مجموعهیادداشتهایی دربارۀ کمکهای انساندوستانه
این روزها بازار خیریه بسیار داغ است. ثروتمندان بعضاً چند درصد از ثروت خود را وقف کمک به نیازمندان میکنند. سلبریتیها، از آنجلینا جولی تا دیوید بکام، بچههایی که دارند از گرسنگی و جنگ جان میدهند را به آغوش میکشند. سازمانهای بینالمللی نیز دائماً مردم را تشویق میکنند به داد فقرا برسند. درست هم میگویند، اگر قرار باشد مبلغ اندکی از پولهایمان جان یک انسان را نجات دهد، روشن است که نباید آن را دریغ کنیم. اما این تمام ماجرا نیست. منتقدان میگویند فعالیتهای بشردوستانه بیش از آنکه به ریشهکنشدن فقر کمک کنند، بر ناعدالتیهای ساختاری و کمکاری دولتها سرپوش میگذارند، و مبارزه با نابرابری را صرفاً به مسئولیتی فردی تقلیل میدهند.
بیش از آنکه فرهنگِ فردیشدۀ بخشیدن را بسازیم، باید ستاندنِ نهادینهشدۀ سرمایهداری را به چالش بکشیم
ثروتمندان سالانه میلیونها دلار خرج کارهای خیر میکنند، اما آیا واقعاً دغدغۀ محرومان را دارند؟
بررسی کتاب «مواخذۀ گرسنگی: غذا، عدالت و پول در قرن بیستویکم» نوشتۀ دیوید ریف
«اقتصاد اخلاقی»، مفهومی که زمانی متضمن نقد سرمایهداری بود، چگونه به میدان فعالیت میلیاردرها بدل شد؟
اکثر مردم میخواهند ادارۀ زندگیشان را به دست بگیرند، اما برای این کار به کمک نیاز دارند
بررسی کتاب «غرق شدن غریبهها: گلاویزی با ایدهآلیسم ناممکن، انتخابهای سخت و غلبه بر میل شدید به کمک»