دستچینی متنوع از بهترین مطالب منتشرشده در سال ۱۳۹۴
فلسفه مشتی ایدههای تهی است؛ چرا هایدگر را با خیال راحت کنار نگذاریم؟؛ ژیل دلوز: مهم «شدنِ انقلابی» است؛ ملحدان جدید از چه میترسند؟ نوشتۀ جان گری؛ همه چیز شگفتانگیز است و هیچکس شاد نیست نوشتۀ مارک ادموندسون؛ مروری بر کتاب «جامعۀ فرسوده» اثر بیونگ چول هان و مطالبی دیگر را در ویژهنامۀ امروز بخوانید.
3 دقیقه
فلسفه مشتی ایدههای تهی است
پیتر آنگر معتقد است، فیلسوفان تصور میکنند چیزهای جدیدی دربارۀ چگونگی جهان میگویند، اما در واقع اینها توهم است. اما وقتی فلسفه میورزید، حتی امید هم ندارید که به پاسخی معقول دربارۀ این سوالات نزدیک شوید.
همه چیز شگفتانگیز است و هیچکس شاد نیست
ما کارهایی انجام میدهیم که مردم، هزاران سال رویایش را داشتند. به لذتهایی دسترسی داریم که چندصد سال پیش میتوانست یک امپراتور را هیجانزده کند. اما، اوضاع کاملاً بر وفق مراد نیست. وقتی همه چیز اینقدر شگفتانگیز است، چرا شاد نیستیم؟
در ستایش فراغت
ما در زمانهای از خستگی و فرسودگی زندگی میکنیم که با اجبار مداوم به انجامدادن ایجاد شده است. این یکی از مضامین اصلی کتاب جامعۀ فرسوده نوشتۀ بیونگ چول هان است. انتشار جامعۀ فرسوده او رابه چهرهای مشهور در آلمان بدل ساخت.
ملحدان جدید از چه میترسند؟
ملحدانِ جدید پشت نقاب علم پنهان میشوند تا از لیبرالیسم وحشتزدۀ امروز دفاع کنند. اما فراموش کردهاند که نسلهای قبلی ملحدان هم با نظریههای نژادپرستانه یا ضدِ لیبرال، همدستِ حاکمان دوران خود شدهاند. این مسئله موضوع مقالۀ تازۀ جان گری است.
ژیل دلوز: مهم «شدنِ انقلابی» است
شرمآور است که برخی نازیست میشوند؛ و شرمآور است که نمیدانیم چگونه باید متوقفش کنیم. میتوانیم در شرایط پیشپاافتاده نیز از انسانبودن شرمنده باشیم. این یکی از محرکهای فلسفه است و همین است که فلسفه را سرتاسر سیاسی میکند.
هابرماس، یک عمر نظریۀ انتقادی
یورگن هابرماس سالهاست که یکی از قلههای شاخص نظریهپردازی، در شاخههای متنوعی از علوم انسانی به شمار میرود. او در این مصاحبه، از کارنامۀ یک عمر نقادیِ خود سخن میگوید و تصریح میکند که هنوز به تعهدش به نظریۀ اجتماعیِ انتقادی پایبند است.
چرا هایدگر را با خیال راحت کنار نگذاریم؟
چرا هایدگر به نازیسم دل سپرد؟ بار دیگر با انتشار دفترچههای سیاه جنجالِ جهانگیری به پا شد. اما اگر مطابق دفترچهها، هایدگر یهودستیز و نازی است، دیگر چه چیزی برای دانستن میماند؟ چرا خاطرمان را مشغول فردی کنیم که افکاری چنان نفرتآور داشته؟
آیا با استفادۀ درمانی از فلسفه از ارزش آن میکاهیم؟
آثار آلن دوباتن شما را یاد چه میاندازد؟ فیلسوفی که به زندگی میاندیشد، یا بچه پولدارِ شیادی که فلسفه را تبدیل کرده است به اسباب بازیِ دست عوام؟ تام استرن نشان میدهد استفاده از فلسفه برای درمانِ مشکلات زندگی، چه اقتضائات پیچیدهای دارد.
نظریهای برای همهچیز وجود ندارد
کریچلی به بهانۀ یادکردن از معلم گمنامش، فرانک سیوفی، مهمترین درسی را که از او آموخته شرح میدهد؛ هیچ «نظریهای برای همهچیز وجود ندارد»، زیرا شکافی پرناشدنی میان طبیعت و جامعه وجود دارد و علمزدگی، باور به امکان یا ضرورت پرکردن این شکاف است.
دشمنی فلسفه با کلانشهر
آیا برای فلسفهورزی، خیابانهای شلوغ جای بهتری است، یا کلبهای آرام در دامنۀ کوهی سرسبز؟ دیوید کیشیک، استادِ دانشگاه امرسون، میگوید قطعاً اولی. فلسفه از ابتدای تولد خود، دانشی شهری بوده است و نباید آن را به برجعاج و کلبههای ساکت تبعید کرد.
برخی افکارشان به شکل تصویر است و بعضی به شکل واژهها. اما فرایندهای ذهنی مرموزتر از چیزی که تصور میکنیم هستند
یک متخصص هوش مصنوعی میگوید فرق انسانها با هوش مصنوعی در نحوۀ آموختن آنهاست
سوپر استار عالم روشنفکری بیش از همیشه با چپها به مشکل خورده است
گفتوگویی دربارۀ دشواری همتاسازی هوش انسانی در رایانهها