هزینۀ بازیافتِ زبالههای خانگی از هزینۀ انتقال آنها به محل دفنِ زباله بیشتر است
شهردار نیویورک بیل دیبلاسیو اعلام کرد که تا سال ۲۰۳۰، شهر نیویورک دیگر هیچ زبالهای را به محل دفن زباله نخواهد فرستاد. او اظهار کرد «اگر میخواهیم زمین را حفظ کنیم، راهش این است». در نگاهِ اول این گامی بزرگ برای حفظِ محیطزیست و کاهش آلایندهها به نظر میرسد. اما آیا واقعاً صنعتِ بازیافت زباله، آنقدری که در تبلیغات میگویند، سودمند است؟ احتمالاً نه.
متن حاضر چکیدهای است از مطلبی با عنوان «The Reign of Recycling» که در تاریخ ۳ اکتبر ۲۰۱۵ در وبسایت نیویورکتایمز منتشر شده است. ترجمۀ کامل این مطلب در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۴ با عنوان «عصر بازیافت» در وبسایت ترجمان منتشر شده است.
ترجمان — جان تایرنی روزنامهنگار پرسابقۀ نیویورکتایمز که ستونِ «یافتهها» را در این روزنامه مینویسد، در یادداشتی با اشاره به هزینههای هنگفت بازیافت زباله در شهرهای ایالات متحده، میگوید بازیافت امروزه بیشتر از اینکه واقعاً به محیطزیست کمک کند، به نوعی آرمان یا ژست اخلاقی تبدیل شده است. او مینویسد:
«هزینۀ بازیافتِ زبالههای خانگی از انتقال آنها به محل دفنِ زباله برای شهرداریها بیشتر است. قیمت مواد بازیافتی، به دلیل نزولِ قیمتِ نفت و افولِ تقاضا برای مواد بازیافتی، کاهش یافته است. این رکود برخی شرکتهای بازیافتی را مجبور به تعطیلی کارخانهها و لغو برنامههایشان برای فناوریهای جدید کرده است. بااینحال، سیاستمداران اهداف بالا و بالاتری را در زمینه بازیافت تعیین میکنند، نرخ ملی بازیافت در سالهای اخیر با رکود جدی مواجه شده است. در محلههای مرفه و شهرهایی نظیر سنفرانسیسکو، بازیافت در مبدأ رایج است، ولی ساکنین مناطق فقیرنشین چندان انگیزهای برای تفکیک زباله در اوقات فراغت خود ندارند.
آیندۀ بازیافت از این هم بدتر است. شهرها گذشته از بازیافت کاغذ و فلز، به بازیافت شیشه و خوراکی و انواع پلاستیک روی میآورند و با این کار هزینهها به شدت بالا میرود و مزایای زیستمحیطی افول میکند. به گفتۀ مدیرکل اجرایی شرکتِ «مدیریت پسماند»، بزرگترین شرکت بازیافت زبالههای خانگی در ایالات متحده، «اگر باور دارید که بازیافت برای کره زمین مفید است، باید بیشتر انجامش دهیم و با بحران موجود مقابله کنیم.» او ادامه میدهد، «هزینۀ تلاش برای تبدیل زباله به طلا بسیار بیشتر از آن است که انتظار میرفت. باید از خودمان بپرسیم: هدفمان چیست؟»
بازیافت بهعنوان هدفی بیحدومرز تبلیغ و ترویج شده است: منفعت ناب عمومی و مزیت شخصیای که به دانشآموزان از مهدکودک تا دانشگاه تلقین میشود. در نتیجه، افراد تحصیلکرده و مطلعی که در زمینۀ بازیافت تخصص ندارند، هیچ تصوری از هزینهها و مزایای بازیافت ندارند.
آیا بازیافت واقعاً تغییر چندانی در محیط زیست ایجاد میکند؟ این را در نظر بگیرید: برای جبران صدمۀ گلخانهای «یک» پرواز دوطرفۀ «یک» مسافر بین نیویورک و لندن، باید حدود ۴۰هزار بطری پلاستیکی را بازیافت کرد. البته اگر روی صندلیهای درجه یک، یا بیزنسکلاس سفر کرده باشید و فضای بیشتری را به خودتان اختصاص داده باشید، این مقدار به ۱۰۰هزار بطری میرسد.
آمار و ارقام نیز میتوانند گمراه کننده باشند. نیویورک و سایر شهرها به مردم آموزش میدهند که بطریها را قبل از قراردادن در سطل بازیافت، شستشو دهند. ولی آژانس حمایت از محیط زیست، در محاسبات چرخۀ زندگی خود، آبی که برای شستشو مصرف میشود را در نظر نمیگیرد. به گفتۀ کریس گوودال نویسندۀ کتاب چگونه زندگی کمکربنی داشته باشیم، نادیده گرفتن این موضوع میتواند تغییر بسزایی در نتیجۀ ارزیابی ما از این پیشنهاد ایجاد کند. همانطور که گوودال محاسبه میکند، اگر پلاستیک را با آبی که قبلاً با گرمایِ برقی که از زغالسنگ تولید شده است شستشو دهید، تأثیر خالص بازیافت شما میتواند حتی کربن بیشتری را به اتمسفر روانه کند.
برای خیلی از مسئولین، بازیافت بیشتر موضوعی اخلاقی است تا تحلیلِ هزینه و فایده. شهردار نیویورک بیل دیبلاسیو اعلام کرد که تا سال ۲۰۳۰، شهر نیویورک دیگر هیچ زبالهای را به محل دفن زباله نخواهد فرستاد. او گفت «اگر میخواهیم زمین را حفظ کنیم، راهش همین است.» و همچنین اضافه کرد که نیویورک در حرکت به سوی سیاست «بدون دورریختنی» به سانفرانسیسکو، سیاتل و شهرهای دیگر ملحق خواهد شد؛ چیزی که نیازمندِ سطحِ بیسابقهای از بازیافت است.
حالا که توجیه اقتصادی وجود ندارد، مبلغان بازیافت موضع خود را به بحثهای زیستمحیطی تغییر دادهاند. محققان محاسبه کردهاند که در واقع بازیافت منافعی دارد، ولی نه آنگونه که بسیاری از مردم تصور میکنند. اما بخش اعظم مزایای زیستمحیطیِ بازیافت، در کاهش نیاز به تولید محصولات جدید خلاصه میشود، کاهش استخراج معدن، حفاری و قطع درختان. البته این به مذاق کارکنان این صنایع، و جوامعی که ضررهای زیستمحیطی را در مقابل سودهای چنین مشاغلی پذیرفتهاند، چندان خوش نمیآید.»
پینوشت:
• جان تایرنی (John Tierney) روزنامهنگار نیویورکتایمز و همچنین یکی از نویسندگان کتاب قدرت اراده: بازکشف بزرگترین نیروی بشر (Willpower: Rediscovering the Greatest Human Strength) است.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد