نوشتار

تصمیم‌هایی که دمِ مرگ از آن‌ها پشیمان خواهید بود

مغز ما موقع تصمیم‌گیری به خاطرات خوش یا بدش تکیه می‌کند، نه منطق و محاسبه

تصمیم‌هایی که دمِ مرگ از آن‌ها پشیمان خواهید بود عکس: تام هوسی.

مغز ما روزانه تقریباً هفتاد بار درگیر تصمیم‌گیری می‌شود و گاهی هم از این کار خسته می‌شود. اما همۀ این تصمیم‌ها حیاتی نیستند و قرار نیست تأثیرشان تا پایان عمر همراهمان باشد. اما دربارۀ انتخاب رشته، شغل یا همسر اوضاع به‌کلی فرق می‌کند. یک تصمیم اشتباه کافی است تا چندین سال از زندگی‌تان را آباد یا خراب کند. تراویس برَدبِری می‌گوید پنج تصمیم وجود دارد که پشیمانی از آن‌ها تا پایان زندگی با شما خواهد بود.

The Five Decisions that People Regret the Most

تراویس بردبری، هله‌اُ

من حاصل شرایطم نیستم، بلکه حاصل تصمیماتم هستم.
استیون کاوی

کسانی که بیماری علاج‌ناپذیری دارند پنج افسوس‌ مشابه را بارها مطرح کرده‌اند. آنچه می‌توانیم از حکمت آنان بیاموزیم در این مقاله آمده است.

زندگی ما غرق در سیل مداوم تصمیمات است. اکثر این تصمیمات پیش‌پاافتاده‌اند، اما برخی‌شان آن‌قدر مهم‌اند که ممکن است تا پایان عمر دائماً فکرمان را به خود مشغول کنند.

اخیراً، در پژوهشی در دانشگاه کلمبیا، دریافته‌اند که روزانه درگیرِ بیش از ۷۰ تصمیم می‌شویم. صِرف تعداد تصمیماتی که هر روز باید بگیریم منجر به پدیده‌ای به نام «خستگی از تصمیم»۱ می‌شود که به‌موجب آن مغز عملاً مثل ماهیچه‌ها خسته می‌شود.

پژوهش تازه‌ای در دانشگاه تگزاس نشان می‌دهد که مغز، حتی وقتی خسته هم نیست، ممکن است گرفتن تصمیم مناسب را برای ما دشوار کند. مغز ما هنگام تصمیم‌گرفتن، ‌به‌جای ارجاع به دانشی که اندوخته‌ایم، بر خاطرات جزئی و خاص تمرکز می‌کند.

مثلاً،‌ اگر مشغول خریدن ماشین جدیدی هستیم و، با اینکه می‌دانیم از پس هزینۀ صندلی چرمی برنمی‌آییم، اگر در تلاشیم تصمیم بگیریم که آیا باید صندلی چرمی سفارش دهیم یا نه،‌ مغزمان ممکن است بر خاطرۀ بو و حس دل‌انگیزِ صندلی‌های چرمی ماشین اسپورت برادرمان تمرکز کند، درحالی‌که باید بر فلاکتی متمرکز باشد که موقع پرداخت قسط‌های ماهانۀ ماشین گرفتارش می‌شویم. چون هنوز خاطره‌ای از این اتفاق نداریم، اندیشیدن به آن برای مغز دشوار است.

برخی تصمیمات کم‌اهمیت‌اند، مثل اینکه چه بخوریم، از چه راهی سرِ کار برویم، یا اینکه کارهایمان را به چه ترتیبی انجام دهیم؛ برخی تصمیمات دیگر دشوارترند، مثل انتخاب بین دو موقعیت شغلی، رفتن به شهری دیگر به‌خاطر کسی که دوستش داریم، یا بریدن پای فردی بدخواه از زندگی‌مان. فارغ از اهمیت تصمیم، مغز ما فکرکردنِ منطقی به موقعیتمان را دشوار می‌کند، ما به این تفکر منطقی برای گرفتن تصمیمات خوب نیاز داریم.

برونی ور پرستاری است که در بخش مراقبت‌های تسکینی فعالیت می‌کند و با بیمارانی سروکار دارد که ۳ تا ۱۲ ماه فرصت زندگی دارند. او از بیماران می‌پرسد که از چه چیزهایی در زندگی بیشتر پشیمان‌اند و بارها این پنج پاسخ مشابه را شنیده است. با بررسی این افسوس‌ها می‌توانیم مطمئن شویم که انتخاب‌های درستی کرده‌ایم و خودمان قربانی چنین تصمیماتی نشده‌ایم.

ای کاش تصمیماتشان را بر اساس عقیدۀ دیگران نگرفته بودند
وقتی تصمیماتمان را بر اساس نظر دیگران می‌گیریم،‌ دو مسئله پیش می‌آید:

۱. شغل بدی انتخاب می‌کنیم: افراد زیادی پشیمان‌اند که برای مدرک درس خوانده‌اند یا حتی زندگیشان را صرف حرفه‌ای کرده‌اند که از آن پشیمان‌اند. خواه به‌دنبال تأیید پدر و مادر باشیم، خواه، به‌جای علاقه، بیشتر به‌دنبال درآمد و وجهه باشیم، بد انتخاب‌کردنِ شغل تصمیمی است که در زندگی‌مان تأثیر دائمی دارد.

۲. نمی‌توانیم اصول اخلاقی خودمان را رعایت کنیم: وقتی خیلی درگیر این مسئله می‌شویم که رئیسمان دربارۀ ما چه فکری می‌کند، همسرمان چقدر پول نیاز دارد تا شاد باشد، یا اینکه اگر شکست بخوریم چقدر بی‌ارزش می‌شویم،‌ در معرض خطر زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی خودمان قرار داریم. تمایل شدیدمان به اینکه خوب به نظر برسیم توانایی‌مان را برای صادق بودن با خودمان و، در نهایت، احساس خوبی داشتن به خطر می‌اندازد.

بهترین روش، برای اجتناب از گرفتارشدن در نظرهای دیگران، فهمیدن این نکته است که نظر دیگران فقط نظر است. فارغ از اینکه آنان فکر می‌کنند ما چقدر خوب یا بدیم، این مسئله فقط نظرشان است. اما عزت نفس ما از درون می‌آید.

ای کاش این‌قدر سخت کار نکرده بودند
سخت کارکردن راه خوبی برای اثر گذاشتن بر دنیاست،‌ راه خوبی برای آموختن،‌ رشدکردن و احساس موفقیت کردن و گاهی حتی یافتن شادی،‌ ولی کارکردنِ ما زمانی به مشکل تبدیل می‌شود که به قیمت کمتر وقت‌‌گذراندن با نزدیکانمان تمام می‌شود. عجیب آنکه معمولاً سخت کار می‌کنیم تا برای عزیزانمان پول خوبی درآوریم،‌ بدون اینکه متوجه باشیم برای آن‌ها معاشرت با ما بیشتر از پول ارزش دارد. نکتۀ کلیدی یافتن تعادل است بین انجام‌دادن کاری که دوست داریم و بودن در کنار کسانی که دوستشان ‌داریم. در غیر این صورت،‌ روزی به گذشته نگاه می‌کنیم و می‌گوییم کاش بیشتر به کسانی که دوستشان داریم توجه کرده بودیم.

ای کاش احساساتشان را بیان کرده بودند
از کودکی به ما آموخته‌اند که احساسات خطرناک‌اند و نباید بروزشان داد و باید کنترلشان کرد. بروز ندادن احساسات معمولاً در ابتدا مؤثر واقع می‌شود، اما در دل نگه‌داشتن احساساتمان باعث می‌شود آن‌ها آن‌قدر تشدید شوند تا اینکه به حد انفجار برسند. بهترین کاری که می‌شود کرد ابراز صریح احساسات است. با اینکه بیان احساسات کاری دشوار است، مجبورمان می‌کند صادق و صریح باشیم.

مثلاً، اگر حس می‌کنید که دستمزدتان کافی نیست، با رئیستان جلسه‌ای ترتیب دهید و بگویید چرا فکر می‌کنید ارزش کار شما بیشتر است. در نتیجه، یا رئیس با شما موافق است و دستمزدتان را افزایش می‌دهد یا با شما مخالف است و به شما می‌گوید برای اینکه کارتان ارزشمندتر شود باید چه کنید. از طرف دیگر، اگر هیچ اقدامی نکنید و بگذارید احساساتتان شدت بگیرند،‌ این احساسات سد راه کارتان می‌شوند و جلوی رسیدن شما به هدفتان را می‌گیرند.

ای کاش ارتباطشان را با دوستانشان حفظ کرده بودند
وقتی گرفتار روال تکراری روزمره می‌شویم، ممکن است به‌سادگی نادیده بگیریم که افراد چقدر برایمان مهم‌اند، به‌ویژه کسانی که باید برایشان وقت بگذاریم. وقتی سرمان شلوغ است، رابطه‌ با دوستان قدیمی جزو اولین چیزهایی است که حذف می‌شود. این مسئله مایۀ تأسف است، چراکه وقت‌گذرانی با دوستان یکی از عوامل مهم کاهندۀ استرس است. دوستان صمیمی به ما انرژی می‌دهند،‌ چشم‌اندازهای تازه‌ به رویمان می‌گشایند و به ما احساس تعلق می‌دهند، آن هم به‌شیوه‌ای که دیگران نمی‌توانند مانند آن عمل کنند.

 

ای کاش به خودشان اجازه داده بودند شاد باشند
وقتی پایان زندگی‌مان نزدیک است، ناگهان‌ همۀ سختی‌هایی که کشیده‌ایم، در مقایسه با اوقات خوش، بی‌اهمیت می‌شوند. این اتفاق به این دلیل می‌افتد که می‌فهمیم، بیشترِ مواقع، رنج کشیدنْ انتخاب ماست. متأسفانه،‌ اکثر افراد خیلی دیر متوجه این مسئله می‌شوند. اگرچه همۀ ما ناگزیر رنج می‌کشیم، اینکه چگونه به رنجمان واکنش نشان دهیم کاملاً در دست ماست،‌ همان‌طور که توانایی ما برای لذت‌بردن دست خودمان است. اینکه بیاموزیم بخندیم، لبخند بزنیم و‌ شاد باشیم (خصوصاً وقتی مضطربیم) گاهی چالش‌برانگیز است، اما ارزش دارد که تمام تلاشمان را برای شادبودن بکنیم.

جمع‌بندی
بعضی تصمیمات تبعاتی دارند که ممکن است تا پایان عمر ادامه داشته باشند. بیشترِ این تصمیمات را روزانه می‌گیریم. این تصمیمات به دقت و توجه نیاز دارند تا یکریز آزارمان ندهند.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ اختصاصی قرار می‌گیرند. گزیده‌ای از بهترین مطالب وب‌سایت ترجمان همراه با مطالبی جدید و اختصاصی، شامل پرونده‌های موضوعی، در ابتدای هر فصل در قالب «فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی» منتشر می‌شوند. تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «سفر»، «خودیاری»، «سلبریتی‌ها» و نظایر آن پرداخته‌ایم.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان و دریافت یک کتاب به‌عنوان هدیه برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را تراویس برَدبِری نوشته است و در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۱۸ با عنوان «The Five Decisions that People Regret the Most» در وب‌سایت هلیو منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲ تیر ۱۳۹۹ با عنوان «پنج تصمیمی که شما را پشیمان می‌کند» و ترجمۀ الهام آقاباباگلی منتشر کرده است.
•• تراویس برَدبِری (Travis Bradberry) نویسندۀ کتاب پرفروش هوش احساسی ۲.۰ (Emotional Intelligence 2.0) و مدیر شرکت تلنت‌اسمارت است. بردبری مشاور پانصد شرکت مختلف است و در اغلب نشریات انگلیسی‌زبان همچون نیوزویک و واشنگتن‌پست و فوربز نوشته است.
••• این مطلب را ترویس بردبری ابتدا در لینکدین منتشر کرده است.

[۱] decision fatigue

مرتبط

راست‌های افراطی کيستند؟ چه می‌گويند؟ و چه اهميتی دارند؟

راست‌های افراطی کيستند؟ چه می‌گويند؟ و چه اهميتی دارند؟

راست‌افراطی: جست‌وجویی تباه در جهانی ویران‌شده

چطور اینستاگرام به معبد فرقه‌ها تبدیل شد؟

چطور اینستاگرام به معبد فرقه‌ها تبدیل شد؟

فرقه‌ها از تنهایی بیرونمان می‌آورند و تنهاترمان می‌کنند

آنتونی اتکینسون: میراثی برای ساختن دنیایی برابرتر

آنتونی اتکینسون: میراثی برای ساختن دنیایی برابرتر

تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاش‌های این اقتصاددان بریتانیایی درهم‌آمیخته است

چگونه مصرف کالاها می‌تواند از آدم‌ها دیو یا فرشته بسازد؟

چگونه مصرف کالاها می‌تواند از آدم‌ها دیو یا فرشته بسازد؟

کالاهایی که در فروشگاه چیده می‌شود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0