینقدر از ظاهرش ناراضیه که خودش رو مجبور به جراحی کرده مسلما تفکراتی رو به کودک القا کرده.. از دیدِ جامعه شناسی میگم نه حرف های شعاری و عامیانه!

مژده

۱۱:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

چه سوژه خوبی.. لطفا از این دست سوژه ها بیشتر ترجمه کنید. واقعا ارزش گذاری های الانِ جامعه امون باید اصلاح شه.. مادری که دماغش عملیه واقعا چه چیزی به کودکش القا می کنه؟!

شهناز

۱۰:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

سرمایه داری از اینکه زنان صرفا به زیبابی بیندیشند بیشترین سود را میبرد و جامعه را بطرف مصرف گرایی بیشتر سوق میدهد. کارفرهنگی در جوامع مثل جامعه ما بشدت سخت شده چون با نفوذ شبکه های اجتماعی اتفاقا رواج زیباتر شدن بیشتر و بیشتر شده چون سود فراوانی در آن نهفته است.

هادی

۱۰:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

مطلب بسیار با اهمیتی است. رسانه های تصویری به تقویت این نگاه غلط خیلی کمک کرده اند به طوری که خیلی از افرادی که حتی انتقاد به این طرز تفکر دارند عملا در زندگی با همین معیارها فکر میکنند.

۰۹:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

درمورد اینکه چه کسانی از نقد بدن سود می برن بیشتر بنویسید

۰۹:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

مقاله ای متناسب با مشکلات جامعه واقعا عالی بود کاش تحلیلی دیگر به این مقاله افزوده میشد

علی

۰۹:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

سلام به نظرم جمله‌ی زیر اشتباه ترجمه شده: «حتی یک بچه هم نبود که پس از شنیدن حرف مادرش، جوابش را خواه در جهت مثبت یا منفی تغییر ندهد...» که مطابق جمله‌ی انگلیسی و منطق مقاله باید «ندهد» بشود «بدهد».

زهرا دربندی

۰۲:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

در موردی که اشاره شده«مادری با دماغ عمل کرده...»، فکر می کنم این هم قضاوت کردن روی ظاهر و تشویق به ظاهربینی است. وقتی می گوییم بهتر است تمرکز بر ظاهر نباشد، این خود ناقض این نظریه است. فکر می کنم اگر دست از این پیش داوری ها برداریم و کمتر به دماغ همدیگر نگاه کنیم تا ببینیم عمل کرده است یا نه، بزرگ است یا کوچک.... که همه از یک رفتار سرچشمه می گیرند و آن هم تمرکز بر ظاهر است، بیشتر می توانیم به هم کمک کنیم تا توجه تمرکزمان را بر ظاهر کم کنیم

معماریان

۰۱:۰۵ ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
0

سلام. ممنون از دقت شما. چک کردم، به نظرم ترجمه‌ای که نوشته‌ام صحیح است: یعنی همه بچه ها بعد از شنیدن نظر مادر، نظرشان را عوض میکردند

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0