مورخان برای روزنگارهای قرن نوزدهم ارزش زیادی قائلاند؛ چرا توییتهای قرن بیستویکم چنین نباشد؟
شرکتهایِ تلگراف در قرن نوزدهم گمان میکردند که میتوانند هر پیامی را آرشیو کنند. تصور کنید وجودِ میلیونها تلگراف، چه امکانهای بالقوهای برای تاریخ دارد. حالا در قرن بیستویکم، کتابخانۀ کنگرۀ آمریکا سرتاسرِ جهانِ توییتر را ذخیره میکند. اگر اهل توییت کردن هستید، مطمئن باشید از پیامهای شما بهخوبی نگهداری میشود تا به نسلهای آینده برسند.
نیویورک ریویو آو بوکز — شرکتهایِ تلگرافِ انگلستان و ایالات متحدۀ آمریکا، در مدت کوتاهی در دهۀ ۱۸۵۰ میلادی، گمان میکردند که میتوانند (و باید بتوانند) هر پیامی را که از درون سیمهایشان میگذرد، نگه دارند. تصور کنید وجودِ میلیونها تلگراف در گاوصندوقهای ضدحریق، چه امکانهای بالقوهای برای تاریخ دارد!
اندرو وینتر۱ در سال ۱۸۵۴ نوشت: «تصور کنید چگونه در سالهای آینده با انجام جستوجوهایی ساده درون این مخزنِ اطلاعات، ویژگیهای برجستۀ زندگی اجتماعی و اقتصادیِ انگلستانِ قرن نوزدهم میلادی، ترسیم خواهد شد. درنظر بگیرید زمانی در قرن بیستویکم، چه نتایجی از بایگانیِ مکاتباتِ قاطبۀ مردم بهدست خواهد آمد!»
این مطالب شما را به یاد چیزی نمیاندازد؟
حالا در قرن بیستویکم، کتابخانۀ کنگرۀ آمریکا است که سرتاسرِ جهانِ توییتر۲ و مجموعهای از توییتهایِ عمومی را ذخیره میکند. این کتابخانه پروژۀ ذخیرۀ توییتها را در آوریل سال ۲۰۱۰ آغاز کرد، یعنی هنگامیکه چهارسال از عمر سرویس میکروبلاگینگِ۳ «جک دورسی۴» میگذشت. طی این چهارسال فعالیتِ توییتر، ۲۱ میلیارد پیام تولید شده بود. از آن زمان شبکۀ اجتماعی توییتر آنقدر ترقی کرده است که تنها درعرضِ یک ماه، در آن ۲۱ میلیارد توییت تولید میشود. از ماه دسامبر تاکنون (۱۶ ژانویۀ ۲۰۱۳)، کتابخانۀ کنگره ۱۷۰ میلیارد توییت دریافت کرده است. هرکدام از این توییتها در یک کپسول ۱۴۰ کاراکتری قرار دارد که شامل اطلاعاتی جانبی، نظیر زمان و مکان ایجاد توییت و شخص تولیدکنندۀ آن میشود.
انگار کتابخانۀ کنگره خود را به لولۀ آتشنشانی متصل کرده است؛ گویی سیلی از اطلاعات (شامل توییتهای تکراری و تقلیدی، توییتهایِ مردگان، دوستان خیالی و رباتها) از ۵۰۰ میلیون کاربرِ ثبتشدۀ توییتر جریان پیدا میکند. این کاربران نوشتههایِ شتابزدۀ خود را با اشارۀ یک انگشت در گوشیها، تبلتها و رایانههای شخصیشان قرارمیدهند و در هر ثانیه، هزاران توییت به سرورهای شبکۀ توییتر سرازیر میشود. در ساعات اوج شلوغی، مانند اوقات برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال، انتخابات ریاستجمهوری، حاملگی بیانسه و… آمار توییتهای ارسالی به دهها هزار میرسد. توییتها راهشان را تا رسیدن به شرکت جنیپ بیدرنگ ادامه میدهند. جنیپ یک شرکتِ سرویسدهندۀ داده، برای شبکههای اجتماعی است که در شهر بولدر، در کلرادوی آمریکا واقع شده است. جنیپ توییتها را در دستههای یکساعتی سازماندهی میکند و برای دانلودشدن روی یک سرورِ امن قرار میدهد. در این سرور، دستهها شمارش و کنترل میشوند و روی نوارهای مغناطیسی کپی میشوند تا در قفسههای بایگانی ذخیره شوند. شرکت برای امنیت بیشتر، قفسهها را در نقاط مختلف نگهمیدارد. اگر اهل توییت کردن هستید، مطمئن باشید از پیامهای جواهرگونۀ شما در جایی بهخوبی نگهداری میشود تا به نسلهای آینده برسند. البته شانس اینکه دوباره چشم بنیبشری به توییتهای شما ـ حتی بهترین آنها ـ بیفتد، تقریباً صفر است.
اینجا اقیانوسی از چیزهای فانی است؛ درست مثل کتابخانۀ بابل۵. هیچکس توهمِ کیفیت داشتنِ هیچ توییتی را در سر نمیپروراند. هیچ جدیت، صداقت، اصالت و حکمتی در کار نیست. این کتابخانه خوب و بد را درهم میآمیزد: شایعات و دروغها، چرندگویی، بازی با کلمات، هوچیگری و اعتراض، تمسخر، هارتوپورت کردن و زورگویی، ناسزاگویی، هرزهگردی، افترازدن، کلمات قصار، کلمات درهم برهم، هجو و هزل، یک کلاغ چهل کلاغ، سخنچینی، ادعاکردن، ضدونقیضگویی، سخنان نامفهوم و بیمعنی، جدل کردن، هنر بلوکنویسی۶ و کدگذاری کاراکترها۷، تعریف از خود، فخرفروشیِ حقیرانه، قلنبهنویسی، گزافگویی. در اینجا هر میلیثانیه یک خبر جدید میرسد. اخبار لحظهبهلحظه، سوگندها، آمال و آرزوها، رویدادها، فرامین، دادخواستها، پروندههای حقوقی، دفاعیهها، قوانین، ابلاغیهها، شکایات و بیعدالتیها هرج و مرج عظیمی میآفرینند. این مسائل گاه مضحکاند و گاه مصیبتبار.
رابرت دیزرد جونیور، معاون کتابخانۀ کنگره میگوید: «اسمش را هرچه دوست دارید بگذارید؛ مجموعۀ توییتر هماکنون بخشی از «پیشینۀ سازندۀ ایالات متحدۀ آمریکا» را تشکیل میدهد؛ پس کاملا در حیطۀ مأموریت کتابخانۀ کنگره قرار میگیرد. مورخان برای خاطرات و روزنگارهای قرن نوزدهم ارزش زیادی قائل هستند؛ چرا برای توییتهای قرن بیستویکم چنین ارزشی قائل نباشند؟ گمان میکنم آرشیوکردنِ توییتها این امکان را برای محققان و متخصصان فراهم میکند که بتوانند گذشته را با دقت و جزئیات بیشتری به تصویر بکشند».
تاکنون صدها نفر از محققان و متخصصان دسترسی به توییتها را تقاضا کردهاند، اما ایجاد دسترسی چندان آسان نیست. نوارها در حالت آفلاین هستند و براساس تاریخ و زمانِ ایجادشان دستهبندی شدهاند. برای آنکه بتوانیم این آرشیو را آنلاین کنیم و با فهرستنویسی، امکان جستوجو را در آن فراهم کنیم، به پایگاهِ دادهای نیاز داریم که ظرفیت ذخیرهسازیِ داده در آن به اندازۀ چندین پتابایت یا حتی بیشتر باشد؛ چیزی که گوگل زیاد دارد اما دولت آمریکا ندارد.
به نظر نمیرسد گوگل و توییتر با یکدیگر کنار بیایند؛ آنها تاکنون موفق نشدهاند برای فراهم کردنِ امکان جستوجو در پیامهای قدیمی و جدید روی شرایطِ مشخصی توافق کنند. سازوکار جستوجوی خود توییتر هم محدود و فیلتر شده است؛ تنها پیامهای چند روز اخیر در دسترس هستند. به همین خاطر متداولترین سؤالی که در مرکز راهنمایی توییتر پرسیده میشود این است که: «امکان جستوجو را از دست دادهام!» (چقدر دردناک)
جستوجوی مؤثر در انبوهی از اطلاعات سازماننیافته، مانند پیداکردن سوزنی در انبار کاه است و از آنچه فکرش را میکنید دشوارتر است. علیرغم اطلاعات جانبیای که به هر توییت ضمیمه شده است و با وجود دنبالههایی از توییتهای فورواردی و توییتهای محبوب، مجموعههای توییتری فاقد امکانات هایپرلینک هستند، درحالیکه الگوریتمهای گوگل با وجود این عملکرد بسیار مؤثر و قدرتمند شدهاند. هشتگ۸ های خیلی معروف توییتر مانند sandyhook# و fiscalcliff# و girls# ناشیانهترین نشانهها هستند که به جستوجوهای هوشمند کمک چندانی نمیکنند.
در اینجا میتوانید تفسیر هشتگیِ توییت سال نوی دیمیتری مارتینِ کمدین را ببینید:
سال نو، تقویم، شمارش، حال، آینده، زمان، مکان، هستی، جهان، معنی، طاقتفرسا، سردرد، بستر
آرزوی کتابخانۀ کنگره این است که روزی بتواند برای پرسشهایِ گوناگونِ دانشمندان نتایج فوری ارائه دهد. همانطور که دیزارو میگوید: «ما امیدواریم بتوانیم به همۀ پرسشهایِ پژوهندگان بهوسیلۀ این آرشیو پاسخ دهیم»، اما ممکن است مسیری دور و دراز درپیش باشد. درحال حاضر دستیابی به پاسخِ سؤالی ساده، چندین روز طول میکشد. شرکت جنیپ، که همکارِ توییتر محسوب میشود، گونهای از جستوجو برمبنایِ تاریخ را به مشتریانش پیشنهاد میدهد، اما این راه هم کند است و هم بهشدت تخصصی است. کریس مودی، مدیر شرکت جنیپ میگوید: «من فکر میکنم همین حالا هم میتوان بهراحتی تشخیص داد که از این اطلاعات بهرۀ فراوانی حاصل خواهد شد. میگویند ما باید دربارۀ آنچه میخواهیم در اختیار عموم قراردهیم واقعبین باشیم؛ چراکه این اطلاعات بسیار گرانقیمت و چالشبرانگیزند».
کتابخانۀ کنگره اعلام کرده است، حداقل کاری که هزینۀ نسبتا کمی هم صرف آن میشود، نگهداری از توییتها است. این هزینه در کمترین میزانش به دهها هزار دلار میرسد. وقتی تلگرافهای اولیه در گاوصندوقها ذخیره میشدند، وزن و حجم داشتند. مطابق گفتۀ اندرو وینتر: «تلگرافهایی که دستگاه «ثبت تلگراف۹» ارسال میکرد، در باریکههای نوارمانندی روی یک غلتک میپیچیدند و همچون صفحاتی از روبانهای ابریشمی ظاهرمیشدند». وقتی آوازۀ تلگراف فراگیر شد، بهزودی مشخص شد که نمیتوان همۀ آن صفحات را جمع و ذخیره کرد. اما اکنون توییتها حجمی ندارند و چیزی بیش از یکسری «صفر و یک» نیستند.
ای تاریخنگارانِ آینده، آیا قادر خواهید بود سوزنی را در میان کاهها بیابید؟ شاید ارزش وقتی را که میگذارید نداشته باشد. ارزشش را ندارد مگر اینکه بیشتر از آنچه من وقت صرف میکنم زمان داشته باشید. شاید چنین کاری را امتحان کنید و یا شاید همچنان به چیزهایی همانند فکری ناب، سوسوزنان، آکنده از سکون، در یک جهان پهناورِ تاریک گوش فرا دهید.
هنوز از سهم بینهایت کوچکِ خودم ـ کمتر از پنج میلیونیم از کل ـ در جهانِ واقعی لذت میبرم. هر روز اخبارِ جدیدی میشنوم، اما به هرچیزی که میشنوم اعتماد نمیکنم و بیشک آمارها و روندهایِ مخدوش را دنبال نمیکنم. معتقدم که توییتر یک سراب است. صبر کنید، خوب است که جملهای هم از یک تازهکار بشنویم:
توییتر سرابی است که وقتی به آن نزدیک میشوید، بهطورِ آزاردهندهای عقبنشینی میکند. با این حال، شما باز نزدیک میشوید.
پینوشتها:
[۱] Andrew Wynte وینتر را امروزه بهعنوان یک نویسندۀ علمیِ مشهور میشناسیم، او پزشکی ماهر و متخصصِ «مجانین و دیوانگان» بود.
[۲] Twitterverse و Tweetosphere دو اصطلاحی است که برای اشاره به کاربران توییتر و نیز پیامهایی بهکارمیرود که در این فضایِ سایبری در حال ردوبدل شدن هستند.
[۳] نوعی وبلاگنویسی است که به کاربران امکان نوشتن متنهای کوتاه و منتشر کردن آن را میدهد (اغلب ۱۴۰ حرف) که هم برای نمایش عمومی و هم نمایش به گروههای محدود، که کاربر آنها را انتخاب کردهاست، به کار میرود. میکروبلاگ کاربران را قادر به تبادل عناصر کوچکی مثل فایلهای کمحجم و نوشتههای کوتاه و… میکند. از سرویسهای میکروبلاگ معروف میتوانیم به توییتر، آیدنتیکا، تامبلر، جایکوJaiku، پلارک Plurk و Cif2. net و Pownce اشاره کنیم. این سیستم در واقع پدر شبکۀ اجتماعی توییتر است.
[۴] Jack Dorsey طراح نرمافزار آمریکایی، بنیانگذار و مدیرعامل توییتر است.
[۵] داستان کوتاهی از خورخه لوئیس بورخس، نویسنده و شاعر اسپانیولی زبان آرژانتینی. کتابخانۀ بابل جهان را بهمثابۀ یک کتابخانۀ بزرگ تصویر کرده است. در این کتاب، کل دنیا در قالب عمارت ششضلعی عظیمی تصور میشود که پر از کتاب است. کتابهای این دنیای کتابخانهای بسیار زیاد هستند و باعث سرگشتگی هر بازدیدکنندهای میشوند
[۶] block writing در ارتباطات، یک واحد اطلاعات گذرانده از یک کامپیوتر به دیگرى یک بلوک مىباشد.[مترجم]
[۷] ASCII کد استاندارد آمریکایی برای تبادل اطلاعات، مجموعه ای از کدهای دیجیتال نمایندگی حروف، اعداد و نمادهای دیگر، بهطور گستردهای بهعنوان یک فرمت استاندارد در انتقال متن بین کامپیوتر استفاده میشود. [مترجم]
[۸] هشتگ #، نمادی پیشوندی و یکی از تگهای ابرداده است که در سرویسهای میکروبلاگ و شبکههای اجتماعی مانند Twitter یا +Google، بهمنظور پیداکردن سریع پیامهایی با مفاهیم و عناوین مشخص استفاده میشود.
[۹] recording telegraph نخستین ماشین فکسی که شخصی به نام الکساندر بین اختراع کرد و نامش را «ثبت تلگراف» گذاشت. این دستگاه قادر بود تصاویر را توسط خطوط الکتریکی ارسال کند.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد